Perdic | گامبی ادامز در بازی وینی | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	adams gambit U	گامبی ادامز در بازی وینی

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	steinitz gambit U	گامبی اشتاینیتس در بازی شطرنج وینی
	vienna game U	بازی وینی شطرنج
	frankenstein dracula variation U	واریاسیون فرانکشتاین-دراکولا در بازی شطرنج وینی
	danish gambit U	گامبی دانمارکی در بازی مرکزی شطرنج
	goring gambit U	گامبی گورینگ در بازی شطرنج اسکاتلندی
	mason gambit U	گامبی میسن در گامبی شاه گامبی کرس
	lesser bishop's gambit U	گامبی فیل کوچک در گامبی شاه شطرنج
	philidor gambit U	گامبی گرکو-فیلیدور در گامبی شاه شطرنج
	albin counter gambit U	گامبی متقابل البین در گامبی وزیر شطرنج
	hanstein gambit U	گامبی هانشتاین در گامبی شاه شطرنج
	kieseritzky gambit U	گامبی کیزریتسکی در گامبی شاه شطرنج
	cunningham gambit U	گامبی کانینگم در گامبی شاه شطرنج
	allgaier gambit U	گامبی الگایر در گامبی شاه شطرنج
	breyer gambit U	گامبی بریر در گامبی شاه شطرنج
	muzio gambit U	گامبی موتسیو در گامبی شاه شطرنج
	rice gambit U	گامبی رایس در گامبی کیزریتسکی
	viennese U	وینی
	king's bishop gambit U	گامبی فیل شاه در گامبی شاه شطرنج
	shinny U	بازی هاکی که با توپ چوبی بازی شود چوب بازی هاکی
	gambit U	گامبی
	gambits U	گامبی
	gambit of aleppo U	گامبی حلب
	latvian gambit U	گامبی لاتویایی
	lemberg gambit U	گامبی لمبرگ
	keres gambit U	گامبی میسن
	zukertort gambit U	گامبی زوکرتورت
	evans gambit U	گامبی اونز
	keres gambit U	گامبی کرس
	evans gambit U	گامبی اوانس
	lvov gambit U	گامبی زوکرتورت
	polish gambit U	گامبی لهستانی
	polerio's gambit U	گامبی پولریو
	philidor gambit U	گامبی فیلیدور
	counter gambit U	گامبی متقابل
	polish gambit U	گامبی زوکرتورت
	alleppo gambit U	گامبی حلب
	alleppo gambit U	گامبی الپو
	lvov gambit U	گامبی لووف
	alfred wolf gambit U	گامبی لاندشتراسه
	lemberg gambit U	گامبی زوکرتورت
	queen's gambit U	گامبی وزیر شطرنج
	paris gambit U	گامبی پاریس شطرنج
	benoni counter gambit U	گامبی متقابل بنونی
	greco counter gambit U	گامبی متقابل گرکو
	greco counter gambit U	گامبی لاتویایی شطرنج
	king's gambit U	گامبی شاه شطرنج
	harlequinade U	بخشی ازنمایش یالال بازی که لوده دران بازی میکند لودگی
	marshall defence U	دفاع مارشال در گامبی وزیرشطرنج
	queen's gambit declined U	گامبی وزیر پذیرفته نشده
	orthodox defence U	دفاع ارتودکس در گامبی وزیرشطرنج
	queen's gambit accepted U	گامبی وزیر پذیرفته شده
	westphalia defence U	دفاع وستفالی در گامبی وزیرشطرنج
	volga gambit U	گامبی ولگا در پیاده وزیرشطرنج
	tarrasch defence U	دفاع تاراش در گامبی وزیرشطرنج
	lasker's defence U	دفاع لاسکر در گامبی وزیرشطرنج
	king's gambit declined U	گامبی شاه پذیرفته نشده
	tchigorin defence U	دفاع چیگورین در گامبی وزیرشطرنج
	staunton gambit U	گامبی استاونتن در دفاع هلندی
	pillsbury attack U	حمله پیلزبری در گامبی وزیرشطرنج
	slav defence U	دفاع اسلاو در گامبی وزیرشطرنج
	queen's pawn counter gambit U	گامبی متقابل پیاده وزیرشطرنج
	frame U	مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
	cutthroat U	بازی 3 نفره که هریک به نفع خود بازی میکند
	misplay U	بازی بد واز روی ناشیگری غلط بازی کردن
	gamesmanship U	مهارت در بردن بازی بدون تخلف از مقررات بازی
	game U	وسیله ROM که حاوی کد برنامه برای بازی کامپیوتری است و در کنسول بازی نصب میشود
	blamenfeld counter gambit U	گامبی متقابل بلومنفند دردفاع بنونی
	hennig schara gambit U	گامبی هنیگ- شارا دردفاع تاراش
	canal's variation U	واریاسیون کانال در گامبی وزیر شطرنج
	staunton defence U	دفاع استاونتن در گامبی متقابل بنونی
	capablanca's freeing manoeuvre U	مانوررهایی بخش کاپابلانکادر گامبی وزیر
	gambit of aleppo U	نام قدیم گامبی وزیر شطرنج
	ragozin variation U	واریاسیون راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
	anti meran gambit U	گامبی ضد مران در دفاع اسلاو شطرنج
	benko gambit U	گامبی بنکو در دفاع بنونی شطرنج
	becker's defence U	دفاع بکر در گامبی شاه شطرنج
	morra gambit U	گامبی مورا در دفاع سیسیلی شطرنج
	ragozin system U	سیستم راگوزین در گامبی وزیر شطرنج
	prague variation U	واریاسیون پراگ در گامبی وزیر شطرنج
	shinney U	بازی هاکی که باتوپ چوبی بازی شود
	dib U	ریگ بازی قاپ یا ریگی که با ان بازی می کنند
	to make a trick U	با کارت شعبده بازی کردن [ورق بازی]
	fire fight U	ترقه بازی اتش بازی مبادله تیراندازی
	kiss in the ring U	بازی بگیرماچ کن :بازی که دران پسریادختری ....تااوراببوسد
	inning U	گیمی که بازیگر سرویس زده و ان را باخته فرصت برای نوبت هر بازی بیلیارد یاکروکه یک بخش از بازی بولینگ
	milner bary gambit U	گامبی میلنر- باری در دفاع فرانسوی شطرنج
	falkbeer counter gambit U	گامبی متقابل فالکبیر درگامبی شاه شطرنج
	alfred wolf gambit U	گامبی الفرد وولف در گشایش رتی شطرنج
	blackmar diemer gambit U	گامبی بلکمر- دیمر در پیاه وزیر شطرنج
	harlepuinade U	نمایش لال بازی ودلقک بازی
	crampet game U	بازی خفه بازی کم فضای شطرنج
	charlatanic U	امیخته بازبان بازی یاچاچول بازی
	alekhine's variation U	واریاسیون الخین در گامبی وزیر پذیرفته نشده شطرنج
	Bureaucracy . Red tape . U	کاغذ بازی ( قرطاس بازی )
	batting order U	ترتیب ورود توپزنها به بازی بیس بال ترتیب ورود توپزنهابه بازی کریکت
	scotch gambit U	گامبی اسکاتلندی درگشایش اسکاتلندی شطرنج
	reti gambit U	گامبی رتی در گشایش رتی شطرنج
	round robin (tournament or contest) <idiom> U	بازی که درآن یک بازیکن یا تیم درمقابل یک بازیکن یا تیم بازی کند
	billiard point U	در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
	set the game U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	set the score U	افزودن بر طول بازی افزودن بر طول بازی اسکواش
	slackness U	بازی
	sportiveŠetc U	بازی کن
	game U	بازی
	watermanship U	اب بازی
	partie U	بازی
	openness U	بازی
	plain dealing U	بازی
	gaming U	بازی
	hopscotch U	بازی لی لی
	fun U	بازی
	grey hound U	سگ بازی
	falconine U	بازی
	actions U	بازی
	action U	بازی
	dibasic U	دو بازی
	solitaires U	تک بازی
	solitaire U	تک بازی
	patulousness U	بازی
	clearance U	بازی
	plays U	بازی
	basics U	بازی
	played U	بازی
	home U	بازی
	homes U	بازی
	playing U	بازی
	basic U	بازی
	play U	بازی
	pitch U	زمین بازی
	bonfires U	اتش بازی
	bonfire U	اتش بازی
	full-time U	09 دقیقه بازی
	charade U	نوعی بازی
	hanky-panky U	حقه بازی
	pitches U	زمین بازی
	pantomimes U	لال بازی
	let us play U	بازی کنیم
	pantomime U	لال بازی
	monkey business U	کچلک بازی
	lusory U	بازی کن خنده کن
	legerdemain U	حقه بازی
	speculation U	سفته بازی
	clearance U	فضای بازی
	gaming U	قمار بازی
	hanky-panky U	روباه بازی
	double U	بازی دوبل
	doubled U	بازی دوبل
	cog U	حقه بازی
	golfing U	بازی گلف
	trick U	شعبده بازی
	tricked U	شعبده بازی
	ingenuousness U	راست بازی
	tricking U	شعبده بازی
	indirection U	دغل بازی
	sporting U	بازی دوست
	handout U	نوبت بازی
	handouts U	نوبت بازی
	polo U	چوگان بازی
	inning U	یک دوره بازی
	job stick U	دسته بازی
	jugglery U	شعبده بازی
	doubled up U	بازی دوبل
	knuckle bone U	قاب بازی
	fencing U	ششمشیر بازی
	bandied U	چوگان بازی کچ
	bandies U	چوگان بازی کچ
	bandy U	چوگان بازی کچ
	bandying U	چوگان بازی کچ
	chicaneries U	حیله بازی
	chicanery U	حیله بازی
	fireworks U	اتش بازی
	pyrotechnic display U	اتش بازی
	playing the board U	بازی فی نفسه
	playing the board U	بازی بر صفحه
	playing court U	زمین بازی
	footballer U	فوتبال بازی کن
	footballers U	فوتبال بازی کن
	playact U	رل بازی کردن
	play therapy U	بازی درمانی
	dibs U	بازی نرد
	play away U	به بازی گذراندن
	played U	رل بازی کردن
	pedophilia U	بچه بازی
	pederosis U	بچه بازی
	playing the man U	بازی با حریف
	playing the man U	بازی روانی
	puppetry U	عروسک بازی
	puppetry U	خیمه شب بازی
	puppet show U	خیمه شب بازی
	pugilism U	بوکس بازی
	twiddle U	بازی کردن
	twiddled U	بازی کردن
	twiddles U	بازی کردن
	priestcraft U	کشیش بازی
	twiddling U	بازی کردن
	popery U	پاپ بازی
	played U	بازی کردن
	pederasty or pae U	بچه بازی
	pederasty U	بچه بازی
	playthings U	اسباب بازی