Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
to step out
U
گامهای بلند برداشتن پابیرون نهادن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
striding
U
گام های بلند برداشتن
stride
U
گام های بلند برداشتن
strides
U
گام های بلند برداشتن
transcribed
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribe
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribing
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
transcribes
U
استنساخ کردن رونوشت برداشتن سواد برداشتن
regular steps
U
گامهای منظمو
stutter step
U
گامهای فریبنده در حال دو
surefooted
U
دارای گامهای ثابت
joggers
U
دونده با گامهای اهسته ومنظم
jogger
U
دونده با گامهای اهسته ومنظم
hopple
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
key signature
U
گامهای کوتاه و بلندی که پس ازکلیدموسیقی برای نشان دادن نوع ک لیدنوشته میشود
hobbles
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbled
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobbling
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
hobble
U
وسیلهای به پای اسب برای وادار کردن او به گامهای معین در ارابه رانی
clackvalve
U
دریچه لولاداروسفت که چون بلند کنندباصدای بلند بجای خودمیافتد
touts
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
tout
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touting
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
touted
U
بلند جار زدن باصدای بلند انتشار دادن
dirndl
U
نوعی دامن بلند با کمر بلند
toe weight
U
وزنه فلزی وصل به سم جلویی اسب در ارابه رانی برای تنظیم گامهای اسب
invested
U
نهادن
investing
U
نهادن
cocks
U
کج نهادن
invest
U
نهادن
invests
U
نهادن
cocking
U
کج نهادن
cock
U
کج نهادن
entitle
U
نام نهادن
inter
U
در قبر نهادن
inter
U
در خاک نهادن
exposed
U
در معرض نهادن
overtaxing
U
بارسنگین نهادن بر
entitles
U
نام نهادن
entitling
U
نام نهادن
interred
U
در خاک نهادن
inearth
U
درخاک نهادن
doin
U
روبخرابی نهادن
incept
U
بنیاد نهادن
lay down
U
کنارگذاشتن در کف نهادن
incage
U
درقفس نهادن
exposure
U
در معرض نهادن
institute
U
بنیاد نهادن
exposures
U
در معرض نهادن
shutting
U
برهم نهادن
shuts
U
برهم نهادن
shut
U
برهم نهادن
instituting
U
بنیاد نهادن
interred
U
در قبر نهادن
institutes
U
بنیاد نهادن
interring
U
در خاک نهادن
interring
U
در قبر نهادن
inters
U
در خاک نهادن
inters
U
در قبر نهادن
enmesh
U
دردام نهادن
incarcerating
U
در زندان نهادن
to cage up
U
درقفس نهادن
to lay the foundations of
U
بنیاد نهادن
to lay it on with a trowel
U
نهادن قراردادن
incarcerate
U
در زندان نهادن
cages
U
درقفس نهادن
title
U
نام نهادن
titles
U
نام نهادن
to set a trap
U
دام نهادن
vats
U
در خمره نهادن
to assume the a
U
بنیادجنگ نهادن
bottom
U
بنیان نهادن
bottoms
U
بنیان نهادن
inchoate
U
بنیاد نهادن
to dig up the hatchet
U
اغازجنگ نهادن
to fall tl blows
U
اغازجنگ نهادن
incarcerates
U
در زندان نهادن
incarcerated
U
در زندان نهادن
vat
U
در خمره نهادن
to set on foot
آغاز نهادن
cage
U
درقفس نهادن
inhume
U
در خاک نهادن
overtaxed
U
بارسنگین نهادن بر
instituted
U
بنیاد نهادن
overtaxes
U
بارسنگین نهادن بر
to step in
U
قدم نهادن در
to step inside
U
قدم نهادن در
to take to
U
اغاز نهادن
to walk in
U
قدم نهادن در
overtax
U
بارسنگین نهادن بر
intitle
U
نام نهادن
set
U
نهادن مرتب کردن
To lay a wreath ( of flowers ).
U
دسته ( تاج ) گه نهادن
lay fast by the heels
U
در بند یا زندان نهادن
kow-tow
U
پیشانی بر زمین نهادن
pullulate
U
اغاز توسعه نهادن
to step aside
U
بیکسو گام نهادن
to bell the cat
U
زین برگرگ نهادن
enmesh
U
گرفتارکردن درشبکه نهادن
kow-tows
U
پیشانی بر زمین نهادن
to knock head
U
پیشانی برخاک نهادن
kotow
U
پیشانی برخاک نهادن
kowtow
U
پیشانی برخاک نهادن
kow-towing
U
پیشانی بر زمین نهادن
to take a step forward
U
یک قدم پیش نهادن
kow-towed
U
پیشانی بر زمین نهادن
setting up
U
نهادن مرتب کردن
sets
U
نهادن مرتب کردن
To lay the foundation.
U
پی نهادن ( پی ریزی کردن )
die down
U
روبزوال نهادن مردن
lay by the heels
U
در بند یا زندان نهادن
submits
U
گردن نهادن مطیع شدن
submitted
U
گردن نهادن مطیع شدن
submitting
U
گردن نهادن مطیع شدن
to lay by the heels
U
در بند نهادن بزمین زدن
submit
U
گردن نهادن مطیع شدن
enter
U
بدست اوردن قدم نهادن در
begin
U
اغاز نهادن شروع کردن
begins
U
اغاز نهادن شروع کردن
immesh
U
در دام نهادن گرفتار کردن
entered
U
بدست اوردن قدم نهادن در
enters
U
بدست اوردن قدم نهادن در
uplift
U
متعال ساختن روبتعالی نهادن
uplifts
U
متعال ساختن روبتعالی نهادن
get through
<idiom>
U
کاری شاق را با موفقیت پشت سر نهادن
overreaches
U
پا از حد خود فراتر نهادن بیش از حد گستردن
overreach
U
پا از حد خود فراتر نهادن بیش از حد گستردن
overreaching
U
پا از حد خود فراتر نهادن بیش از حد گستردن
overreached
U
پا از حد خود فراتر نهادن بیش از حد گستردن
enchain
U
در زنجیر نهادن محکم نگاه داشتن
enfetter
U
دربند نهادن درقید عبودیت ازردن
outmatch
U
عقب گذاشتن قدم فراتر نهادن از
theorized
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorize
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizes
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorises
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorised
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorizing
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
theorising
U
فرضیه بوجود اوردن فرضیهای بنیاد نهادن
monofilament
U
الیاف تک رشته بلند
[این نوع از لیف که دارای طول بسیار بلندی است بصورت طبیعی فقط در الیاف ابریشم وجود داشته ولی الیاف مصنوعی یا شیمیایی می توانند بصورت الیاف بلند یا کوتاه تهیه شوند.]
constitute
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituted
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constituting
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
constitutes
U
تشکیل دادن بنیاد نهادن مجوز برای تاسیس یک یکان جدید
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
take
U
برداشتن
takes
U
برداشتن
ingather
U
برداشتن
ingether
U
برداشتن
take up
U
برداشتن
sublate
U
برداشتن
removing
U
از جا برداشتن
delete
U
برداشتن
to run away with
U
برداشتن
removes
U
از جا برداشتن
removes
U
برداشتن
remove
U
از جا برداشتن
remove
U
برداشتن
to take up
U
برداشتن
lifts
U
برداشتن
countertrace
U
برداشتن از
lifting
U
برداشتن
flaws
U
مو برداشتن
lifted
U
برداشتن
flaw
U
مو برداشتن
lift
U
برداشتن
removing
U
برداشتن
includes
U
در برداشتن
include
U
در برداشتن
pickup
U
برداشتن
deleted
U
برداشتن
glom
U
برداشتن
deletes
U
برداشتن
pick up
U
برداشتن
moistening
U
نم برداشتن
to mop up
U
برداشتن
deleting
U
برداشتن
to pick up
U
برداشتن
to pull off
U
برداشتن
feet
U
پاچنگال برداشتن
cracks
U
شکاف برداشتن
to sweep away
U
ازمیان برداشتن
resign
U
دست برداشتن
poll
U
نمونه برداشتن
to fly to arms
U
سلاح برداشتن
transcribes
U
رونوشت برداشتن
unveil
U
حجاب برداشتن
heave
U
خیز برداشتن
to take off
U
برداشتن بردن
unveiled
U
حجاب برداشتن
gait
U
گام برداشتن
off take rudder
U
سکان برداشتن
picturize
U
فیلم برداشتن از
to carry arms
U
سلاح برداشتن
to d. the cloth
U
رومیزی را برداشتن
crack
U
شکاف برداشتن
to take the photograph of
U
عکس برداشتن از
polled
U
نمونه برداشتن
maps
U
نقشه برداشتن از
warped
U
تاب برداشتن
unmask
U
نقاب برداشتن از
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com