English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
light brightness control U کنترل روشنایی
lighting control U کنترل روشنایی
light control U کنترل روشنایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
picture U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictured U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
pictures U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picturing U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
picture element U کوچکترین واحد یا نقط ه روی صفحه نمایش که رنگ و شدت روشنایی آن قابل کنترل است
Other Matches
iceblink U روشنایی که ازبازتاب روشنایی یخ در افق پیدا میشود
it is insensitive to light U روشنایی را حس نمیکند نسبت به روشنایی حساس نیست
cascade control U چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
control point U نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
task U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
tokens U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks U نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
token U بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
electronic U مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
apt U زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor U پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel U صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
control and reporting center U تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
executives U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
loops U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
executive U دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time U سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
loop U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
looped U عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
circulation control U کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control U کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
flexible U کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
coordinated illumination U روشنایی هم اهنگ شده طرح روشنایی هم اهنگ شده
IRQ U سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
controlling U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control U کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
control U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls U سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
ctrl U کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt U یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control sheet U صفحه کنترل چارت کنترل
control statement U حکم کنترل دستور کنترل
block plot U صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
control stick U سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
lighted U روشنایی
rushlight U روشنایی کم
night light U روشنایی شب
electric lighting U روشنایی
lighting U روشنایی
light U روشنایی
peeping U روشنایی کم
peep U روشنایی کم
luminosity U روشنایی
illuminations U روشنایی
illumination U روشنایی
lightest U روشنایی
peeped U روشنایی کم
peeps U روشنایی کم
clearness U روشنایی
luminance U روشنایی
luminouity U روشنایی
lightness U روشنایی
tactical air controler U افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation U مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
illuminating engineering U تکنیک روشنایی
illuminating engineering U مهندسی روشنایی
incandescent lamp U لامپ روشنایی
illuminating device U تجهیزات روشنایی
illuminating beam U پرتو روشنایی
illumniation aperture U روزنه روشنایی
photology U دانش روشنایی
illumination method U روش روشنایی
illuminator U دستگاه روشنایی
illumination method U سبک روشنایی
indirect lighting U روشنایی غیرمستقیم
illuminator U وسیله روشنایی
intensity level U سطح روشنایی
illumination change U تعویض روشنایی
image brightness U روشنایی تصویر
illuminating system U سیستم روشنایی
illuminating gas U گاز روشنایی
intensity of illumination U شدت روشنایی
phot U واحد روشنایی
lux meter U روشنایی سنج
lighting source U منبع روشنایی
lighting set U دستگاه روشنایی
lighting scheme U ترتیب روشنایی
lighting plant U تاسیسات روشنایی
lighting outlet U خروجی روشنایی
lighting mains U خط روشنایی اصلی
lighting line U سیم روشنایی
lighting feeder U تهیه روشنایی
flashed U روشنایی مختصر
lighting engineering U مهندسی روشنایی
lighting effect U اثر روشنایی
lighting battery U باتری روشنایی
light point U منبع روشنایی
light meter U روشنایی سنج
light conditions U نسبتهای روشنایی
light gap U فاصله روشنایی
light fluctuation U نوسان روشنایی
lighting switch U کلید روشنایی
lighting transformer U مبدل روشنایی
lighting unit U واحد روشنایی
luminous power U قوه روشنایی
luminous intensity U شدت روشنایی
luminous flux U فلوی روشنایی
luminous flux U شار روشنایی
luminous flux U شاره روشنایی
lambert U واحد روشنایی
lighting engineering U تکنیک روشنایی
luminous efficiency U راندمان روشنایی
luminous efficiency U ضریب روشنایی
luminance decay U کم شدن روشنایی
luminance channel U کانال روشنایی
light adaptation U انطباق با روشنایی
incandescence U روشنایی سیمابی
ligting conditions U نسبتهای روشنایی
photometer U روشنایی سنج
optics U علم روشنایی
earth shine U روشنایی خاکستری
asterism U روشنایی و نور
electric light U روشنایی برقی
artifical light U روشنایی مصنوعی
emergency lighting U روشنایی اضطراری
flashes U روشنایی مختصر
glimmerings U روشنایی ضعیف
flash U روشنایی مختصر
phosphorescence U روشنایی شب تابی
ray U روشنایی تشعشع
earth light U روشنایی خاکستری
direct lighting U روشنایی مستقیم
brightness control U پیچ روشنایی
continuous illumination U روشنایی مداوم
constant luminance U روشنایی ثابت
ceiling light U روشنایی سقفی
candlelight U روشنایی شمع
sustained illumination U روشنایی پایدار
brightness signal U پیام روشنایی
sustained illumination U روشنایی مداوم
country life U زندگی روشنایی
street lighting U روشنایی خیابان
decorative ligthing U روشنایی تزیینی
glimmering U روشنایی ضعیف
search light illumination U روشنایی با نورافکن
glares U روشنایی زننده
glared U روشنایی زننده
glare U روشنایی زننده
loomed U هاله روشنایی
looming U هاله روشنایی
illuminance U شدت روشنایی
looms U هاله روشنایی
glimmered U روشنایی ضعیف
gaslight U روشنایی گاز
room lighting U روشنایی اطاق
luminosity U بازده روشنایی
fluorescent light U روشنایی فلورسنت
illuminations U شدت روشنایی
illumination U شدت روشنایی
illuminating fixture U لوازم روشنایی
glimmer U روشنایی ضعیف
full beam spread U باندکامل روشنایی
glimmers U روشنایی ضعیف
loom U هاله روشنایی
illuminating aperture U روزنه روشنایی
subroutine U تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie U علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
gas light U نور یا روشنایی گازی
lighting hours U زمان روشنایی یا سوختن
r y signal U پیام روشنایی ار ایگرگ
over expose U زیاد روشنایی دادن
lambent U دارای روشنایی ملایم
illumination plan U طرح روشنایی منطقه
zodiacal light U روشنایی صبح کاذب
lighting cable U کابل نور روشنایی
neon U شبیه روشنایی نئون
illumination photometer U شدت روشنایی سنج
g y signal U پیام روشنایی جی ایگرگ
front lighting U روشنایی جلو ساختمان
photothermic U مربوط به گرماو روشنایی
gas lights U نور یا روشنایی گازی
lighting point U محل یا نقطه روشنایی
photomrtry U سنجش شدت روشنایی
train lighting battery U باتری روشنایی ترن
lucifugous U گریزان از روشنایی روز
to i. light from anything U گذر کردن روشنایی
lighting equipments U الات و ادوات روشنایی
b y signal b y U پیام روشنایی ب- ایگرگ
at first light U در اولین روشنایی روز
lighting U سیستم روشنایی ماشین
it is pervious to light U روشنایی ازان می گذرد
sensitive to light U حساس نسبت به روشنایی
climb mode U روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
remote control U کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer U افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
illumination U روشن کردن منطقه روشنایی
continuous illumination U روشنایی پایدار منطقه رزم
photogenic U ایجاد شده در اثرنور و روشنایی
lambency U ملایمت در گفتگو روشنایی ملایم
friars lantern U روشنایی شبانه بر روی باطلاق
illuminations U روشن کردن منطقه روشنایی
intensity amplifier U تقویت کننده شدت روشنایی
photodynamic U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
photothropism U جنبش در تحت تاثیر روشنایی
will o the wisp U روشنایی مردابی فانوس شیطان
photodynamics U اثر روشنایی در جنبش گیاهان
ligting conditions U شرایط روشنایی نسبتهای نور
light is necessary to life U روشنایی لازمه زندگی است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com