English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
counter circuit U کنتور رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
watt hour meter U کنتور وات ساعت کنتور مصرف واقعی
chaff U وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint U نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadget U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadgets U نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan U تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railings U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing U امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar prediction U بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
radar return U انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
blips U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip U نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
crystal ball U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal balls U گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar tracking U تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
trapping U اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar comouflage U استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
guided propagation U تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period U زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clatter U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters U تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination U قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
amperehour meter U کنتور
countering U کنتور
electric meter U کنتور
counter U کنتور
countered U کنتور
water meter U کنتور اب
meters U کنتور
meter U کنتور
two phase meter U کنتور دو فاز
meter U کنتور نشاندهنده
magnetic counter U کنتور مغناطیسی
meters U کنتور نشاندهنده
induction type hour meter U کنتور القائی
induction meter U کنتور القائی
gasmeter U کنتور گاز
electricity meter U کنتور برق
entrance switch U کلید کنتور
induction motor meter U کنتور موتور القائی
var hour meter U کنتور مصرف کور
volt ampere hour meter U کنتور مصرف فاهری
prepayment meter U کنتور پیش پرداخت
excess meter U کنتور مصرف اضافی
meters U کنتور مصرف سنج
call meter U کنتور مکالمات تلفنی
geiger mueller counter U کنتور گایگر مولر
kilowatt hour meter U کنتور کیلووات ساعت
maximum demand indicator U کنتور بار پیک
house service meter U کنتور برق منزل
meter U کنتور مصرف سنج
reactive volt ampere hour meter U کنتور مصرف کور
metre U کنتور مصرف سنج
metres U کنتور مصرف سنج
radar locating U تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
measuring transformer meter U کنتور با ترانسفورماتور اندازه گیری
multi rate meter U کنتور با چند نرخ مختلف
impluse recorder U کنتور ثبات ضربه جریان
induction watt hour meter U کنتور وات ساعت القائی
impluse counter U شمارشگر ضربه جریان کنتور ایمپولز
reactive volt ampere hour meter U کنتور ولت- امپر- ساعت- راکتیو
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
radar U رادار
radome U اطاق رادار
radar trapping U اختلال رادار
doppler radar U رادار داپلر
doppler radar U رادار دوپلر
radarman U متصدی رادار
radar trace U علامت رادار
radome U برج رادار
search radar U رادار تجسسی
radar installation U تاسیسات رادار
radar scope U صفحه رادار
radar man U متصدی رادار
radar network U شبکه ی رادار
radar equipment U تجهیزات رادار
radar engineering U مهندسی رادار
radar operator U متصدی رادار
teleran U رادار تلویزیونی
radar quardship U نگهبانی رادار
radar countermeasures U اقدامات ضد رادار
radar boresight U محوریابی رادار
radar beam U پرتو رادار
radar beacon U راهنمای رادار
radar alimeter U فرازیاب رادار
radar ranging U میدان رادار
surveillance radar U رادار مراقبتی
sidelooking airborne radar U رادار جانبی
radar location U موقعیت رادار
radar U دستگاه رادار
sensor U رادار مراقبتی
crystal ball U انتن رادار
acquisition radar U رادار هدفیابی
acquisition radar U رادار هدفیاب
crystal balls U انتن رادار
aircraft gun laying U رادار هواپیما
aerial radar U رادار هوایی
corner reflector U پریکسوپ رادار
agl U رادار هواپیما
radar beacon U برج مراقبت رادار
radar measurement U اندازه گیری رادار
acquisition radar U رادار اکتشاف هدف
radar countermeasures U پیش گیریهای ضد رادار
radar clutter U منطقه کور رادار
radar boresight U تطابق خط دید رادار
active sonar U رادار دریایی فعال
radar scan U مراقبت بوسیله رادار
warning radar U رادار هشدار دهنده
surveillance radar U رادار تجسس هدف
sidelooking airborne radar U رادار با دید جانبی
sidelobe U بیم جانبی رادار
seeker U رادار تجسس هدف
sector of search U منطقه تجسس رادار
screening elevation U تراز مانع رادار
sbend distortion U لرزش تصویر رادار
echo U برگشت امواج رادار
raydit U رادار اقیانوس نگار
radome U گنبد انتن رادار
echoed U برگشت امواج رادار
echoes U برگشت امواج رادار
echoing U برگشت امواج رادار
radar screen U صفحه تصویر رادار
radar scope U صفحه دید رادار
airborne sensor U رادار مراقبتی هوابرد
beam width U عرض بیم رادار
sector of search U منطقه مراقبت رادار
fire control radar U رادار کنترل اتش
radar beacon U برج دیدبانی رادار
b scope U صفحه کاتد رادار
rawinsonde U دستگاه راوین رادار هواسنجی
radar clutter U منطقه پوشیده از دید رادار
beam width U عرض ستون امواج رادار
radar prediction U کسب اطلاعات به وسیله رادار
radar ranging U تنظیم تیر به وسیله رادار
radar echo U علایم روی صفحه رادار
radar trapping U اختلال پیدا کردن رادار
scan U یک دور گردش انتن رادار
scanned U یک دور گردش انتن رادار
scans U یک دور گردش انتن رادار
helical scanning U بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
cluttered U برفک انداختن صفحه رادار
clutters U برفک انداختن صفحه رادار
radar imagery U عکاسی به وسیله امواج رادار
clutter U برفک انداختن صفحه رادار
azimuth stabilized ppi U صفحه رادار با سمت ثابت
blips U تصویری بر روی صفحه رادار
shoran U شورن رادار اب نگار بردکوتاه
loran U رادار مسافت سنج دریایی
altitude delay U افت ارتفاع امواج رادار
surface reverbration U امواج برگشتی سطحی رادار
aspect angle U زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
tactical air navigation U رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
unattended ground sensor U رادار مراقبت زمینی خودکار
corner reflector U پریکسوپ تنظیم هدف رادار
people sniffer U رادار کشف افراد دشمن
aspect U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspects U رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
radar altimetry U ارتفاع سنجی به وسیله رادار
plan position indicator U صفحه رادار ناو یا هواپیما
clara U منطقه رادار پاک است
blip U تصویری بر روی صفحه رادار
aspect change U تغییرمنظر هدف از دید رادار
carrier frequency U فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
carrier wave U موج حامل امواج رادار یا بی سیم
sea return U امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
fixed echo U انعکاس ثابت روی صفحه رادار
radome U پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
sidelobe U ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
fiducial marks U علایم منطبق شونده در صفحه رادار
radome U پوشش محافظ روی رادار یاانتن
screening elevation U زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
scurve distortion U لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
hunting U نوسان دادن انتن رادار درردیابی
acquire کشف و تعیین محل هدف با رادار
railing U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
aspect angle U زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
railings U تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
radar picket cap U هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
altitude hole U ناحیه کور در منطقه دید رادار
image degradation U کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
domes U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome U کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
gasometer U گاز سنج کنتور گاز
gasometers U گاز سنج کنتور گاز
snowing U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow blink U تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
keying interval U فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
in the dark U در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
snowed U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snows U پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
doppler radar U رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
range marker U شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
ground waves U امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
burn through range U مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
terrain return U انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com