English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
perfect gazes U گازهای ساده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
simple design U طرف کف ساده [هرگاه قسمتی و تمام فرش را بصورت ساده و بدون هیچگونه طرحی می بافند. نمونه آن فرش قائنات یا آستان قدس است که فضای بین لچک و ترنج کف ساده و قرمز می باشد.]
basic U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basics U یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
acid gases U گازهای اسیدی
single component gases U گازهای تک جزیی
flue gas U گازهای دودکش
g , series U گازهای سمی گروه ژ
inert gas crystal U بلور گازهای بی اثر
noble gas crystal U بلور گازهای بی اثر
inert gas arc welding U جوش برق با گازهای بی اثر
chemical warfare U جنگ بوسیله گازهای شیمیایی
chromosphere U لایه نازکی از گازهای نسبتاشفاف
compressor inlet temperature U دمای گازهای ورودی کمپرسور
breathing U جریان هوا و گازهای خروجی از موتور
impingement U برخورد گازهای با سرعت زیاد به ساختمان هواپیما
solfatara U ناحیه اتش فشانی که گازهای گوگردی از ان متصاعد میشود
mirror carpet U طرح آینه [در این طرح زمینه اصلی فرش بصورت کاملا ساده و بدون هیچ نقش و نگاری بافته شده و تنها از یک یا دو حاشیه ساده استفاده می شود.]
structure U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structures U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
structuring U با استفاده از کابل UTP که وارد co hub میشود و طوری طراحی شده است که ترمیم آن ساده است و نیز افزودن ایستگاههای جدید یا کابلهای بیشتر هم ساده است
waste gate U مکانیزم کنترلی برای توربین گازهای خروجی موتورهای دارای توربوشارژر
turbocharger U شارژری در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
reactionpropulsion U سیستم پرتاب جت با استفاده از نیروی عکس العمل گازهای خروجی از یک لوله
carburizing U گرم کردن قطعات فولادی ماشین شده در اتمسفر قوی از گازهای هیدروکربن
chrles' law U در گازهای کامل یا ایده ال در فشار ثابت دما و حجم نسبت مستقیم دارند
homosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان تغییری در ترکیب و ساخت گازهای تشکیل دهنده مشاهده نمیشود
turbosupercharger U سوپر شارژی در موتورهای پیستونی که توسط توربینی درمسیر گازهای خروجی کارمیکند
heterosphere U قسمتی از اتمسفر که در ان ساختار و وزن مولکولی متوسط گازهای تشکیل دهنده مختلف است
collector ring U منیفلد یا گازگاه دایرهای برای هدایت گازهای خروجی ازسیلندرهای موتور رادیال یاستارهای
muffing U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffs U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muffed U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
muff U مبدل حرارتی اگزوز که ازگرمای گازهای خروجی برای گرم کردن کابین هواپیما استفاده میکند
turbopump U پمشی که توسط توربینی که بوسیله گازهای حاصل ازسوختن سوختهای راکت به چرخش درامده به حرکت درمی اید
plasma display U صفحه نمایش با استفاده از خاصیت نورانی بدون گازهای متن صفحه
ignisfatuus U روشنایی شبانه بر روی زمینهای باتلاقی که تصور میرفت ازاحتراق گازهای باتلاقی بوجودمیاید
chocked nozzle U خروجی موتور جت که سرعت جریان گازهای خروجی دران به سرعت صوت رسیده است
clodhoppers U ساده
unaadorned U ساده
bald U ساده
sheepishly U ساده دل
sheepish U ساده دل
simplex U ساده
unceremonious U ساده
balder U ساده
baldest U ساده
clodhopper U ساده
plainest U ساده
baldly U ساده
clean U ساده
plains U ساده
charmless U ساده
plainer U ساده
semplice U ساده
cleanest U ساده
cleans U ساده
downright U ساده
simplistic U ساده
idiots U ساده
untutored U ساده
idiot U ساده
frugal U ساده
unsophisticated U ساده
unassuming U ساده
cleaned U ساده
inexpensive U ساده
positive U ساده
artless U ساده
taffetized U ساده
simple hearted U ساده دل
naive U ساده
simple minded U ساده دل
plain hearted U ساده دل
explicit U ساده
simpleminded U ساده دل
naif U ساده
homespun U ساده
free spoken U ساده گو
seemly <adj.> U ساده دل
good-humored U ساده دل
expansive <adj.> U ساده دل
conversable <adj.> U ساده دل
simplest U ساده
fanciless U ساده
freestanding U ساده
simple U ساده دل
fraudless U ساده
simpler U ساده
simpler U ساده دل
simple U ساده
simple-hearted <adj.> U ساده دل
simplest U ساده دل
innocent <adj.> U ساده دل
fructose U ساده
plain U ساده
slick U ساده
incomposite U ساده
daff U ساده دل
incomplex U ساده
unceremoniously U ساده
unmeaning U ساده
slickest U ساده
unaffected U ساده
simple schizophrenia U اسکیزوفرنی ساده
sementem U معنی ساده
simplify U ساده سازی
simplify U ساده کردن
penny whistle U نی لبک ساده
simple parry U دفاع ساده
gaby U ساده لوح
penny whistles U نی لبک ساده
sketch U نقشه ساده
primary cell U پیل ساده
sketched U نقشه ساده
simplifying U ساده کردن
navvy U کارگر ساده
frugal food U خوراک ساده
sketched U طرح ساده
simple oscillator U نوسانگر ساده
sketches U طرح ساده
sketches U نقشه ساده
simpleton U ساده لوح
simpletons U ساده لوح
sketch U طرح ساده
galah U ساده لوح
free spokenness U ساده گویی
simplifying U ساده سازی
navvies U کارگر ساده
reducible U ساده شدنی
plain weave U بافت ساده
plain rib U تیغه ساده
lamblkin U ساده لوح
lamblike U ساده لوح
king post truss U خرپای ساده
basic circuit U مدار ساده
ingenue U دختر ساده
gowk U ساده لوح
infrugal U غیر ساده
book keeping by single e. U دفترداری ساده
nincompoop U ساده لوح
empirical formula U فرمول ساده
dupable U ساده لوح
gullibility U ساده لوحی
in plain english U به انگلیسی ساده
clean collection U وصولی ساده
clean bill of lading U بارنامه ساده
cats paw U ساده لوح
martin U ساده لوح
naivete U ساده لوحی
natively U بطور ساده
credulity U ساده لوحی
credulousness U ساده لوحی
plain paper U کاغذ ساده
nincompoops U ساده لوح
plain flap U فلپ ساده
pick wickian U ساده بی تکلف
phonemes U صداهای ساده
simplistic U ساده طبع
flat rate U نرخ ساده
lamb U ادم ساده
lambs U ادم ساده
phoneme U صدای ساده
simplified U ساده شده
simple interest U سود ساده
overhand knot U گره ساده
gobemouche U ساده لوح
clean bill U برات ساده
open-and-shut U ساده واضح
candid U صاف و ساده
naive U ساده لوح
soft eye U چشمی ساده
sot U ساده لوح
oafs U ساده لوح
oaf U ساده لوح
soft headed U ساده لوح
simple-minded U ساده لوح
noddy U ساده لوح
two time U دو حرکت ساده
underhand service U سرویس ساده
smpleton U ساده لوح
single entry U حسابداری ساده
open and shut U ساده واضح
single bevel but weld U جوش لب به لب "وی " ساده
simplifications U ساده سازی
single bond U پیوند ساده
simplification U ساده سازی
plain-clothes U ساده پوش
plain clothes U ساده پوش
unfigured U بی صورت ساده
unskilled worker U کارگر ساده
plainly U بطور ساده
reduce U ساده کردن
plain design U طرح کف ساده
reducing U ساده کردن
bare U ساده اشکار
bared U ساده اشکار
deck hand U ملوان ساده
liquidation U ساده سازی
deck hands U ملوان ساده
In simple (plain) English. U به انگلیسی ساده
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com