Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
who will pay for it
U
کی پول انرا خواهد داد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
who will pay for it
U
کی هزینه انرا خواهد پرداخت
Other Matches
It will be interesting to see how the first free elections play themselves out.
U
خیلی جالب خواهد بود تا ببینید که نتیجه اولین انتخابات آزاد چه خواهد شد .
it will make against us
U
برای مازیان خواهد داشت بزیان ما تمام خواهد شد
give it a good wash
U
خوب انرا شستشو بدهید خوب انرا بشویید
runs
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
run
U
دستوری که به کاربر امکان نوشتن نام برنامه ای که می خواهد اجرا کند یا دستور DOS ای که می خواهد اجرا کند میدهد
him who
U
انرا که
i saw it
U
انرا دیدم
neither i or he sees it
U
نه من انرا می بینم نه او
had searched
U
انرا می یافتید
i have a secure grasp of it
U
انرا گرفته ام
he sold the good ones
U
خوبهای انرا فروخت
i do not have the courage
U
جرات انرا ندارم
i am out of p with it
U
دیگرحوصله انرا ندارم
give it a shake
U
انرا تکان دهید
give it a rinse
U
انرا بشویید یا اب بکشید
i can make nothing of it
U
هیچ انرا نمیفهم
i had it signed
U
انرا به امضاء رساندم
give it a twist
U
انرا پیچ بدهید
we must winnow away the refuse
U
اشغال انرا باید
imyself saw it
U
من خودم انرا دیدم
i saw it my self
U
من خودم انرا دیدم
send it by post
U
با پست انرا بفرستید
lowlander
U
اسکاتلندکه انرا lowlandsمینامند
sculpsit
U
انرا تراشیده یاحجاری کرد
you have perhaps seen it
U
شاید انرا دیده باشید
they give it a good scrub
U
خوب انرا مالش میدهند
shearling
U
گوسفندی که یک بار پشم انرا
it mokes it yet easier
U
انرا اسانترهم میکند انرابازاسانترمیکند
we made heavy weather of it
U
انرا خیلی سخت دیدیم
i gave it a slight press
U
انرا کمی فشار دادم
i kind of liked it
U
من تا اندازهای انرا دوست داشتم
i cannot a to buy that
U
استطاعت خرید انرا ندارم
i sold it to one abdullah
U
به عبدالله نامی انرا فروختم
i am out of p with it
U
دیگرنمیتوانم انرا تحمل کنم
inimitably
U
چنانکه نتوان انرا تقلید کرد
irrecocilably
U
چنانکه نتوان انرا وفق داد
an inseparable prefix
U
سر واژهای که نتوان انرا به کار برد
i life that better
U
انرا بیشتر از همه دوست دارم
overshot wheel
U
چرخی که اب از بالا ریخته انرا می گرداند
it is past reclaim
U
دیگر نمیتوان انرا ابادیا احیاکرد
you have perhaps seen it
U
ممکن است انرا دیده باشید
ormer
U
یکجور نرم تن یک دریچهای که انرا میخورند
loaded dice
U
طاسی که یکسوی انرا سنگین کرده باشد
whitleather
U
پوستی که با زاج انرا خوراک داده باشند
water bed
U
تشک لاستیکی که درون انرا پراز اب می کنند
indiscerptible
U
ازهم نپاشیدنی که تجزیه انرا فانی نسازد
sexto
U
کتابی که هر برگ انرا 6بارتاه زده باشند
ricksha
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
rickshaw
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
indian giver
U
کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
dress coat
U
جامه جلوبازمردانه که دامن ان درپشت است ودرمهمانیهای شب انرا
rickshaws
U
کالسکه چینی که بجای اسب انسان انرا میبرد
it will not bear repeating
U
جندان زشت است که نمیتوان انرا بازگو کرد
rackets
U
یکجور توپ بازی با چوگانی که انرا racket میگویند
reversible propeller
U
ملخی که میتوان گام تیغههای انرا معکوس کرد
cheque to a person's order
U
چکی که گیرنده وجه باید پشت انرا امضا کند
judgement dept
U
بدهی که دادگاه حکم پرداخت انرا صادر نموده است
waggonette
U
گردونه چهار چرخه که یک یاچند اسب انرا می کشد...دارد
to garble the coinage
U
مسکوکات راصرافی وجورکردن برای اینکه سره انرا اب کنندوناسره ات
rose gall
U
برامدگی در درخت نسترن که انرا حشره ویژهای فراهم می ورد
vacuum concrete
U
ملات بتنی که هوای انرا توسط ویبراتور تخلیه کرده باشند
telescopic chimney
U
دود کشی که تیکههای انراتوی هم برده انرا کوتاه وبلند میکنند
vanishing cream
U
کرم یا روغنی که چون بصورت بمالندزودخوردبرودیاپوست صورت انرا جذب کند
frumenty
U
گندمی که پوست انرا کنده بجوشانند ودارچین وشیرینی بان بزنند
pope's eye
U
غدهای که در میان ران گوسفندکه چربی پیرامون انرا گرفته است
leadsman
U
کسی که گلوله سربی بدریا می اندازد تا عمق انرا تعیین نماید
retro rocket
U
موشک اضافی فضا پیما که انرا در جهت مخالف حرکت دهد
twill _
U
ان خواهد
that fauit will right itself
U
خواهد شد
money spinner
U
کارتنه کوچک که انرا نشانه خوشبختی و وسیله پیدا شدن پول میدانند
the secret will open to me
U
خواهد گردید
it askes for attention
U
دقت می خواهد
he will go
U
خواهد رفت
it will manifest it self
U
اشکار خواهد شد
he shall go
U
خواهد رفت
controllable twist
U
تیغه رتورهلیکوپتر که میتوان زاویه برخورد انرا درحال پرواز از ریشه تا نوک تغییرداد
i know that he will come
U
من میدانم که او خواهد امد
the truth will out .
<proverb>
U
یقیقت بر ملا خواهد شد .
it would be preferble to
U
بهتر خواهد بود
It wI'll get us into trouble.
U
ما را به درد سر خواهد انداخت
the lord will provide
U
خداوسیله خواهد ساخت
it will manifest it self
U
معلوم خواهد گشت
it will give rise to a quarrel
U
مایه ستیزه خواهد شد
criterion
U
مشخصاتی که با آن برخورد خواهد شد
She wI'll gradually soften .
U
تدریجا" نرم خواهد شد
She wI'll regret it bitterly.
U
مثل سگ پشیمان خواهد شد
It wI'll prove to be to your disadvantage.
U
بضررت تمام خواهد شد
The folwer wI'll die for want of water.
U
گل از بی آبی خشک خواهد شد
do as you please
U
هر چه دلتان می خواهد بکنید
The tree wI'll die .
U
درخت خشک خواهد شد
It wI'll clear up by morning .
U
تا صبح هواصاف خواهد شد
Well what does he want now ?
U
خوب حا لاچه می خواهد ؟
It wI'll overtake (befall) everyone.
U
دامنگیر همه خواهد شد
She wI'll survive . She wI'll pull through.
U
زنده خواهد ماند
Its color wI'lll fade.
U
رنگش خواهد رفت
What impudence!what never !what cheek!
U
واقعا" که خیلی رو می خواهد !
prolixity
U
بی ربط یاغیرلازم در اقرارنامه یااستشهادیه که ممکن است انرا از عداد دلایل خواهان خارج کند
i do not u.his wanting to say
U
نمیفهم چرامی خواهد بماند
I wI'll be greatly ( badly ) disgraced.
U
بدجوری آبرویم خواهد رفت
He wI'll expedite our case.
U
اوکارما ؟ راجلو خواهد انداخت
accuracy
U
تعریف دقیق تر خواهد بود
if he wishes to be a
U
اگرمی خواهد کسی بشود
Sooner or later , he wI'll find out .
U
دیر یا زود خواهد فهمید
sticker
[guest]
U
مهمانی که نمی خواهد برود
Surely things wI'll turn out well for him in the end.
U
مطمئنا" عاقبت بخیر خواهد شد
There will be a delay of 8 minutes.
8 دقیقه تاخیر خواهد داشت.
it will give rise to a quarrel
U
نزاعی تولید خواهد کرد
near work
U
کاری که نگاه نزدیک می خواهد
What must be must be .
<proverb>
U
آنچه باید بشود خواهد شد .
he would be sure to like it
U
یقینا انرادوست خواهد داشت
It wI'll spoil my appetite .
U
اشتهایم راکور خواهد کرد
She wI'll arrive on friday morning .
U
جمعه صبح وارد خواهد شد
permanent income hypothesis
U
این فرضیه توسط میلتون فریدمن بیان شده که بر اساس ان مصرف تابعی ازانچه که وی انرا درامد دائمی
hot money
U
منظورزمانی استکه مردم بدلیل نرخ تورم بالا مایل به نگهداری پول نیستند و انرا به کالاتبدیل میکنند
A new government wI'll take office .
U
حکومت جدیدی سر کار خواهد آمد
which diffrence shall be settled only by
U
..... و این اختلاف هم ازطریق داوری حل خواهد شد
She wI'll never realize this wish.
U
این آرزو بدلش خواهد ماند
output
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
whatsoever he doeth shall p
U
هرچه میکند نیک انجام خواهد شد
This book wI'll be a great success .
U
این کتاب خیلی گه خواهد کرد
She said it would rain and sure enough it did .
گفت باران خواهد آمد و همینطور هم شد
outputs
U
ذخیره موقت داده که خارج خواهد شد
flash card
U
ورقهای که روی ان کلمات یااعداد یا تصاویری نوشته شده و معلم انرا برای زمان کوتاهی بشگردان نشان میدهد
band project filter
U
فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
it will wear to your shape
U
بپوشیدبهترمیشود درنتیجه پوشیدن قالب تن شما خواهد شد
He gave us to understand that he would help us.
U
او
[مرد]
وعده داد که به ما کمک خواهد کرد.
on shall from a quo rum
U
جلسهای که باحضورنصف اعضابعلاوه یک تن رسمیت خواهد داشت
We shall look into the matter in due ( good ) time .
U
درموقع مناسب باین مطلب رسیدگه خواهد شد
Things wI'll be looking up .Things wI'll be assuming a better shape (complexion).
U
اوضاع صورت بهتری پیدا خواهد کرد
he is sanguine of success
U
خوش بین یادلگرم است که کامیاب خواهد شد
voter
U
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
voters
U
عنصر منطقی باینری که شرایط سیگنال را در دو یاچند کانال مقایسه کرده و درصورت وقوع ناسازگاری حالت انرا عوض میکند
phyrgian cap
U
یکجور کلاه مخروطی که اکنون انرا با کلاه ازادی یکی میدانند
fettling
U
شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
Let him go jump in the lake . He can go and drown himself .
U
بگذار هر غلطی می خواهد بکند ( از تهدیدش ترسی ندارم )
He is trying to prove himself all the time.
U
او
[مرد]
همیشه می خواهد نشان بدهد از پس کار بر می آید.
stagnation thesis
U
ایجاد رکود اقتصادی اجتناب ناپذیر خواهد بود
The judge will have the final say on the matter.
U
قاضی حرف آخر را در این موضوع خواهد داشت.
Your train will leave from platform 8.
قطار شما از سکوی شماره 8 حرکت خواهد کرد.
He threatened to thrash the life out of me .
U
تهدیدم کردکه آنقدر کتکم خواهد زد تا جانم دربیاید
While the grass grows the cow starves .
<proverb>
U
تا علفها رشد کند گاو از گرسنى خواهد مرد .
contingency plan
U
برنامه دوم که در صورت خرابی اولی انجام خواهد شد
end user
U
شخصی که از وسیله یا برنامه یا محصول استفاده خواهد کرد
gigo
U
اگر اطلاعات ورودی بد باشد خروجی هم بد خواهد بود
loganberry
U
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
loganberries
U
میوه تمشک قرمز رنگ که انرا تمشک خرس مینامند
you shall rue it
U
از اینکار پشیمان خواهید شد افسوس انرا خواهید خورد
to tell somebody something
[to let somebody in on something]
<idiom>
U
به کسی چیزی را گفتن که او نباید می دانست یا او نمی خواهد بداند.
diminished radix complement
U
نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
He warned he would go on a termless hunger strike.
U
او
[مرد]
هشدار داد که اعتصاب غذای بی مدتی خواهد کرد.
A guilty conscience needs no accuser.
<proverb>
U
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
that book will immortalize him
U
ان کتاب نام اورا تا جاویدان زنده نگاه خواهد داشت
He who excuses accuses himself.
<proverb>
U
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
Excuses always proceed from a guilty conscience.
<proverb>
U
کسی که پوزش می خواهد خود را متهم می کند.
[ضرب المثل]
This law wI'll be a disincentive to foreign investors.
U
این قانون باعث سردی سرمایه گذاران خارجی خواهد شد
defaulting
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaults
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
defaulted
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
On Thursday it will be variably cloudy
[cloudy with sunny intervals]
.
U
پنجشنبه هوا بطور متغیر ابری و مدتی صاف خواهد بود.
default
U
مقداری که اگر کاربر داده جدید وارد نکند استفاده خواهد شد
attention code
U
حروف AT در دستور Hayes AT به مودم می گوید که دستوری در ادامه بیان خواهد شد
restorationist
U
کسیکه معتقداست باینکه بشرعاقبت بسعادت اول خود نائل خواهد شد
critical engine
U
موتوری که از کارافتادن یانقص ان تاثیر زیادی درعملکرد هواپیما خواهد داشت
lutine bell
U
زنگ که ازکشتی قدیمی لوتین برداشته شده و در دفتر شرکت بیمه لویدز نصب گردیده و برای اعلام خبرهای مهم انرا به صدا در می اورند
He is trying to run before he has learned do walk.
<proverb>
U
او مى خواهد قبل از آنکه راه رفتن را یاد بگیرد شروع به دویدن کند.
hacker
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
doctrinaire
U
کسی که می خواهد نظریات و اصول خودرا بدون توجه به مقتضیات اجرا کند
hackers
U
فردی که علاقه بکار کامپیوترندارد اما از طریق سعی وخطا می خواهد ان را فراگیردهواخواه
i/o
U
فضای ذخیره سازی موقت داده که به عنوان خروجی یا ورودی استفاده خواهد شد
to keep somebody in suspense
<idiom>
U
کسی را در حالت هراس گذاشتن
[چونکه نمی داند چه پیش خواهد آمد]
background
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
NOT function
U
تابع معکوس منط قی که وقتی ورودی نادرست باشد خروجی درست خواهد بود
backgrounds
U
نور منعکس شده از یک ورقه کاغذی توسط کاغذ خوان نوری خوانده خواهد شد
parameters
U
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
parameter
U
نرم افزاری که توابع اصل آن طبق نیاز کاربر با متغیرهای مختلف خواهد بود
defaulted
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
default
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaults
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
defaulting
U
عمل یا مقدار باز پیش تعیین شده که اگر اپراتور تغییر نکند استفاده خواهد شد
decisions
U
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
decision
U
مدار منط قی که روی داده دودویی کار میکند و خروجی طبق عمل خواهد بود
special bastard
U
هر گاه پدر ومادر طفلی که حرامزاده بوده بعدا" ازدواج کنند نسب اوصحیح خواهد بود
device
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
devices
U
روش برنامه نویسی که نتیجه آن برنامهای خواهد بود که به هر سخت افزار جانبی قابل اجرا است
Marxists
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
Marxist
U
طرفدار مکتب مارکس براساس اعتقاد انهاسرمایه داری به علت تناقض درونی موجود در ان سقوط خواهد کرد
requesting
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
request
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requested
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
requests
U
متنی که حاوی اطلاعاتی درباره استاندارد جدیداست واز کاربرمی خواهد که متن را بررسی کندوتوضیحات اضافی را ایجاد کند
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
previews
U
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
preview
U
نمایش متن یا گرافیک روی صفحه نمایش که به همان صورت چاپ خواهد شد
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
shifts
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shifted
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
shift
U
چرخش بیتها در یک کلمه به طوری که آخرین بیت در محل اولین بیت درج خواهد شد
dediction of way
U
هر گاه راهی واقع در ملک خصوصی فردی به مدت 02سال مورد استفاده عموم باشد جزء اموال عمومی تلقی خواهد شد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com