English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 209 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
inventory control U کنترل موجودی
stock check U کنترل موجودی
stock control U کنترل موجودی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
base stock control U کنترل موجودی مبنا
continuous stock control U کنترل مستمر موجودی
cyclical stock check U کنترل موجودی دورهای
periodic stock check U کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
stock control U کنترل موجودی انبار
stock control U کنترل وسفارش موجودی انبار
Other Matches
stock evaluation U بررسی موجودی انبار ارزیابی موجودی
perpetual inventory U فهرست دائمی موجودی موجودی دائم
stockades U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
stockade U جزء موجودی نگهداشتن موجودی انبار
earmarked stock U موجودی تخصیص یافته موجودی اختصاصی
stocked U موجودی موجودی کالا
stock U موجودی موجودی کالا
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
storing U موجودی
store U موجودی
stock U موجودی
assets U موجودی
stocked U موجودی
minimum stock level U موجودی
repertoire U موجودی
supplies U موجودی
balance in hand U موجودی
holding U موجودی
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
inventory U موجودی کالا
stocked U موجودی انبار
buffer stock U موجودی احتیاطی
buffer stock U موجودی ذخیره
inventory U فهرست موجودی
inventory U لیست موجودی
stock taking U رسیدگی به موجودی
inventories U موجودی کالا
stock U به موجودی افزودن
safety stock U موجودی تضمینی
stocked U موجودی ذخیره
business inventories U موجودی تجاری
valuation of stock U ارزیابی موجودی
continuous inventory U موجودی مستمر
inventory management U مدیریت موجودی
instruction repertoire U موجودی دستورالعمل
consumable stock U موجودی مصرفی
complete inventory U موجودی کامل
stock record U سابقه موجودی
capital stock U موجودی سرمایه
stock U موجودی ذخیره
warehouse stock U موجودی انبار
stock U موجودی انبار
fund U موجودی سرمایه
out of stock;ex stock U از موجودی یاذخیره
stocked U به موجودی افزودن
idle stock U موجودی بی مصرف
surplus stock U موجودی اضافی
stock adjustment U تطبیق موجودی
financial assets U موجودی مالی
fund U موجودی دارائی
stock adjustment U تعدیل موجودی
reserve stock U موجودی ذخیره
danger warning level U حداقل موجودی
funded U موجودی دارائی
funded U موجودی سرمایه
surplus stock U موجودی مازاد
exhaust bin level U اتمام موجودی
exhaust bin level U فاقد موجودی
excess stock U موجودی مازاد
stock accounting U حسابداری موجودی
stock account U حساب موجودی
stock audit U حسابرسی موجودی
cycle stock U موجودی فعال
supply U موجودی لزوم
supply U موجودی جایگیرموقتی
supplying U موجودی لزوم
active stock U موجودی فعال
quick assets U موجودی نقدشو
inventory discrepancy U اختلاف موجودی
supplying U موجودی جایگیرموقتی
stock valuation U ارزیابی موجودی
supplied U موجودی جایگیرموقتی
supplied U موجودی لزوم
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
portfolios U موجودی اوراق بهادار
stock in trade U موجودی کالای مغازه
safety stock U موجودی ذخیره انبار
spares stock U موجودی لوازم یدکی
raw material stock U موجودی مواد اولیه
stockage U وسایل موجودی در انبار
assets U موجودی شخص ورشکسته
raw stock U موجودی مواد خام
stock talking U سیاهه برداری از موجودی
inventory reconciliation U تطبیق اسناد موجودی
stock handling cost U هزینه جابجایی موجودی
portfolio U موجودی اوراق بهادار
maximum stock U حداکثر موجودی انبار
liability U تعهد موجودی بانکی
stocked U موجودی کالا ذخیره
inventory U صورت دارایی موجودی
inventory U ذخیره موجودی اماد
wardrobe U اشکاف موجودی لباس
wardrobes U اشکاف موجودی لباس
to lay in a stock U موجودی تهیه کردن
liabilities U تعهد موجودی بانکی
continuous stock taking U رسیدگی مستمر موجودی
stock U موجودی کالا ذخیره
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
supply U تامین موجودی عرضه نمودن
supplied U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplied U تامین موجودی عرضه نمودن
appreciation U افزایش ارزش دارایی و موجودی
finished goods stock U موجودی کالاهای تمام شده
finish stock U موجودی کالای ساخته شده
dead stock U موجودی بی ارزش و غیرقابل فروش
out of stock <adj.> U غیر موجودی کالا [در انبار]
fast moving stock U موجودی که به سرعت کاهش می یابد
appreciations U افزایش ارزش دارایی و موجودی
perpetual stock record U سابقه دائمی موجودی انبار
supply U تکمیل کردن موجودی ذخیره
supplying U تامین موجودی عرضه نمودن
supplying U تکمیل کردن موجودی ذخیره
transfer of portfolio U انتقال موجودی اوراق بهادار
intermediate stock U موجودی کالاهای درحال ساخت
stockholder U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
inventory reconciliation U تطابق موجودی با دارایی یکان
stockholders U صاحب موجودی ذخیره نگهدار
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
demand accommodation U تنظیم تقاضای یکانها با موجودی انبار
warehouse refusal U اعلام عدم موجودی کالا درانبار
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
amphibious vehicle availability table U جدول نمودار موجودی خودروهای اب خاکی
yield U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
portfolio entry U قلم متعلق به موجودی اوراق بهادار
To take an invevtory. U صورت برداری کردن ( موجودی گرفتن )
active stock U موجودی انبار که مورد استفاده قرارمیگیرد
yields U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
yielded U قیمت بازار درامد و نفع یک موجودی
cycle stock U موجودی که جهت تولید در انبار نگهداری میشود
deficits U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
deficit U کسر موازنه مازاد بدهی بر موجودی کمبود
storewide U شامل تمام موجودی انبار یاتمام فروشگاه
dead stock U موجودی بی ارزش یا غیرقابل فروش سرمایه بیکار
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
overstock U زیاد ذخیره کردن موجودی بیش از حدلزوم داشتن
eurytherm U موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
danger warning level U مقدار موجودی کالا که میبایست همیشه در انبارموجود باشد
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
turnover U تعداد دفعاتی درسال که موجودی انبار یک بنگاه فروخته میشود
simple network management protocol U سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics U توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode U روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests U ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control U دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
abc analysis U طبقه بندی مخصوص کالاهای موجود درانبار که معمولابراساس قیمت موجودی هریک از اقلام تنظیم میگردد
airlift control element U عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody U مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
backlogs U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
backlog U کنده بزرگی که پشت اتش بخاری گذارده میشود موجودی جنسی که بابت سفارشات درانبارموجوداست جمع شدن
hippocamp U [تندیس موجودی که نصف بدنش اسب و نصف دیگرش ماهی است.]
traffic post U پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
controlled net U شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
tactical air control center U مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
stock certificate U گواهی موجودی کالا در انبار گواهی سهم
fire control U کنترل کردن اتش کنترل اتش
continuous stock taking U موجودی گیری مستمر انبارگردانی مستمر
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
available cash U موجودی بانک بدون در نظرگرفتن چکهایی که در دست مشتریان است و هنوز به بانک ارائه نشده است
field control U نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
control code U کد کنترل
check-ups U کنترل
check-up U کنترل
rein U کنترل
minor control U کنترل کم
controls U کنترل
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com