English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
light quantum U کوچکترین ذره حامل انرژی درنورواشعه تابشی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
radiation energy U انرژی تابشی
radiant energy U انرژی تابشی
rediant energy U انرژی تابشی
radiant energy density U چگالی انرژی تابشی
virtual level U تراز انرژی سیستم هستهای داخل اتم که انرژی برانگیزش ان کمتر از کمترین انرژی جداشده از ذره هستهای بیشتر است
weapon carrier U کامیون حامل جنگ افزار کامیون حامل توپ
pair production U تغییر شکل انرژی سینتیک فوتون یا هر ذره پر انرژی به جرم
radial U تابشی
radiative U تابشی
radials U تابشی
intrinsic energy U انرژی موجود در یک ترکیب شیمیایی انرژی ذاتی
ray U اشعه تابشی
photo ionization U یونش تابشی
radiation ionization U یونش تابشی
radiation excitation U تحریک تابشی
incident light U نور تابشی
radiation sickness U بیماری تابشی
radiant flux U شار تابشی
nonradiative relaxation U رهاشدگی غیر تابشی
radiation hardening U سخت گردانی تابشی
van allen radiation belt U کمربندهای تابشی وان الن
photolysis U تجزیه شیمیایی بر اثر نیروی تابشی
photoemission U خروج الکترون از فلز در اثرنیروی تابشی نور وغیره
energy transition U عبور انرژی [ عبور عرضه انرژی ازسوخت سنگواره ای به سوخت پایدار ]
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
juniority U کوچکترین
least U کوچکترین
minim U کوچکترین ذره
least squares U کوچکترین مربعات
minims U کوچکترین ذره
lowest common multiple U کوچکترین مضرب مشترک
minimum U کوچکترین مقدار چیزی
biting angle U کوچکترین زاویه اصابت
european unclear a energy agency U اداره انرژی هستهای اروپا یکی از سازمانهایی که درسال 8591 در بطن سازمان همکاری اقتصادی اروپا و به منظور تولید انرژی اتمی وبرای مقاصد صلح امیز درکشورهای اروپای غربی ایجاد شده است
floppy disks U کوچکترین فضا روی دیسک
floppies U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy discs U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy disk U کوچکترین فضا روی دیسک
floppy U کوچکترین فضا روی دیسک
taxeme U کوچکترین واحد ساختمان لغوی
fission to yield ratio U توان بمب اتمی نسبت انرژی شکافت اتمی به انرژی حاصله از پرتاب بمب
penny U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
pennies U کوچکترین واحد پول انگلیس وامریکا
azimuth resolution U اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
taxeme U کوچکترین قسمت صرف ونحوی کلمه
atom U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
atoms U کوچکترین جزء یک عنصرکه خواص ان عنصر را داراباشد
circular dispersion U قطر کوچکترین دایرهای که 57% پرتابه ها به ان برخورد میکنند
bits U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
elements U کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
element U کوچکترین واحد پایه برای ارسال داده دیجیتال
bit U کوچکترین واحد در نمایش اعداد دودویی که مقدار 0 یا 1 دارد
unit cell U کوچکترین چندوجهی را که با یک دستگاه مختصات سه محوری بتوان نشان داد
colour U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
colours U کوچکترین ناحیه در صفحه CRT که میتواند اطلاعات رنگی را نمایش دهد
available U کوچکترین واحد یا نقط ه صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
elements U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ یا شدت آن قابل کنترل است
picture U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pixel U کوچکترین واحد مجزا یا نقط ه از صفحه نمایش که رنگ و شدت نور آن قابل کنترل باشد
pictured U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
vector U حامل
carriers U حامل
bearer U حامل
porter U حامل
bearers U حامل
carrier U حامل
gerent U حامل
vehicles U حامل
bearer cheque U چک حامل
porters U حامل
vectors U حامل
conveyer U حامل
stave U حامل
vehicle U حامل
conveyor U حامل
carrier wave U موج حامل
breech block carrier U حامل کولاس
messenger U طناب حامل
gestatorial U حامل پاپ
image carrier U حامل تصویر
transporting U ترابری حامل
bearing angle U زاویه حامل
bearer cheque U چک در وجه حامل
linkboy U حامل مشعل
bearer bond U سند حامل
messenger wire U سیم حامل
color carrier U حامل رنگ
vectors U حامل بردار
vector U حامل بردار
carrier system U سیستم حامل
carrier gas U گاز حامل
carrier frequency U فرکانس حامل
carrier frequency U بسامد حامل
carrier detect U تشخیص حامل
carrier detect U کشف حامل
bearing U زاویه حامل
data carrier U حامل داده ها
data carrier U حامل داده
osborne shackle U قلاب حامل
transports U ترابری حامل
bearers U در وجه حامل
linkman U حامل مشعل
linkmen U حامل مشعل
messengers U طناب حامل
transported U ترابری حامل
transport U ترابری حامل
vehicle U حامل رسانه
vehicles U حامل رسانه
bearer U در وجه حامل
video carrier U حامل ویدئو
vectorial U حامل بردار
thurifer U حامل بخوردان
sound carrier U حامل صوت
payable to the bearer U در وجه حامل
tape transport U حامل نوار
thurifer U حامل مجمر
radius vector U شعاع حامل
telephone carrier current U جریان حامل تلفنی
bearer stock U اسناد در وجه حامل
stave U روی خط حامل نوشتن
bearer bond U سند در وجه حامل
armor bearer U حامل اسلحه زرهدار
slaver U کشتی حامل بردگان
victualler U کشتی حامل خواربار
carrier color signal U پیام رنگی حامل
caddy U حامل وسایل بازیگر
weapon carrier U حامل جنگ افزار
caddie U حامل وسایل بازیگر
caddied U حامل وسایل بازیگر
caddies U حامل وسایل بازیگر
caddying U حامل وسایل بازیگر
warrant to bearer U به حواله کرد حامل
carrier frequency U فرکانس موج حامل
current carrying conductor U رسانای حامل بار
carriers U حامل غلطک حمال
pay to the bearer U دروجه حامل بپردازید
perseus U حامل راس الغول
gestatoraial chair U کرسی حامل پاپ
persi U حامل راس الغول
comports U دربرداشتن حامل بودن
comporting U دربرداشتن حامل بودن
comport U دربرداشتن حامل بودن
comported U دربرداشتن حامل بودن
carrier U حامل غلطک حمال
carrier U برنامه حامل میکرب
platform U رسانگر حامل گیرنده
platforms U رسانگر حامل گیرنده
carriers U برنامه حامل میکرب
stretcher-bearer U حامل تخت روان
stretcher-bearers U حامل تخت روان
stretcher bearer U حامل تخت روان
ascended U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascends U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
ascend U مرتب کردن داده ها بر طبق کوچکترین مقدار یا داده در لیست
atom U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
atoms U کوچکترین قسمت یک عنصر که همان خصوصیات آن عنصر را دارد
flagships U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
signalled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
signal U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
payable to bearer U قابل پرداخت در وجه حامل
party boat U قایق بزرگ حامل مشتریان
signaled U هرچیز حامل اطلاعات سیگنال
flagship U کشتی حامل پرچم امیرالبحری
flag ship U ناوسرفرماندهی کشتی حامل دریادار
ignitor U محفظه حامل باروت اشتعال
color carrier reference U فاز مبنای حامل رنگ
conversion angle U زاویه حامل مسیر ناو
Please pay the bearer . U دروجه حامل بپردازید ( چک وغیره )
morpheme U واحد معنی دار لغوی کوچکترین واحد
vector U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
carabineer U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
carabinier U سرباز حامل تفنگ کارابین کوتاه
airdrop container U جعبه حامل بار دربارریزی هوایی
bank note U چک تضمین شده سند در وجه حامل
vectors U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
charge carrier U حامل بار [فیزیک] [شیمی] [مهندسی]
vectorial U شعاع حامل بوسیله برداررهبری کردن
carriage paid to U هزینه حمل به حامل پرداخت شده
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
frequency medulation U تعدیل تناوب یا بسامد موج حامل
signpost U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
signposts U تیر حامل اعلان تابلو راهنما
best fit U 1-آنچه که تط ابق بیشتری با یک نیاز دارد 2-تابعی که کوچکترین تصادفی موجود در حافظه اصلی را انتخاب میکند برای یک صفحه مجازی در خواست شده
outriggers U اعضای سازنده اولیه حامل قسمت دم هواپیما
blank endorsement U فهر نویسی بدون ذکر نام حامل
taperer U حامل شمع در مراسم مذهبی باریک کننده
guided missile cruiser U زره شکن حامل موشک هدایت شونده
destination carrier U کشتی حامل ناو تعمیراتی بمقصد یاتعمیرگاه
carriage and insurance paid to U هزینه حمل و بیمه به حامل پرداخت شده
black endorsement U براتی که در وجه حامل فهرنویسی شده باشد
atom U کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
atoms U کوچکترین ذره ذره تجزیه ناپذیر
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com