English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
g , series U گازهای سمی گروه ژ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
packs U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
pack U گروه تعقیب کننده پیشتاز گروه تازیها گروه مهاجمان در تجمع
single component gases U گازهای تک جزیی
perfect gazes U گازهای ساده
acid gases U گازهای اسیدی
flue gas U گازهای دودکش
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
beach group U گروه خدمات بارانداز ساحلی گروه پیشرو یا یورتچی دریایی
commodity groups U گروه اقلام مشابه لجستیکی گروه کالاهای مصرفی
chromosphere U لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
inert gas arc welding U جوش برق با گازهای بی اثر
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
beach party U گروه ساحلی گروه شناسایی اسکله یا ساحل
breathing U جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
impingement U برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
solfatara U ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
turbocharger U شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
reactionpropulsion U سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
civil reserve air fleet U گروه هواپیماهای احتیاط کشوری گروه هواپیماهای غیرنظامی که در موقع جنگ مورد استفاده قرار می گیرند
task component U بخشی از یک ناوگان یا گروه رزمی یا گروه ماموریت که برای یک ماموریت مخصوص تشکیل شده است
framing U یک فرایند ارتباطات که تعیین میکند کدام گروه از بیتهاتشکیل یک کاراکتر را میدهدو کدام گروه کاراکترها یک پیام را نمایش میدهد
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
turbosupercharger U سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
chrles' law U در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
clean up party U گروه مسئول نظافت محل اقامت افراد گروه مسئول رفت و روب
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
task force U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
task forces U گروه رزمی مشترک امفی بی گروه رزمی موقت زمینی
countervailing power U قدرت یک گروه که در واکنش به قدرت گروه دیگر بوجود می اید
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
kaldor criterion U ضابطهای که براساس ان هرگونه تغییر ازنظر اجتمائی مطلوب یا مفیداست مشروط برانکه میزان نفع گروه منتفع شونده ازمیزان گروه متضررشونده بیشتر باشد . این ضابطه اولین بار بوسیله اقتصاددان امریکائی
amphibious task group U گروه ماموریت اب خاکی گروه رزمی موقت اب خاکی
landing group U گروه پیاده شونده به ساحل گروه پیاده شدن
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ignisfatuus U روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
stable U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
stables U گروه اتومبیلهای مسابقه زیرنظریک سازمان گروه اسبهای مسابقه زیر نظر یک سازمان
horde U گروه بیشمار گروه
hordes U گروه بیشمار گروه
battery of tests U گروه ازمونهای کارایی افراد گروه ازمونهای خصوصیات پرسنلی افراد
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
batch U گروه
cluster bomb U گروه
cluster U گروه
batches U گروه
trooping U گروه
ensign U گروه
trooped U گروه
troop U گروه
cluster bombs U گروه
clusters U گروه
ensigns U گروه
masses U گروه
mass U گروه
folks U گروه
folk U گروه
team U گروه
shoals U گروه
shoal U گروه
massing U گروه
cliques U گروه
clique U گروه
teams U گروه
host U گروه
herds U گروه
squad U گروه
swarms U گروه
swarmed U گروه
swarm U گروه
bunching U گروه
bunches U گروه
bunched U گروه
bunch U گروه
squads U گروه
congregation U گروه
herding U گروه
herded U گروه
herd U گروه
multitudes U گروه
attack group U گروه تک
multitude U گروه
concourses U گروه
concourse U گروه
many U گروه
gangs U گروه
throng U گروه
flocks U گروه
flocking U گروه
flocked U گروه
flock U گروه
platoons U گروه
platoon U گروه
thronged U گروه
hosting U گروه
covey U گروه
thronging U گروه
throngs U گروه
gang U گروه
parcels U گروه
parcel U گروه
assembly U گروه
g , series U گروه ژ
frying U گروه
fry U گروه
fries U گروه
hosted U گروه
schools U گروه
ring U گروه
companies U گروه
setting up U گروه
cohorts U گروه
cohort U گروه
company U گروه
t group U گروه T
hosts U گروه
school U گروه
sets U گروه
set U گروه
corps U گروه
special interest group U گروه
crowds U گروه
crowd U گروه
bevy U گروه
lot U گروه
group U گروه
congregations U گروه
groups U گروه
party U گروه
chevroner U فرمانده گروه
mass squad U گروه توده
adverbial group U گروه قیدی
flying squad U گروه تندواکنش
command group U گروه فرماندهی
work team U گروه کار
center U گروه مرکزی
criterion group U گروه ملاک
carbonyl group U گروه کربونیل
coordinated group U گروه کوئوردینانسی
control group U گروه گواه
commonwealth of letters U گروه نویسندگاه
flying squads U گروه تندکنش
paratroops U گروه چترباز
search party U گروه پیگرد
shop steward U رئیس گروه
commutative group U گروه جابجاپذیر
flying squads U گروه ضربت
coacting group U گروه همکار
closed group U گروه بسته
shop stewards U رئیس گروه
class of suplies U گروه کالاها
In groups. In batches. U دسته دسته ( گروه گروه )
contact party U گروه تماس
search parties U گروه پیگرد
flying squads U گروه تندواکنش
captain of the forecastle U سر گروه لنگر
camp color party U گروه پرچم
amino group U گروه امینی
advance party U گروه پیشرو
armor group U گروه زرهی
army group U گروه ارتش
artillery group U گروه توپخانه
alkyl group U گروه الکیلی
alkyl group U گروه الکیل
air group U گروه هوایی
acid group U گروه اسید
acid group U گروه اسیدی
acidic group U گروه اسید
acidic group U گروه اسیدی
advance point U گروه نوک
attack group U گروه تک به ساحل
basic unit assembly group U گروه ساختمانی
passel U گروه کثیر
bridged group U گروه پل شده
GEAM U گروه معماری
flying squad U گروه تندکنش
choir U گروه خوانندگان
bridging group U گروه پل شده
budget comittee U گروه بودجه
cable party U گروه لنگر
quire U گروه کر [موسیقی]
boatswain's party U گروه ملوان
bit stream U گروه بیتی
battery of wells U گروه چاهها
battle group U گروه نبرد
billeting party U گروه یورتچی
billeting party U گروه پیشرو
biotype U زیست گروه
crisis team U گروه ضد بحران
flying squad U گروه ضربت
in group U گروه خودی
shock troops U گروه تهاجمی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com