Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
materials utilisation control
U
کنترل بکارگیری مواد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
crossed controls
U
بکارگیری سطوح کنترل برخلاف حالت عادی درمانورهای ویژه
material control
U
کنترل مواد
materials utilisation control
U
کنترل مصرف مواد
quality control
U
کنترل کیفیت مواد و یا کالاها
ptomaine
U
مواد الی قلیایی سمی که دراثر پوسیدگی باکتریها برروی مواد ازتی تشکیل میگردد
cascade control
U
چندین واحد کنترل که هر یک دیگری را کنترل میکند, کنترل ابشاری
durable material
U
مواد غیراستهلاکی مواد بادوام زیاد
transudate
U
مواد فرانشت شده مواد مترشحه
utilization
U
بکارگیری
employment
U
بکارگیری
exploitation
[utilization]
U
بکارگیری
usage
U
بکارگیری
using
U
بکارگیری
utilizations
U
بکارگیری ها
utilisations
U
بکارگیری ها
usages
U
بکارگیری ها
utilisation
[British]
U
بکارگیری
dye-stuff
U
ماده رنگی در رنگرزی الیاف
[این رنگینه ها یا بصورت سنتی از مواد طبیعی مانند اکثر گیاهان و بعضی حیوانات و یا از مواد شیمیایی تهیه می شوند]
string handling
U
بکارگیری رشته
magnaflux
U
نام انحصاری تست غیرمخربی برای مواد مغناطیسی بااستفاده از میدانهای مغناطیسی و مواد فلورسان
feed back
U
بکارگیری اطلاعات حاصله
fuku shiki kumite
U
بکارگیری کاتا در مبارزه
sword play
U
مهارت در بکارگیری شمشیر
enzymes
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
enzyme
U
مواد الی پیچیدهای که درموجود زنده باعث تبدیل مواد الی مرکب به موادساده تر وقابل جذب می گردد انزیم
bit parallel
U
طراحی و یا بکارگیری تکنیک انتقال موازی
aviationelectronic
U
بکارگیری الکترونیک در صنعت هوانوردی یا فضانوردی
control point
U
نقطه کنترل اماد و حرکات نقطه کنترل ناوبری هوایی ودریایی نقطه کنترل عبور ومرور
cadam
U
فرایند بکارگیری سیستمهای کامپیوتری به عنوان وسائلی در کاربردهای طراحی وساخت Computer anufacturing
electronic
U
مراجعه به چیزی که توسط جریان الکتریکی کنترل میشود یا کنترل میکند
tokens
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
token
U
بسته کنترل بین ایستگاههای کاری برای کنترل دستیابی به شبکه
tasks
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
task
U
نرم افزار سیستم که کنترل و اختصاص منابع به برنامه ها را کنترل میکند
apt
U
زبان برنامه سازی برای کنترل ماشینهای کنترل عددی
processor
U
پردازندهای که ارتباطات دادهای از قبیل DAM و توابع کنترل خطا را کنترل میکند
control panel
U
صفحه کنترل قسمتی از کنسول کنترل کامپیوتر که حاوی کنترلهای دستی است
slated items
U
مواد سوختی قوال و بسته بندی شده مواد سوختی یک جاو در بسته
executives
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
real time
U
سیستم عاملی که برا ی کنترل سیستمهای بلادرنگ یا کنترل فرآیند طراحی شده است
executive
U
دستوری که برای کنترل و اجرای برنامه ها تحت کنترل سیستم عامل به کار می رود
looped
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loop
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
loops
U
عمل کنترل کامپیوتر که داده از خروجی وسیله کنترلی به حلقه کنترل برمی گردد
control and reporting center
U
تیم کنترل و ارزیابی نتایج خسارات وارده به منطقه مرکز کنترل و گزارش هوایی
circulation control
U
کنترل جریان اب کنترل چرخش و یاگردش کالاها یا پول
radio control
U
کنترل رادیویی کنترل شونده بوسیله امواج بی سیم
rolleron
U
کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
cim
U
تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به داخل کامپیوتر میباشدicrofilmanufacturing
computer input microfilm
U
تکنولوژی که مستلزم بکارگیری یک دستگاه ورودی برای خواندن مستقیم محتویات میکروفیلم به درون کامپیوتر میباشد
flexible
U
کنترل شمارش کامپیوتری یا کنترل ماشین با کامپیوتر
mumps
U
یک زبان برنامه نویسی که مخصوصا" برای بکارگیری رکوردهای پزشکی طراحی شده است System assachusetsulti-Programming
IRQ
U
سیگنال ارسالی به CPU برای به تعویق انداختن پردازش عادی به طور موقت و کنترل انتقال به تابع کنترل وقفه
desiccant
U
مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
controlling
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
control
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
controls
U
سیستم کنترل شبکه دستگیره کنترل
inventory control
U
کنترل ذخایرموجودی انبار کنترل دارایی
basics
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
basic
U
یک زبان برنامه نویسی ساده از نظراموزش و بکارگیری و دارای فهرست کوچکی از دستورات وقالبهای ساده
marginal user cost
U
هزینه استفاده نهائی یاهزینه بکارگیری نهائی
electronic cottage
U
مفهوم اجازه دادن به کارگران برای اینکه در خانه بمانند و کارها را توسط بکارگیری ترمینالهای کامپیوتر که به یک دفترمرکزی متصل میباشد انجام دهند
pc file iii
U
یک سیستم ارزان و همه منظوره برای مدیریت پایگاه داده که برای سهولت بکارگیری طراحی شده است
ctrl
U
کلید کنترل یا کلیدی روی ترمینال کامپیوتر که در صورت انتخاب شدن یک حرف کنترل به کامپیوتر می فرستد
apt
U
یک سیستم برنامه نویسی که کاربردهای کنترل عددی برای کنترل برنامه ریزی شده اعمال ماشین استفاده میشود
control statement
U
حکم کنترل دستور کنترل
control sheet
U
صفحه کنترل چارت کنترل
block plot
U
صفحه کنترل عکسهای هوایی قائم صفحه کنترل موزاییکهای برجسته بینی
baseband transmission
U
روشی که برای بکارگیری انتقال سیگنالهای فرکانس پایین از میان کابل کواکسیال جهت انتقال داده در شبکه بامحلی با فاصله کوتاه
control stick
U
سیستم کنترل هواپیما بااستفاده از دسته دنده سیستم کنترل دستی
antialiasing
U
تکنیک افزایش دقت نمایش گرافیک کامپیوتری یک روش بکارگیری صافی که باعث فهور خطها و لبههای صاف در محل تصویر صفحه نمایش میشود
tactical air controler
U
افسر کنترل عملیات هوایی مسئول مرکز کنترل هوایی
controlled fragmentation
U
مهمات با ترکش کنترل شده گسترش کنترل شده ترکشها
bus network
U
سیستمی که در ان تمام ایستگاهها یا دستگاههای کامپیوتری توسط بکارگیری یک کانال مشترک توزیعی یایک گذارگاه با هم دیگر ارتباط برقرار می کنند شبکه گذری شبکه خطی
subroutine
U
تعداد دستورات کامپیوتر در برنامه که در زمان فراخوانی می شوند و تا خاتمه کنترل می شوند و پس از فراخوانی کنترل به دستور بعدی می رود
goldie
U
علامت درگیر شدن سیستم کنترل پرواز خودکار و پرتاب بمب خودکار هواپیما با هدف و انتظار هواپیما برای دریافت فرمان کنترل از زمین
remote control
U
کنترل ازراه دور کنترل بی سیم از راه دور
control officer
U
افسر کنترل ستون موتوری افسر کنترل کننده
climb mode
U
روش کنترل صعود هواپیما وضعیت کنترل صعود
simple network management protocol
U
سیستم مدیریت شبکه که نحوه ارسال داده وضعیت از گرههای کنترل به ایستگاه کنترل را بیان میکند. SNNP قادر به کارترون با هر نوع شبکه سخت افزار یا نرم افزار به صورت مجازی است
anti-
U
ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
basic
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
basics
U
توابع سیستم که واسط بین دستورات زبان سطح بال و وسایل جانبی سیستم هستند که ورودی و خروجی وسایل را کنترل می کنند و اغلب شامل کنترل صفخه کلید و صفحه نمایش و دیسک درایوها است
foreign military sales
U
فروش نظامی خارجی فروش مواد و تجهیزات فروش مواد و تجهیزات نظامی به خارجیان
go around mode
U
روش کنترل مخصوص کندن هواپیما از زمین روش کنترل صعود هواپیما
quality control tests
U
ازمایش کنترل کیفیت بازرسی کنترل کیفیت
flight control
U
دستگاه کنترل پرواز هواپیما کنترل هواپیما
airlift control element
U
عنصر کنترل ترابری هوایی عنصر کنترل حمل و نقل هوایی
custody
U
مسئولیت کنترل و انتقال ودسترسی به جنگ افزارها مسئولیت حفافت و کنترل جنگ افزارها و اسناد انها
supplies
U
مواد
provisions
U
مواد
materials
U
مواد
material
U
مواد
material costs
U
هزینههای مواد
explosive ordnance
U
مواد منفجره
feed stock
U
مواد اولیه
materials transfer notes
U
دستورانتقال مواد
excess stock
U
مواد اضافی
fatigue of material
U
فرسودگی مواد
material balance
U
موازنه مواد
magnetic materials
U
مواد مغناطیسی
letter press
U
مواد چاپی
maintenance materials
U
مواد تعمیرات
materials management
U
مدیریت مواد
joint sealing material
U
مواد درزبندی
suspended load
U
مواد غوطه ور
insulating material
U
مواد عایق
prints
U
مواد چاپی
glacial drift
U
مواد یخرفته
insulating compound
U
مواد عایق
instructional material
U
مواد اموزشی
testing of materials
U
ازمایش مواد
materials requisition
U
درخواست مواد
indirect materials
U
مواد غیرمستقیم
materials handling
U
جابجایی مواد
inorganic materials
U
مواد غیرالی
printed
U
مواد چاپی
print
U
مواد چاپی
fertile meterial
U
مواد بارخیز
sealing compound
U
مواد ضد نشت
fine aggregate
U
مواد ریز
substitute material
U
مواد جانشینی
joint filling compound
U
مواد درزبندی
joint filler
U
مواد درزبندی
fission products
U
مواد اتمی
petroleum
U
مواد نفتی
intromission
U
مواد الحاقی
fixed material
U
مواد پایدار
raw material
U
مواد خام
instruction material
U
مواد درسی
jointing material
U
مواد پرکننده
accessory substances
U
مواد فرعی
acaricide
U
مواد کنه کش
stocks
U
مواد ذخیره
assets
U
مواد لازم
producer's goods
U
مواد تولیدی
qualifying clauses
U
مواد اصلاحی
printed matter
U
مواد چاپی
practice material
U
مواد تمرینی
coherent materials
U
مواد چسبنده
cohesive materials
U
مواد چسبنده
cohesive material
U
مواد چسبا
fixes
U
مواد مخدره
fix
U
مواد مخدره
composite material
U
مواد مرکب
overburden
U
مواد رویی
medics
U
مواد دارویی
backing material
U
مواد محافظ
balsamic materials
U
مواد بلسانی
purview
U
مواد اساسی
alluvial deposit
U
مواد رسوبی
bill of material
U
فهرست مواد
bill of materials
U
فهرست مواد
active material
U
مواد عامل
acetone bodies
U
مواد استونی
mineral
U
مواد معدنی
radioactive material
U
مواد رادیواکتیو
supplies officer
U
مسئول مواد
cryptomaterial
U
مواد رمز
lubricants
U
مواد روغنی
proteins
U
مواد سفیدهای
protein
U
مواد سفیدهای
explosives
U
مواد سوزا
natural products
U
مواد طبیعی
oddments
U
مواد گوناگون
narcotic drugs
U
مواد مخدر
muffling material
U
مواد میرایی
defense articles
U
مواد پدافندی
direct material
U
مواد مستقیم
dissolved solids
U
مواد محلول
miscellaneous provisions
U
مواد متفرقه
off the shelf
U
مواد در دسترس
colorant
U
مواد رنگی
organic compound
U
مواد شیمیایی
raw materials
U
مواد خام
organic compound
U
مواد آلی
washing agent
U
مواد شوینده
nutrition
U
مواد غذائی
organic materials
U
مواد الی
operating supplies
U
مواد کمکی
lubricant
U
مواد روغنی
raw materials
U
مواد اولیه
nonferrous
U
بدون مواد اهنی
fusions
U
ترکیب مواد منفجره
materials transfer notes
U
برگه انتقال مواد
materials returned note
U
برگه مواد برگشتی
fusion
U
ترکیب مواد منفجره
herbicide
U
مواد ضد رویش گیاه
provision room
U
انبار مواد غذایی
provisions of a contract
U
مواد قرار داد
neurodynamic substances
U
مواد پویاساز اعصاب
buffer stock
U
مواد اولیه ذخیره
herbicides
U
مواد ضد رویش گیاه
back up material
U
مواد پشت بند
commodity market
U
بازار مواد اولیه
consumable stores
U
مواد فاسد شدنی
medicals
U
مواد دارویی و پزشکی
unadulterated
U
بدون مواد خارجی
petrolum chemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
petrochemicals
U
مواد شیمیایی نفتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com