English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
riot control U کنترل شورش عملیات ضد اغتشاش
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
sedition U شورش اغتشاش
riot gun U تفنگ ضد اغتشاش یا کنترل اغتشاشات
statements U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
statement U 2-دستور برنامه که CPU را هدایت میکند تا عملیات کنترلی انجام دهد یا عملیات CPU را کنترل کند
land control operation U عملیات کنترل زمین عملیات
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
control center U مرکز کنترل عملیات
fighter control U کنترل عملیات هواپیماهای جنگنده
runaway U عملیات کنترل نشده یک وسیله یا کامپیوتر
control ship U ناو کنترل کننده عملیات دریایی
microinstruction U که عملیات ALU را در فرآیند کنترل میکند
master U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
masters U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
air defense artillery controller U مسئول کنترل عملیات توپخانه پدافند هوایی
mastered U نرم افزاری که عملیات سیستم را کنترل میکند
cpu U فرکانس ساعت CPU که عملیات پردازنده را کنترل میکند
panels U یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
panel U یچ ها که به اپراتور امکان کنترل عملیات کامپیوتر یا وسیله جانبی را میدهد
jobs U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
job U استفاده از دستورات و عبارات برای کنترل عملیات سیستم عامل کامپیوتر
lingoes U زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
lingo U زبان چاپ برای کنترل عملیات نرم افزار نوشتاری Macromedia Dineetor
hand U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
handing U سیستم جاری که عملوند عملیات را با اجرای دستورات از طریق صفحه کلید کنترل میکند
cybernation U کاربرد کامپیوترهای تزویج شده با ماشین الات خودکاربه منظور کنترل و انجام عملیات پیچیده
scrolls U که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
scroll U که نحوه عملیات کلیدهای کنترل نمایشگر را تغییر میدهد , کار آنها بستگی به برنامه کاربردی دارد
paged U نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
pages U نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
page U نرم افزاری که عملیات چاپگر را برای چاپ یک متن به قالب خاص طبق دستورات کاربر کنترل میکند
escape character U کلیدی روی صفحه کلید که به کاربر امکان وارد کردن کد espace را میدهد برای کنترل حالت ابتدایی یا عملیات کامپیوتر
synchronous U . شبکه ارتباطی که در آن تمام عملیات شبکه با یک سیگنال زمان بندی کنترل میشود
floppies U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
hand U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
floppy disk U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy disks U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
floppy discs U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
handing U سیستم جاری که 1-عملوند عملیات خودکار را کنترل نمیکند. 2-عملوند نیازی به تماس با وسیله مورد استفاده ندارد
floppy U ترکیب وسایل سخت افزاری و نرم افزاری که عملیات خواندن / نوشتن را در دیسک درایوی کامپیوتر کنترل میکند
cpu U ساعت درونی پردازنده که سیگنال با قاعده را ایجاد میکند که برای کنترل عملیات و ارسال داده در پردازنده است
insurrectional U شورش شورش کننده
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
interactive U سیستم چند رسانهای که کاربر دستوری وارد میکند و برنامه پاسخ میدهد یا کاربر میتواند عملیات را کنترل کند و نیز نحوه کار برنامه را
farmgate type operations U رهبری اموزش و عملیات نیروی هوایی یک کشور تامرحله عملیات جنگی
buffered computer U کامپیوتری که عملیات ورودی و خروجی و عملیات پردازشی را بطور همزمان ارائه میدهد
local area network U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند. تمام ایستگاههای کاری شبکه محلی به سرور شبکه مرکزی وصل هستند و کاربران وارد آن می شوند
counter air U عملیات ضدهواپیمایی عملیات ضد فعالیت هوایی دشمن
anticrop operations U عملیات کاربرد افات کشاورزی در عملیات نظامی
counter air operations U عملیات ضد هواپیمایی عملیات ضد برتری هوایی دشمن
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
riot U اغتشاش
turbalence U اغتشاش
rioting U اغتشاش
rioted U اغتشاش
confusion U اغتشاش
turbulence U اغتشاش
distortions U اغتشاش
riots U اغتشاش
bewilderment U اغتشاش
disarray U اغتشاش
garboil U اغتشاش
distortion U اغتشاش
disturber U اغتشاش کن
bouleversement U اغتشاش
magnetic disturbance U اغتشاش مغناطیسی
confusional U اغتشاش امیز
rummaging U اغتشاش اشفتگی
rummages U اغتشاش اشفتگی
spot distortion U اغتشاش نقطه
armature interference U اغتشاش ارمیچر
trapezium distortion U اغتشاش ذوزنقهای
to raise hell U اغتشاش کردن
thermal agitation U اغتشاش گرمایی
topsy turvydom U اغتشاش اشفتگی
frequency distortion U اغتشاش بسامدی
harmonic distortion U اغتشاش هارمونیک
hum U اغتشاش صوتی
hummed U اغتشاش صوتی
hums U اغتشاش صوتی
inductive disturbance U اغتشاش القائی
turbulency U اشفتگی اغتشاش
humming noise U اغتشاش صوتی
rummaged U اغتشاش اشفتگی
commotion U جنبش اغتشاش
distortion of field U اغتشاش میدان
anarchy U بی نظمی اغتشاش
rummage U اغتشاش اشفتگی
turbulence U اشفتگی اغتشاش
lan U کامپیوتری که سیستم عامل شبکه را اجرا میکند و عملیات ابتدایی شبکه را کنترل میکند تمام ایستگاههای کار شبکه محلی به سرور شبکه اصلی متصل هستند و کاربران به آن سرور وارد می شوند
rout U گروه بی نظمی و اغتشاش
perturation U اغتشاش انحراف مدار
routed U گروه بی نظمی و اغتشاش
singal to noise ratio U نسبت سیگنال به اغتشاش
jamming U تولیداختلال در دستگاهها اغتشاش
routs U گروه بی نظمی و اغتشاش
babel U سخن پرقیل و قال اغتشاش
tumult U اغتشاش کردن جنجال راه انداختن
propagates U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagated U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagating U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
propagate U خطایی که در یک محل یا عملیات رخ دهد و سایر عملیات و فرآیند را تحت تاثیر قرار دهد
code panel U رمز ارتباطات در عملیات هوایی و زمینی کلید رمزارتباطات در عملیات هوایی وزمینی
housekeeping U عملیات کامپیوتری که مستقیما" کمکی برای بدست اوردن نتایج مطلوب نمیکنداما قسمت ضروری یک برنامه مانند راه اندازی مقدمه چینی و عملیات پاکسازی است خانه داری
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
air-sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
air sea rescue U عملیات نجات هوا دریایی عملیات نجات هوایی ودریایی
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
m U مگا عملیات اعشاری در ثانیه . معیار اندازه گیری توان و سرعت معادل یک میلیون عملیات اعشاری در ثانیه
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
army operations center U مرکز عملیات نیروی زمینی مرکز عملیات ارتش
revolutions U شورش
mutinies U شورش
revolts U شورش
counter insurgency U ضد شورش
mutation U شورش
mutations U شورش
turbalence U شورش
rebelling U شورش
rebels U شورش
insurgency U شورش
rebelled U شورش
rebel U شورش
revolution U شورش
mutiny U شورش
insurrections U شورش
rebellion U شورش
muting U شورش
riot U شورش
revolt U شورش
rages U شورش
riots U شورش
raged U شورش
rage U شورش
uprisings U شورش
insurrection U شورش
uprising U شورش
rebellions U شورش
rioting U شورش
muitiny U شورش
uproar U شورش
rioted U شورش
malcontents U اماده شورش
insurrectional U مربوط به شورش
insurgence U قیام شورش
armed rebellion U شورش مسلحانه
rioted U شورش کردن
rioting U شورش کردن
riot U شورش کردن
malcontent U اماده شورش
revolutionaries U شورش طلب
revolutionary U شورش طلب
revolt U شورش کردن
revolutionist U شورش طلب
insurgent U متمرد شورش گر
rebellions U شورش تمرد
insurgents U متمرد شورش گر
revolution U دوران شورش
revolutions U دوران شورش
insurgency U قیام شورش
rebellion U شورش تمرد
rebelion U شورش مسلحانه
riots U شورش کردن
revolt U طغیان شورش
revolts U شورش کردن
ragingly U شورش کنان
revolts U طغیان شورش
insurrection U شورش فتنه
insurrections U شورش فتنه
revolter U شورش کننده
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
revolts U شورش کردن طغیان
plague on it U مرده شورش ببرد
muting U شورش در روی ناو
insurgency U شورش یاغی گری
mutiny U یاغیگری شورش کردن
mutinies U یاغیگری شورش کردن
to brew rebellion U توط ئه شورش کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com