English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (37 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
acey deucy U کوتاهتر کردن رکاب راست ازرکاب چپ
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
shortened U کوتاهتر کردن
shorten U کوتاهتر کردن
shortens U کوتاهتر کردن
right justify U هم تراز کردن از راست تنظیم کردن از راست
dexiotropous U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
dexiotropic U واقع در طرف راست بکار برندهء دست راست راست دست
underhook U گرفتن سر حریف با دست راست دست چپ زیر بازوی راست حریف قلاب و با حرکت قدرتی حریف را از بغل به روی تشک پرت کردن
soft-pedaled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedals U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft pedal U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedalled U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
soft-pedaling U رکاب تخفیف صدا وسیله خفه کردن صدا بارکاب پایی صدا را خفه کردن در سخن امساک کردن مبهم کردن
attention to port U احترام به سمت چپ یا راست کشتی افراد نظر به راست یاچپ ناو
The main road bears to the right. U این جاده اصلی به کمی راست [مورب در سمت راست] ادامه دارد.
executive course U زمین گلف کوتاهتر و اسانتراز معمول
short U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
executive length course U زمین گلف کوتاهتر و اسانتراز معمول
shorter U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
shortest U تخته جانبی که از حد معمول کوتاهتر است
bi directional U چاپگری که میتواند حروف را از چپ به راست و از راست به چپ با توجه به حرکت نوک به جلو و عقب روی صفحه چاپ کند.
plain dealing U معامله راست حسینی راست باز
one two U ضربههای چپ و راست ضربه چپ با هوک راست
To lead an idle life. U راست راست راه رفتن ( ول بیکار )
orthotropous U دارای تخمک راست راست اسه
lay up U ضربه زدن به مسافت کوتاهتر از عادی برای اجتناب از افتادن ان در مانع
off U خارج از محدوده مدافع خط مربوط به سمت راست زمین کریکت سمت راست اسب مسیر خیس و کندکننده سرعت
columnleft U فرمان ستون به چپ چپ یا به راست راست
half face U نیم به راست راست یانیم به چپ چپ
erected U راست کردن
erect U راست کردن
straightens U راست کردن
prink U راست کردن
deskew U راست کردن
set right U راست کردن
erecting U راست کردن
unbent U راست کردن
straightening U راست کردن
erects U راست کردن
straightened U راست کردن
unbend U راست کردن
straighten U راست کردن
unbends U راست کردن
to play fair U مردانه و سر راست معامله کردن یا بازی کردن
straightens U راست کردن یا شدن
straightening U راست کردن یا شدن
erect U سیخ راست کردن
erects U سیخ راست کردن
erected U سیخ راست کردن
straighten U راست کردن یا شدن
straightened U راست کردن یا شدن
erecting U سیخ راست کردن
image erection U راست کردن تصویر
right justify U هم تراز کردن از راست
erectable U قابل راست کردن یا بنا کردن
direct U مستقیم راست راهنمایی کردن
directs U مستقیم راست راهنمایی کردن
starboard U بطرف راست حرکت کردن
directed U مستقیم راست راهنمایی کردن
to tell a coke-and-bull story <idiom> U [یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
to spin a yarn <idiom> U [یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
to play square U راست وحسینی بازی کردن
To cook up a story <idiom> [یک مشت راست ودروغ سر هم کردن]
stirrup U رکاب
pedaled U رکاب
strap U رکاب
pedal U رکاب
stirrups U رکاب
pedaling U رکاب
pedals U رکاب
pedalled U رکاب
pedalling U رکاب
running bourd U رکاب
climbers U رکاب
stepping U رکاب
climber U رکاب
straps U رکاب
step U رکاب
runing board U رکاب
etrier U رکاب
pole climber U رکاب
addressing U استفاده از کلمه آدرس کوتاهتر از معمول تا عمل کشف آدرس سریع تر انجام شود
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
treadle U رکاب ماشین
stirrup U رکاب اسب
the strap of a stirrup U بند رکاب
strapped U رکاب دار
pedaled U رکاب زدن
suspension bow U رکاب اویزان
treadles U رکاب ماشین
fifi hook U رکاب کوهنوردی
pedaling U رکاب زدن
trouser strap U رکاب شلوار
safety belt U کمربند رکاب
pedals U رکاب زدن
pedalling U رکاب زدن
stirrups U رکاب اسب
strap U : بند رکاب
pedal U رکاب زدن
pedalled U رکاب زدن
safety belts U کمربند رکاب
straps U : بند رکاب
learning curve U منحنی که نمودار این مطلب است که باتکرار یک عمل زمان انجام ان عمل کوتاهتر می گردد
to cry wolf too often U کردن هنگام راست بودن هم کسی باورنکند
to beat about the bush سر راست حرف نزدن بطورغیرمستقیم کاری را کردن
pedalled U وابسته به رکاب پازدن
unaccompanied U بدون ملتزمین رکاب
footstall U رکاب زین زنانه
pedaling U وابسته به رکاب پازدن
shifting pedal U رکاب صدا خفه کن
stirrups U رکاب سیم کشی
running board U تخته رکاب اتومبیل
stirrup U رکاب سیم کشی
pedaled U وابسته به رکاب پازدن
climbers U رکاب سیم کشی
treadles U جاپایی رکاب ساختن
pedalling U وابسته به رکاب پازدن
gearwheel U چرخ رکاب دوچرخه
pedals U وابسته به رکاب پازدن
pedal U وابسته به رکاب پازدن
treadle U جاپایی رکاب ساختن
straight from the shoulder <idiom> U راست وپوست کنده گفتن ،بیغل غش صحبت کردن
right U شرح ما وقع نمایندگان جناح راست اصلاح کردن
goose-stepped U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
outside pass U رد کردن چوب امدادی بادست چپ به دست راست یار
righting U شرح ما وقع نمایندگان جناح راست اصلاح کردن
righted U شرح ما وقع نمایندگان جناح راست اصلاح کردن
goose step U رژه روی بابدن راست و بدون خم کردن زانو
goose-steps U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-stepping U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
goose-step U رژه بابدن راست وبدون خم کردن زانوچنانکه درپیاده ن
rectification U تصویر کردن یک عکس مورب هوایی روی یک سطح افقی راست کردن عکس
equipage U بنه سفر ملتزمین رکاب
free wheel U حرکت بدون رکاب زدن
thrusting U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrusts U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
thrust U فشار دادن به اسکیت برای سرخوردن راست کردن بازو
stirrup U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
stirrups U هرچیزی شبیه رکاب استخوان رکابی
side step U فرمان یک قدم به چپ یا به راست برداشتن یک قدم به چپ یا به راست
guide left U فرمان نفر راهنما به راست یابه چپ فرمان نفر هادی به راست یا چپ
suck wheels U رکاب زدن پشت سر دوچرخه سوار دیگر به منظور کاستن از فشار هوا
standstill U در کنار یکدیگر رکاب زدن و درانتظار اشتباه حریف بودن برای گریز
half left U فرمان نیم به چپ چپ یا نیم به راست راست
side sweep and over under U گرفتن دست و کمرحریف کشیدن وی بطرف خودو با پای چپ زیر پای راست حریف را خالی کردن و پرتاب حریف
right footed U راست پا
truer U راست
prick U راست
erecting U راست
erects U راست
straightish U سر راست
vertical beam U راست رو
candid U راست
on end U راست
dextrorotatory U راست بر
truest U راست
dextrogyrous U راست بر
erected U راست
right turn U به راست راست
straight U راست
forthrights U سر راست
freehearted U رک و راست
straighter U راست
right back U بک راست
straightest U راست
erect U راست
sheer U یک راست
rectilineal U راست خط
straightforward U رک سر راست
straightforward U راست
directly U سر راست
right face U به راست راست
true U راست
outspoken U رک و راست
wooden U راست
beeline U خط راست
apeak U راست
pricking U راست
pricks U راست
four-square U رک و راست
righting U راست
straightish U راست
bolt upright U راست
wrapover dress U راست
wrapover skirt U راست
upright U راست
wrapover top U راست
plumply U سر راست
plain spoken U یر راست
turnabout U به راست راست
vertically U راست
turnabouts U به راست راست
blankly U سر راست
uninhibited U رک و راست
right U راست
up front U رک و راست
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com