Perdic | کنگره چهار گوش لبه قرنیس | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	dentil U	کنگره چهار گوش لبه قرنیس

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	knurl U	الت کنگره سازی کنگره دارکردن
	cornices U	قرنیس
	cornice U	قرنیس
	coping U	قرنیس دیوار
	coping of a wall U	قرنیس روی دیوار
	congress party (indian national congress U	حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
	sinuate U	موجدار کنگره کنگره
	modillion U	تزئینات معماری روی قرنیس ساختمان
	cross-in-square U	[کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
	four poster U	تختخوابی که چهار تیر یادیرک در چهار گوشه دارد
	trapezium U	چهار پهلو چهار ضلعی غیر منظم
	quatrefoil U	چهار وجهی [این اصطلاح موقعی که یک نگاره و یا کل فرش از چهار قسمت کاملا قرینه بوجود آمده باشد، بکار می رود.]
	tetragonal U	دارای چهار زاویه چهار کنجی
	quadrumvir U	انجمنی مرکب از چهار تن چهار نفری
	tetrapterous U	دارای چهار بال چهار جناحی
	quadrumana U	چهار دستان میمونهای چهار دست و پا
	tetrahedron U	جسم چهار سطحی چهار ضلعی
	quadrangles U	چهار گوش چهار دیواری
	quatrefoil U	چهار ترک چهار گوشه
	quadrangle U	چهار گوش چهار دیواری
	qyaternary U	چهار واحدی چهار عضوی
	battlement U	کنگره
	serra U	کنگره
	aronade U	کنگره
	congresses U	کنگره
	congress U	کنگره
	indentations U	کنگره
	indentation U	کنگره
	jag U	کنگره
	knurl U	اج کنگره
	Guelphic crenellation U	کنگره
	crenation U	کنگره
	embattled U	کنگره
	knurled U	کنگره دار
	knurling tool U	کنگره ساز
	crenate U	کنگره دار
	knurl U	دانه کنگره
	congress man U	عضو کنگره
	crenated U	کنگره دار
	allering U	کنگره دیوار
	crenulation U	کنگره کوچک
	milled U	کنگره دار
	indented U	کنگره دار
	indentations U	کنگره تضریس
	indentation U	کنگره تضریس
	engrail U	کنگره دارکردن
	battlement U	کنگره بارو
	nurl U	دندانه کنگره
	congressional U	مربوط به کنگره
	castellated U	کنگره دار
	perforation U	لبه کنگره یی
	denticle U	کنگره زیرقرنیس
	floor leaders U	رهبران کنگره امریکا
	scalloper U	کنگره دار کننده
	crenelate U	دارای کنگره کردن
	mill U	کنگره دار کردن
	dental U	پیشرفتگی کنگره مانند
	Capitol U	عمارت کنگره درشهرواشینگتن
	crenellate U	دارای کنگره کردن
	bartisan U	[کنگره روی سقف]
	bartizan U	[کنگره روی سقف]
	bartizan U	کنگره بالای برج
	nurl U	کنگره دار کردن
	mills U	کنگره دار کردن
	congresswoman U	بانوی عضو کنگره امریکا
	jaggies U	دندانه دار بودن کنگره
	congresswomen U	بانوی عضو کنگره امریکا
	cauliculus U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	caulicole U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	caulcole U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	caul U	[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
	Callimachus U	[صورت طوماری برگ کنگره ای آتنی]
	congressmen U	عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
	congressman U	عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
	American order U	[سرستونی شبیه ستون کرنتی با برگ های کنگره ای
	pectinated line U	[خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
	crown-steps U	لاریز [برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
	castle style U	[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
	Agricultural Order U	سرستون [سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
	Tekke motife U	نگاره تکه [این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
	privacy act of	قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
	monroe doctrine U	اصولی که مونرو رئیس جمهور امریکابه عنوان خط مشی سیاست خارجی امریکا به کنگره امریکا در سال 3281 اعلام کرد
	jagger U	الت کنگره سازی یادندانه سازی
	quadrilaterals U	چهار بر
	quarter U	چهار یک
	tetragon U	چهار بر
	four U	چهار
	tetrad U	چهار
	quadrupling U	چهار لا
	quadrupeds U	چهار پا
	quadruped U	چهار پا
	quadrilateral U	چهار بر
	quartile U	چهار یک
	quatre U	چهار
	quadruple U	چهار لا
	quadrate U	چهار یک
	quadrupled U	چهار لا
	quadruples U	چهار لا
	communications stallite corporation U	یک شرکت تحت مالکیت خصوصی است که امتیاز ان توسط کنگره ایالات متحده امریکا به منظور مخابره سیگنالهای صوتی وتلویزیونی و تصویری ماهواره صادر شده است
	quadrangular U	چهار گوشه
	quadrant U	چهار گوش
	tetragon U	چهار گوشه
	quadrant U	چهار یک دایره
	four pole U	چهار قطبی
	quadraple U	چهار برابر
	four way U	چهار لولهای
	four way U	چهار راه
	four U	عدد چهار
	tetrahedral U	چهار ضلعی
	quadrilaterals U	چهار ضلعی
	quadrilaterals U	چهار جانبه
	quatrefoil U	گل چهار گلبرگی
	long legged U	چهار پایه
	foursquare U	چهار ضلعی
	point four U	اصل چهار
	quadrivalent U	چهار ارزشی
	tetragon U	چهار ضلعی
	qyaternary U	چهار تایی
	double breasted U	کت چهار دکمه
	quadrivalent U	چهار بنیانی
	four cycle U	چهار چرخه
	four dimensional U	چهار بعدی
	tetrasyllabic U	چهار هجائی
	quadrisyllabic U	چهار هجائی
	quadrifid U	چهار شکافی
	square dome U	چهار طاقی
	tertramerous U	چهار جزئی
	tetrad U	چهار عنصری
	quadric U	چهار تایی
	quadrate U	چهار گوش
	four o'clock U	ساعت چهار
	tetradactylous U	چهار پنجهای
	backfour U	چهار مدافع
	cross legged U	چهار زانو
	gallop U	چهار نعل
	galloped U	چهار نعل
	gallops U	چهار نعل
	quadruple U	چهار گانه
	quadruple U	چهار تایی
	quadrupled U	چهار گانه
	quadrupled U	چهار تایی
	quadruples U	چهار گانه
	quadruples U	چهار تایی
	quadrupling U	چهار گانه
	quadrupling U	چهار تایی
	squaring U	چهار گوش
	twice is U	دو دو تا چهار تا میشود
	quadripartite U	چهار جزئی
	squares U	چهار گوش
	squared U	چهار گوش
	Wednesdays U	چهار شنبه
	intersection U	چهار راه
	intersections U	چهار راه
	all eyes U	چهار چشمی
	creep U	چهار دست و پا
	square U	چهار گوش
	quad U	چهار قلو
	quad U	چهار گوش
	close U	چهار گوشه
	quads U	چهار قلو
	quads U	چهار گوش
	quadruplet U	چهار گانه
	quadruplets U	چهار گانه
	Wednesday U	چهار شنبه
	the four seasons U	چهار فصل
	quadrilateral U	چهار ضلعی
	tetrastich U	چهار بیتی
	tetrasporous U	چهار هاگی
	tetrasporic U	چهار هاگی
	tetrapod U	پروانه چهار پا
	tetraphyllous U	چهار برگه
	tetrameter U	چهار وزنی
	all fours U	چهار دست و پا
	footstool U	چهار پایه
	footstools U	چهار پایه
	tetramerous U	چهار جزیی
	quadrilateral U	چهار جانبه
	tetrahedron U	چهار وجهی
	tetrahedral U	چهار وجهی
	tetrastichous U	چهار جزیی
	tetravalent U	چهار بنیانی
	the cardinal humours U	چهار ابگونه
	tetratomic U	چهار اتمی
	tetravalent U	چهار فرفیتی
	phantom circuit U	مدار چهار سیمی
	estipite U	ستون چهار گوش
	phantomed cable U	کابل چهار سیمی
	quadded cable U	کابل چهار سیمی
	Egyptian triangle U	[سه، چهار یا پنج گوش]
	curb-roof U	شیروانی چهار تکه
	cross-vault U	طاق چهار بخش
	tetrode U	لامپ چهار قطبی
	scow U	قایق چهار گوش
	Italian roof U	بام چهار طرفه
	mooring swivel U	مدور چهار راه
	tetragonal system U	دستگاه چهار گوشهای
	the big four U	بزرگان چهار گانه
	four-square U	چهار گوشهی کامل
	tetragonal distortion U	واپیچش چهار گوشهای
	magnetic quadrupole U	چهار قطبی مغناطیسی