Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
letter quality
U
کیفیت حرفی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
floating
U
غیر ثابت . حرفی که جدا از حرفی است که باید به آن وصل باشد
retrain
U
ایجاد مجدد اتصال با کیفیت باتری وقتی که کیفیت خط خیلی بد باشد
garbage
U
اصط لاحی که در آن دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
gigo
U
اصط لاحی که بیان میکند دقت و کیفیت اطلاع خروجی بستگی به کیفیت ورودی دارد
spinwriter
U
چاپگر کامپیوتر با کیفیت بالا نوع خاصی از چاپگرکامپیوتری با کیفیت بالا
letter quality printer
U
چاپگر با کیفیت حروف خوب چاپگر با کیفیت عالی
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
pauciloquy
U
کم حرفی
uniliteral
U
یک حرفی
monomial
U
تک حرفی
reviling
U
بد حرفی
long tongue
U
پر حرفی
taciturnity
U
کم حرفی
incommunicativeness
U
کم حرفی
incommunicatively
U
با کم حرفی
garrulity
U
پر حرفی
lexical
U
حرفی
lettered
U
حرفی
triliteral
U
سه حرفی
pass a remark
U
حرفی زدن
palaver
U
پر حرفی کردن
who said so?
U
که چنین حرفی زد
triliteral
U
کلمه سه حرفی
four-letter word
U
واژهیچهار حرفی
what have you to say?
U
چه حرفی دارید
triliteralism
U
حالت سه حرفی
four-letter words
U
واژهیچهار حرفی
literal
U
حرفی لفظی
To tald someones head off.
U
سر کسی را بردن ( با پ؟ حرفی )
trigram
U
هجای بی معنی سه حرفی
To take offence at something . To take something to heart .
U
حرفی را بدل گرلتن
slip of the tongue
<idiom>
U
حرفی رانسنجیده زدن
teragram
U
واژه چهار حرفی
Suit the action to the word.
U
حرفی را فورا" عملی کردن
labialize
U
حرفی را بصورت شفوی اداکردن
null
U
رشتهای که هیچ حرفی ندارد
That is fine by me if you agree.
U
اگر موافقی من هم حرفی ندارم
to insert a letter in a word
U
حرفی را در میان واژهای جادادن
spirant
U
حرفی که بااصطکاک نفس اداگردد
epenthesis
U
الحاق حرفی درمیان کلمه
speak a word
U
چیزی بگویید حرفی بزنید
trigraph
U
سه حرفی که مجموعانمایشگر یک صوت باشد
to gain any ones ear
U
کسیرا اماده شنیدن حرفی
emptied
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptier
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empties
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
emptiest
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
empty
U
هر متغیری که حاوی هیچ حرفی نیست
null
U
حرفی که معنای هیچ چیز میدهد.
But no one was ever talking about that!
U
اما هیچکس در آن مورد حرفی نزد!
escape character
U
حرفی که نشان دهنده کد espace باشد
to make a remark
U
حرفی زدن افهار نظری کردن
slides
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
slide
U
تبدیل تلفظ حرفی به حرف دیگری لغزنده
erase character
U
حرفی که به معنای انجام هیچ کار است
d. letter
U
حرفی که درسالنامه دلالت برروز یک شنبه میکند
ascii
U
حرفی که در لیست ASCII حروف قرار دارد
logograph
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
new
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
new-
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newer
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
newest
U
حرفی که نشانه گر یا نوک چاپ را به اول خط بعدی می برد
logogram
U
واژه یا علامت یا حرفی که مخفف کلمات یا کلمهای باشد
quality
U
کیفیت
how
U
کیفیت
color
U
کیفیت
featuring
U
کیفیت
features
U
کیفیت
featured
U
کیفیت
kinds
U
کیفیت
kindest
U
کیفیت
kind
U
کیفیت
feature
U
کیفیت
qualities
U
کیفیت
states
U
کیفیت
modalities
U
کیفیت
modality
U
کیفیت
state
U
کیفیت
stating
U
کیفیت
stated
U
کیفیت
state-
U
کیفیت
fill
U
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
ends
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
fills
U
پر کردن حروف با جای خالی به طوری که هیچ حرفی جا نماند
numeric
U
حرفی که در برخی حالت برای نشان دادن یک عدد است .
ended
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
end
U
عبارت یا حرفی که آخرین کلمه فایل اصلی را نشان میدهد
LIST chunk
U
که چهار حرفی LIST که حاوی مجموعهای از زیر عضو است
print quality
U
کیفیت چاپ
quality assurance
U
اطمینان از کیفیت
quality certificate
U
گواهی کیفیت
outness
U
کیفیت خارجی
magnetic quantity
U
کیفیت مغناطیسی
circumstances
U
چگونگی کیفیت
quality engineering
U
مهندسی کیفیت
gestaltqualitat
U
کیفیت گشتالتی
drawing quality
U
کیفیت کشش
cutting quality
U
کیفیت برش
image quality
U
کیفیت تصویر
letter quality
U
کیفیت حرف
qualitatively
U
از لحاظ کیفیت
acceptable quality level
U
کیفیت مناسب
spiritusoity
U
کیفیت معنوی
grades
U
کلاس کیفیت
certificate of quality
U
گواهی کیفیت
quality
U
بهترین کیفیت
ubiety
U
کیفیت مکان
number
U
بیان کیفیت
Quality Control
کنترل کیفیت
numbers
U
بیان کیفیت
qualities
U
بهترین کیفیت
quality control
U
کنترل کیفیت
grade
U
کلاس کیفیت
codepages
U
تعریف حرفی که توسط کلیدی از صفحه کلید ایجاد شده است
nundinal letter
U
حرفی برای نامیدن هریک ازهشت روز بازار بکار میرفت
speciality
U
اختصاص کیفیت ویژه
gross national quality
U
کیفیت ناخالص ملی
air quality criterion
U
معیار کیفیت هوا
ambient quality standard
U
استاندارد کیفیت پرمون
specialty
U
اختصاص کیفیت ویژه
nlq
U
کیفیت تقریبا" عالی
high quality steel
U
فولاد با کیفیت خوب
fair average quality
U
کیفیت متوسط مناسب
quality control approval
U
تایید کنترل کیفیت
letter quality
U
چاپ با کیفیت خوب
specialities
U
اختصاص کیفیت ویژه
plays
U
کیفیت یاسبک بازی
signal quality detector
U
اشکارگر کیفیت سیگنال
playing
U
کیفیت یاسبک بازی
played
U
کیفیت یاسبک بازی
play
U
کیفیت یاسبک بازی
speciosity
U
کیفیت معین ومشخص
high quality cast iron
U
چدن با کیفیت عالی
stamping quality
U
کیفیت قالب گیری
tetragraph
U
کلمه رمز چهار حرفی برای اسم گذاری و مشخص کردن وسایل
contractor quality control
U
سیستم کنترل کیفیت پیمانها
control chart
U
جدول کنترل کیفیت تولید
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
thread fineness
U
[ضریبی جهت تعیین کیفیت نخ]
photorealistic
U
که کیفیت و روشنایی عکس را دارد
fine
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
degradation
U
کیفیت پایین سیگنال یا تصویر
fined
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
acceptable quality level
U
سطح کیفیت قابل قبول
finest
U
کیفیت بسیار بالا و عالی
high quality sheet steel
U
ورق فولادی با کیفیت خوب
quality assurance
U
عملیات اطمینان از کیفیت جنس
vertical diagraph
U
شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
layers
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
carats
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
layer
U
لایهای که کیفیت اتصال را بررسی میکند
prints
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
highs
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
high
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
carat
U
معیار اندازه گیری کیفیت طلا
highest
U
وسیله با کیفیت بالا و مشخصات خوب
print
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
performance
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
draft
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
performances
U
قطعه با کیفیت بالا یا با خصوصیات خوب
printed
U
کیفیت متن یا گرافیک چاپ شده
drafts
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
drafted
U
چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
quality
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
outwardness
U
کیفیت فاهر دلبستگی بچیزهای خارجی یامادی
qualities
U
بررسی اینکه کیفیت یک محصول خوب است
correspondence quality
U
چاپ با کیفیت بالا توسط چاپگرهای لیزری
zygosity
U
کیفیت تخم لقاح شده پیوند جنسی
draft mode
U
چاپ با کیفیت پایین روی بعضی چاپگرها
clapper
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
clappers
U
بخش مکانیکی چاپگر dot matrix که سوزنهای چاپ را می چرخاند به سوی ریبون تا حرفی را روی صفحه بنویسد
BMP
U
در گرافیک مشخصه سه حرفی نام فایل برای فایلی که حاوی تصویر گرافیکی -bit map شده است
to effuse
U
از خود بیرون
[بروز]
دادن
[مانند مایع نور بو یا کیفیت]
traffic
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
TFT screen
U
روش ایجاد صفحه نمایش LCD با کیفیت بالا در کامپیوترهای Laptop
sub woofer
U
هرتز , که در دستگاههای معمولی برای افزایش کیفیت صدا استفاده میشود
to p off an awkward situation
U
حواس خود را از کیفیت بدی منحرف و به چیز دیگری متوجه کردن
traffics
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
trafficking
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
CD quality
U
چیزی که میتواند کیفیت ضبط مشابه با دیسک فشرده داشته باشد
trafficked
U
مط العه زمان , نوع و کیفیت پیام ها و سیگنالهای پردازش شده در یک سیستم
redirected
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirect
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirecting
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
redirects
U
حرفی در سیستم عامل برای نشان دادن اینکه خروجی یک برنامه به عنوان ورودی دیگری به کار می رود. در DOS حرف
echo
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoed
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoes
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
echoing
U
هر حرفی که به ترمینال برسد برگردانده میشود و صحت آن بررسی مجدد میشود
fills
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
fill
U
حرفی که یک رشته اضافه میشود تا طول آن رشته مناسب شود
question mark
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
question marks
U
" که نشان دهنده این است که یک حرفی در این محل تط ابق ایجاد میکند
images
U
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
image
U
توانایی صفحه نمایش برای تولید تصویر با کیفیت خوب و بدون پرسش
guarantees
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guarantee
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
guaranteed
U
متن قانونی که صحت کار ماشین یا کیفیت خوب یک موضوع را تایید میکند
literal
U
چاپ خطا وقتی که حرفی با دیگری جایگزین شود و یا وقتی دو حرف منتقل شوند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com