English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 267 (42 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
job U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
jobs U استفاده از ترمینال کاربر محاورهای برای وارد کردن دستورات کنترل کار
deflection U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
deflections U هسته مغناطیسی اطراف تیوب اشعه کاغذی برای کنترل کردن محل اشعه و صفحه نمایش
regulate U میزان کردن کنترل کردن
regulated U میزان کردن کنترل کردن
regulates U میزان کردن کنترل کردن
regulating U میزان کردن کنترل کردن
directive U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
directives U دستور برنامه نویسی که برای کنترل کردن مترجم زبان به کاپایلر و غیره است
fumble U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbled U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
fumbles U از کف دادن اتفاقی توپ اشتباه کردن در کنترل توپ گوی لاکراس به زمین افتاده
release U رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
released U رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
releases U رها کردن کنترل بلاک حافظه یا فایل
control U کنترل کردن
control U کنترل کردن مهار کردن
control U کنترل کردن فرمان
controlling U کنترل کردن
controlling U کنترل کردن مهار کردن
controlling U کنترل کردن فرمان
controls U کنترل کردن
controls U کنترل کردن مهار کردن
controls U کنترل کردن فرمان
bridle U کنترل کردن
bridled U کنترل کردن
bridles U کنترل کردن
bridling U کنترل کردن
govern U معیف کردن کنترل کردن
governed U معیف کردن کنترل کردن
governs U معیف کردن کنترل کردن
check-up U کنترل کردن
check-ups U کنترل کردن
fielding U متوقف کردن و کنترل گوی هاکی
curb U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbs U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
throttle U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttled U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttles U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
throttling U جلو را گرفتن جریان بنزین را کنترل کردن
qualifies U منظم کردن کنترل کردن
qualify U منظم کردن کنترل کردن
format U 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
formats U 1-مشابه 4354 2-مشخص کردن فضاهای دیسک که برای داده و کنترل در نظر گرفته شده است
inspect U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspected U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspecting U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
inspects U جستجو کردن بررسی کردن کنترل
touch U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
touches U وسیله مسط ح که محل و چیزی که سطح آنرا لمس کرده است احساس میکند برای کنترل محل نشانه گر یا روشن و خاموش کردن وسیله
airspace control U کنترل کردن فضای هوایی
AT command set U مجموعهای استاندارد از دستورات برای کنترل کردن یک مودم که توسط Hayes Coprotion ایجاد شده است
damage control U کنترل کردن خسارات
escape character U کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
exfiltration U خارج کردن عده ها از مناطق تحت کنترل دشمن
handover U تحویل و تحول کردن سیستم کنترل هواپیماها تحویل دادن
mark mark U اعلام رها کردن بمب به هواپیمای بمب افکن از سوی دستگاه کنترل زمینی
network data management system U مجموعهای از برنامههای مرتبط برای بار کردن دستیابی و کنترل یک پایگاه داده
get a grip of oneself <idiom> U کنترل کردن احساسات شخصی
get along <idiom> U کنترل کردن
strings attached <idiom> U تحت کنترل قرار دادن،مهار کردن
to give up [to waste] something U ول کردن چیزی [کنترل یا هدایت چیزی]
to keep somebody on a short leash U کسی را دائما کنترل کردن [مثال مشکوکان به جرمی ]
Other Matches
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
controls U کنترل
check-up U کنترل
rein U کنترل
controlling U کنترل
control U کنترل
control code U کد کنترل
line control U کنترل خط
check-ups U کنترل
minor control U کنترل کم
level control U کنترل سطح
lift control U کنترل اسانسور
mixture control U کنترل مخلوط
control surface U سطح کنترل
motor control U کنترل حرکتی
control desk U میز کنترل
control block U کنده کنترل
minor control U کنترل ضعیف
monetary control U کنترل پولی
asynchronous control U کنترل ناهمگام
control area U منطقه کنترل
control field U فیلد کنترل
stroke U ضربه با کنترل
automatic control U کنترل خودکار
indirect control U کنترل غیرمستقیم
control system U سیستم کنترل
strokes U ضربه با کنترل
lever control U کنترل اهرمی
control flag U پرچم کنترل
stroking U ضربه با کنترل
control unit U واحد کنترل
frame U کنترل هایی
control flow U گردش کنترل
stroked U ضربه با کنترل
hydraulic tracer control U کنترل پیستونی
control card U کارت کنترل
light brightness control U کنترل روشنایی
net control U کنترل شبکه
reverse control U کنترل معکوس
control cable U کابل کنترل
controls U کنترل بازبینی
control bus U مسیر کنترل
control cards U کارتهای کنترل
control character U دخشه کنترل
relayed U یچ کنترل الکترومغناطیسی
relays U یچ کنترل الکترومغناطیسی
hoo heap U کنترل نفس
control circuits U مدارهای کنترل
controlling U کنترل بازبینی
control computer U کامپیوتر کنترل
control circuit U مدار کنترل
control bus U گذرگاه کنترل
controllable U قابل کنترل
control word U کلمه کنترل
control wheel U صفحه کنترل
arbitrary control U کنترل فرضی
image control U کنترل تصویر
control console U کنسول کنترل
control block U بلوک کنترل
arms control U کنترل سلاح
rocket control U کنترل موشک
control console U پیشانه کنترل
riot control U کنترل اغتشاشات
light control U کنترل روشنایی
light control U کنترل نور
n/c U کنترل عددی
controllability U قابلیت کنترل
lighting control U کنترل روشنایی
air way station U ایستگاه کنترل
remote control unit U ریموت کنترل
digital control U کنترل دیجیتالی
lateral control U کنترل جانبی
marketing audit U کنترل داخلی
close control U کنترل نزدیک
cascade control U کنترل زنجیرهای
synchronization check U کنترل همزمانی
control memory U حافظه کنترل
manual control U کنترل دستی
carriage control U کنترل نورد
zapper [coll.] U کنترل از دور
coercive control U کنترل قهری
remote control U ریموت کنترل
clicker [coll.] U ریموت کنترل
inventory control U کنترل موجودی
channel changer [rare for: remote control] U ریموت کنترل
stock control U کنترل موجودی
control logic U منطق کنترل
cam control U بادامک کنترل
supervisory control U کنترل نظارتی
supply control U کنترل اماد
control markings U علایم کنترل
central control panel U مرکز کنترل
control code U رمز کنترل
control of resources U کنترل منابع
cintrol mechanism U مکانیسم کنترل
sequence control U کنترل ترتیبی
remote control U کنترل از دور
temper screw U پیچ کنترل
control panel U صفحه کنترل
control panel U تابلوی کنترل
sequence control U کنترل ترتیب
telecontrol U کنترل از دور
checks and balance U کنترل و مقابله
birth control U کنترل موالید
check mark U علامت کنترل
teleguidance U کنترل از دور
centralized control U کنترل تمرکزی
control mode U باب کنترل
tactical control U کنترل تاکتیکی
remote control unit U کنترل از دور
sequential control U کنترل ترتیبی
remote control U کنترل از دور
clicker [coll.] U کنترل از دور
direct control U کنترل مستقیم
sequence control U کنترل متوالی
channel changer [rare for: remote control] U کنترل از دور
sequence checking U کنترل متوالی
teleguidance U ریموت کنترل
control flow U روند کنترل
inspection lamp U لامپ کنترل
contract control U کنترل تغایر
size control U کنترل اندازه
control slide U غلتگاه کنترل
control key U کلید کنترل
control slide U کشوی کنترل
control signal U علامت کنترل
control language U زبان کنترل
camshaft U محور کنترل
camshafts U محور کنترل
material control U کنترل مواد
control grid U شبکه کنترل
bank sluice U دریچه کنترل
control gear U دستگاه کنترل
control structure U ساخت کنترل
carriage U کنترل چاپگر
control grid U توری کنترل
control store U انباره کنترل
carriages U کنترل چاپگر
contract control U کنترل دینامیکی
control section U بخش کنترل
input control U کنترل ورودی
control station U ایستگاه کنترل
intensity control U کنترل شدت
social control U کنترل اجتماعی
pulpits U میز کنترل
budgetary control U کنترل بودجه
control pannel U پانل کنترل
control pannel U تابلوی کنترل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com