Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 238 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
deposit
U
کنار گذاشتن
deposits
U
کنار گذاشتن
shelf
U
کنار گذاشتن
reserve
U
کنار گذاشتن
reserves
U
کنار گذاشتن
reserving
U
کنار گذاشتن
overrule
U
کنار گذاشتن
overruled
U
کنار گذاشتن
overrules
U
کنار گذاشتن
earmark
U
کنار گذاشتن
earmarks
U
کنار گذاشتن
lay away
U
کنار گذاشتن
put aside
U
کنار گذاشتن
to set by
U
کنار گذاشتن
to lay aside
U
کنار گذاشتن
to leave off
U
کنار گذاشتن
to put a way
U
کنار گذاشتن
to put by
U
کنار گذاشتن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
chop
U
کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
chopped
U
کنار گذاشتن دادهای که موردنیاز نمیباشد
shunt
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunted
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
shunts
U
تغییرجهت دادن کنار گذاشتن
bypass
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassed
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypasses
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
bypassing
U
کنار گذاشتن گذرگاه فرعی
indentation
U
کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
indentations
U
کنار گذاشتن یک فضا در شروع یک خط متن
demount
U
کنار گذاشتن یک رسانه ذخیره مغناطیسی از دستگاهی که روی ان نوشته و از ان می خواند
denistall
U
کنار گذاشتن یک برنامه یادستگاه سخت افزاری ازسرویس دهی
pretermit
U
از قلم انداختن کنار گذاشتن
take croquet
U
ضربه زدن با گذاشتن گوی خود کنار گوی حریف
step down
<idiom>
U
شغل مهم خود را کنار گذاشتن
Paregmenon
U
[کنار هم گذاشتن کلماتی که از یک ریشه اند]
to put something into cold storage
<idiom>
U
چیزی را به کنار گذاشتن
to put something on the shelf
<idiom>
U
چیزی را به کنار گذاشتن
to set aside
[temporarily]
U
[موقتا]
کنار گذاشتن
Other Matches
lay off
<idiom>
U
به حال خود گذاشتن ،تنها گذاشتن
lid
U
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
run into
<idiom>
U
اثر گذاشتن ،تاثیر گذاشتن بر
lids
U
کلاهک گذاشتن دریچه گذاشتن
To leave behinde.
U
جا گذاشتن ( بجا گذاشتن )
to leave someone in the lurch
U
کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
limit
U
کنار
off
U
از کنار
bordered
U
کنار
brink
U
کنار
away
U
کنار
bordering
U
کنار
rand
U
کنار
lotuses
U
کنار
lotus
U
کنار
side aisle
U
کنار
margins
U
کنار
margin
U
کنار
on shore
U
بر کنار
marginate
U
کنار
lotos
U
کنار
lote
U
کنار
marge
U
کنار
waterfronts
U
اب کنار
abutment
U
کنار
ex-
U
کنار
lip
U
کنار
bank
U
کنار
banks
U
کنار
edge
U
: کنار
verge
U
کنار
apart
U
کنار
edges
U
: کنار
recess
U
کنار
recesses
U
کنار
besides
U
کنار
list
U
کنار
waterfront
U
اب کنار
along side
U
در کنار
along side
U
تا کنار
ex
U
کنار
brim
U
کنار
brimmed
U
کنار
brimming
U
کنار
brims
U
کنار
border
U
کنار
rim
U
کنار
verges
U
کنار
rims
U
کنار
border line
U
خط کنار
bourne
U
کنار
side foot
U
ضربه با کنار پا
by the window
U
کنار پنجره
riverside
U
کنار رور
seastrand
U
دریا کنار
side step
U
کنار رفتن
seaside
U
دریا کنار
waterside
U
کنار دریا
graveside
U
در کنار آرامگاه
shipside
U
کنار کشتی
step aside
U
کنار رفتن
sheer
U
کنار رفتن
shores
U
کنار دریا
shore
کنار دریا
lotus-eaters
U
کنار خوار
limbo
U
کنار دوزخ
lotus-eater
U
کنار خوار
lotus eater
U
کنار خوار
lotos eater
U
کنار خوار
gravesides
U
در کنار آرامگاه
by
U
نزدیک کنار
withdrawals
U
کنار کشیدن
withdrawal
U
کنار کشیدن
side
U
سمت کنار
sides
U
سمت کنار
touchline
U
خط کنار زمین
Stand asid . step aside .
U
کنار بایست
shipboard
U
کنار کشتی
strands
U
کنار رود
sidelined
U
خط کنار زمین
sideline
U
خط کنار زمین
roadside
U
کنار جاده
roadsides
U
کنار جاده
bedside
U
کنار بستر
put in
U
کنار امدن با
bow out
U
کنار کشیدن
by the side of the road
U
در کنار جاده
coast
U
کنار دریا
off
U
از روی از کنار
sidelines
U
خط کنار زمین
sidelining
U
خط کنار زمین
coping
U
کنار امدن
strands
U
کنار دریا
bypass
U
کنار گذار
strand
U
کنار رود
strand
U
کنار دریا
coasts
U
کنار دریا
bypassed
U
کنار گذار
bypassing
U
کنار گذار
foreshore
U
کنار دریا
foreshores
U
کنار دریا
wayside
U
کنار جاده
floret of ray
U
گلچه کنار
seacoast
U
دریا کنار
lote
U
درخت کنار
lotos
U
درخت کنار
bypasses
U
کنار گذار
pt down
U
کنار گذاردن
pull away
U
کنار گرفتن
Joking apart.
<idiom>
U
شوخی به کنار.
lotus
U
درخت کنار
Joking aside.
<idiom>
U
شوخی به کنار.
next
U
جنب کنار
put away
U
کنار گذاردن
lotuses
U
درخت کنار
riparian
U
رود کنار
recedes
U
کنار کشیدن
receding
U
کنار کشیدن
receded
U
کنار کشیدن
recede
U
کنار کشیدن
safety fence
U
جانپناه کنار راه
long shore
U
وابسته بدریا کنار
franco alongside ship
U
تحویل کنار کشتی
waterside workmen
U
کارگران کنار دریا
jooshim
U
داور کنار تکواندو
ratch
U
کنار یا لبه کشتی
road side
U
کنار جاده یا خیابان
sea dike
U
دیوار کنار اب دریا
inshore
U
نزدیک دریا کنار
ex warehouse
U
تحویل در کنار انبار
marshals
U
داوران کنار مسیر
marshalled
U
داوران کنار مسیر
barrier inspection
U
بازدید کنار جاده
marshal
U
داوران کنار مسیر
colocate
U
کنار هم قرار گرفتن
cross block
U
سد کردن خط دفاعی از کنار
holiday at the seaside
[British]
U
تعطیلات در کنار دریا
down the line
U
ضربه از کنار زمین
ex ship
U
تحویل در کنار کشتی
marshaling
U
داوران کنار مسیر
the ins and outs
U
گوشه و کنار جرئیات
marshaled
U
داوران کنار مسیر
roadhouse
U
میخانهی کنار راه
Try to be serious for a change .
U
شوخی رابگذار کنار
There is no need dor ceremony between us.
U
تعارف رابگذار کنار
road ditch
U
راه آب
[کنار جاده]
seafront
U
اسکله کنار دریا
She sat beside ( next to ) her mother .
U
کنار مادرش نشست
a seat by the window
U
یک صندلی کنار پنجره
seafronts
U
اسکله کنار دریا
scull
U
پاروی کنار قایق
sculled
U
پاروی کنار قایق
sculls
U
پاروی کنار قایق
holiday at the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
holiday by the seaside
[British]
U
مسافرت کنار دریا
towpaths
U
جادهی کنار آب راه
towpath
U
جادهی کنار آب راه
to stand at
[by]
the window
U
کنار پنجره ایستادن
holiday by the seaside
[British]
U
تعطیلات در کنار دریا
crash barrier
U
حصار کنار جاده
roadhouses
U
میخانهی کنار راه
How can you know the value of water -you who live .
<proverb>
U
تو قدر آب چه دانى که در کنار فراتى .
sidehill
U
واقع در کنار تپه دامنه
dugouts
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
lay by
U
کنار گذاردن متروک کردن
pole horse
U
اسب کنار مال بند
gully
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
it was skirted by trees
U
درخت هایی در کنار ان بود
gullies
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
gulleys
U
محوطه کنار و کمی عقبترازمیله ها
adds
U
قرار دادن اشکال کنار هم
road ditch
U
آبرو
[جوی]
کنار راه
imprints
U
نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
ice-foot
U
[دیواره یخ در کنار نواحی شمالی]
dugout
U
پناهگاه کنار زمین بازیگران
hole high
U
توقف گوی در کنار سوراخ
haugh
U
زمین رسوبی کنار رودخانه
imprinted
U
نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
imprint
U
نوشتن یادداشتهای کنار نقشه
add
U
قرار دادن اشکال کنار هم
cess
U
سرازیری کنار رودخانه وغیره
adding
U
قرار دادن اشکال کنار هم
alongside
U
پهلوی اسکله در کنار در طول
gavel
U
[سه گوشی کنار شیروانی]
[معماری]
street gutter
U
نهر کنار خیابان و راه
andiron
U
سه پایهای که کنار بخاری می گذاشتند
by-play
U
حرکات یا مکالمات کنار صحنه
polder
U
اراضی پست کنار دریا
power slide
U
لغزش به کنار در پیچ مسیر
dogs
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
cross-gable
U
[سه گوشی کنار شیروانی عرضی]
dogging
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
dog
U
مخروطهای لاستیکی کنار مسیر
brushwood hurdle
U
سرشاخه بافته شده کنار هم
put by
U
قطع کردن کنار گذاردن
win by retirement
U
پیروزی با کنار رفتن حریف
lay-by
U
کنار گذاردن متروک کردن
wing threequarter
U
هریک از دو مدافع کنار زمین
block storing
U
کنار هم چیدن کانتینرهای مشابه
lay-bys
U
کنار گذاردن متروک کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com