Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cascade control
U
کنترل زنجیرهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
serial
U
زنجیرهای
serials
U
زنجیرهای
chained
U
زنجیرهای
chaining
U
زنجیرهای
sequential
U
زنجیرهای
chain reactions
U
واکنش زنجیرهای
chained reinforcement
U
تقویت زنجیرهای
chained printing
U
چاپ زنجیرهای
serial learning
U
یادگیری زنجیرهای
serial reproduction
U
بازافرینی زنجیرهای
chained list
U
لیست زنجیرهای
chain reflex
U
بازتاب زنجیرهای
stitch welding
U
جوش زنجیرهای
chaining
U
زنجیرهای کردن
chain reaction
U
واکنش زنجیرهای
chained
U
زنجیرهای کردن
chain work
U
کار زنجیرهای
chaining search
U
جستجوی زنجیرهای
catenary suspension
U
اویز انداری زنجیرهای
ideokinetic apraxia
U
کنش پریشی زنجیرهای
backward chaining
U
زنجیرهای کردن وارونه
serial anticipation
U
پیش بینی زنجیرهای
exchange buffering
U
زنجیرهای کردن داده
chain hob
U
دستگاه فرز غلطکی زنجیرهای
board clamps
U
بست زنجیرهای عرشه ناو
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
pos systems
U
فروشگاههای زنجیرهای وسوپرمارکتها که اخیرا " ازسیستمهای POS استفاده می کنند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
conurbation
U
شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته
multiple stores
U
فروشگاههای بزرگ فروشگاههای زنجیرهای
conurbations
U
شهرهای زنجیرهای شهرهای پیوسته
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
U
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
double row spot welding
U
جوشکاری نقطهای زنجیرهای جوشکاری نقطهای دوردیفه
traffic post
U
پست کنترل و عبور مرور پاسگاه کنترل عبور و مرور
tactical air control center
U
مرکز کنترل نیروی هوایی تاکتیکی کنترل هوایی تاکتیکی
controlled net
U
شبکه مخابراتی کنترل شده مدار کنترل شده مخابراتی
fire control
U
کنترل کردن اتش کنترل اتش
periodic stock check
U
کنترل متناوب موجودی کنترل موجودی در دورههای متناوب
field control
U
نقاط کنترل نقشه برداری نقاط کنترل زمینی نقشه برداری
controls
U
کنترل
control code
U
کد کنترل
controlling
U
کنترل
check-up
U
کنترل
minor control
U
کنترل کم
control
U
کنترل
line control
U
کنترل خط
check-ups
U
کنترل
rein
U
کنترل
fiscal control
U
کنترل مالی
control
U
کنترل بازبینی
fire control
U
کنترل اتش
fighter control
U
کنترل شکاریها
controlling
U
کنترل بازبینی
controlling
U
کنترل کردن
flight control
U
کنترل پرواز
control
U
کنترل کردن
grid control
U
کنترل شبکه
governing mode
U
روش کنترل
frequency control
U
کنترل فرکانس
full command
U
کنترل کامل
frequency check
U
کنترل فرکانس
government control
U
کنترل دولتی
forms control
U
کنترل فرم ها
fly control
U
برج کنترل
flow control
U
کنترل جریان
takeover
U
اعمال کنترل
marketing audit
U
کنترل داخلی
ground control
U
کنترل زمینی
indirect control
U
کنترل غیرمستقیم
foot control
کنترل پایی
pulpit
U
میز کنترل
camshaft
U
محور کنترل
input control
U
کنترل ورودی
inspection lamp
U
لامپ کنترل
intensity control
U
کنترل شدت
pulpits
U
میز کنترل
light control
U
کنترل روشنایی
light control
U
کنترل نور
lighting control
U
کنترل روشنایی
lateral control
U
کنترل جانبی
level control
U
کنترل سطح
light brightness control
U
کنترل روشنایی
lift control
U
کنترل اسانسور
remote control
U
کنترل از دور
bridling
U
کنترل کردن
takeovers
U
اعمال کنترل
check-ups
U
کنترل کردن
controls
U
کنترل کردن
controls
U
کنترل بازبینی
inventory control
U
کنترل موجودی
check-up
U
کنترل کردن
material control
U
کنترل مواد
hoo heap
U
کنترل نفس
manual control
U
کنترل دستی
hydraulic tracer control
U
کنترل پیستونی
bridle
U
کنترل کردن
ignition control
U
کنترل احتراق
bridled
U
کنترل کردن
image control
U
کنترل تصویر
bridles
U
کنترل کردن
lever control
U
کنترل اهرمی
field control
U
کنترل میدان
control pannel
U
پانل کنترل
budgetary control
U
کنترل بودجه
control language
U
زبان کنترل
control key
U
کلید کنترل
cam control
U
بادامک کنترل
control grid
U
شبکه کنترل
carriage control
U
کنترل نورد
control grid
U
توری کنترل
central control panel
U
مرکز کنترل
centralized control
U
کنترل تمرکزی
control gear
U
دستگاه کنترل
budgetary control
U
کنترل بودجهای
control lever
U
اهرم کنترل
control pannel
U
تابلوی کنترل
control panel
U
صفحه کنترل
control panel
U
تابلوی کنترل
automatic control
U
کنترل خودکار
control of resources
U
کنترل منابع
control mode
U
باب کنترل
bank sluice
U
دریچه کنترل
control memory
U
حافظه کنترل
control markings
U
علایم کنترل
control logic
U
منطق کنترل
bowden control cable
U
کابل کنترل
control flow
U
روند کنترل
contract control
U
کنترل تغایر
contract control
U
کنترل دینامیکی
control area
U
منطقه کنترل
control block
U
کنده کنترل
control block
U
بلوک کنترل
control circuits
U
مدارهای کنترل
control bus
U
گذرگاه کنترل
control bus
U
مسیر کنترل
control cable
U
کابل کنترل
control card
U
کارت کنترل
control cards
U
کارتهای کنترل
control character
U
دخشه کنترل
control code
U
رمز کنترل
control computer
U
کامپیوتر کنترل
check mark
U
علامت کنترل
control flow
U
گردش کنترل
checks and balance
U
کنترل و مقابله
cintrol mechanism
U
مکانیسم کنترل
control flag
U
پرچم کنترل
close control
U
کنترل نزدیک
coercive control
U
کنترل قهری
command and control
U
کنترل و فرماندهی
control field
U
فیلد کنترل
control desk
U
میز کنترل
control console
U
کنسول کنترل
control console
U
پیشانه کنترل
control circuit
U
مدار کنترل
external control
U
کنترل خارجی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com