Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 197 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
scalar
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
scalar quantity
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
picket
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
pickets
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
picketed
U
ناو گشتی نرده کشیدن دستک یا نرده
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
quant
U
کمیت
scalar
U
کمیت
shagreen
U
کمیت
quantities
U
کمیت
quantum
U
کمیت
quantity
U
کمیت
sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی
scalar quantity
U
کمیت اسکالر
scalar quantity
U
کمیت نردهای
alternating quantity
U
کمیت متناوب
quantity control
U
کنترل کمیت
batch quantity
U
کمیت گروهی
certificate of quantity
U
گواهی کمیت
certificating of quantity
U
گواهی کمیت
oscillating quantity
U
کمیت نوسانی
peridic quantity
U
کمیت تناوبی
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
pulsating quantity
U
کمیت ضربانی
quantifier
U
کمیت سنج
scalar quantity
U
کمیت عددی
vector quantity
U
کمیت برداری
quantifies
U
کمیت را تعیین کردن
quantified
U
کمیت را تعیین کردن
evaluating
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
conserved quantity
U
کمیت ثابت
[فیزیک]
evaluated
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluate
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
quantify
U
کمیت را تعیین کردن
quantifying
U
کمیت را تعیین کردن
phase of a sinusoidal quantity
U
فاز کمیت سینوسی
observable quantity
U
کمیت مشاهده پذیر
mean value of periodic quantity
U
میانگین کمیت دورهای
damped sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی میرنده
pseudoscalar quantity
U
کمیت شبه عددی
quantity surveyors
U
ارزیاب کمیت مواد
scalar quantity
U
کمیت غیر برداری
quantity surveyor
U
ارزیاب کمیت مواد
quantification
U
کمیت پذیر کردن
conserved quantity
U
کمیت پایسته
[فیزیک]
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
even
U
کمیت یا عدد که ضریب دو است
time constant of an exponential quantity
U
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
evaluations
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluation
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
symmetrical alternating quantity
U
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
measure
U
روش محاسبه اندازه یا کمیت
quota
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
quotas
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
parapet
U
نرده
railings
U
نرده
railing
U
نرده
balustrades
U
نرده
barrier
U
نرده
barriers
U
نرده
zariba
U
نرده
lattic-bridge
U
پل نرده ای
palest
U
نرده
allering
U
نرده
hand rail
U
نرده
palisad
U
نرده
parapets
U
نرده
balustrade
U
نرده
picket line
U
خط نرده ها
carriages
U
نرده
fencing
U
نرده
carriage
U
نرده
fence
U
نرده
paler
U
نرده
fences
U
نرده
banisters
U
نرده
guard-rails
U
نرده
guard-rail
U
نرده
pale
U
نرده
rail
U
نرده
picket lines
U
خط نرده ها
dimensionless quantity
U
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
snake fence
U
نرده مارپیچ
handrail
U
نرده ساختمان
handrails
U
نرده ساختمان
frieze-rail
U
نرده پیشخوان
parclose or per
U
نرده یا تجیر
communion-rail
U
نرده محراب
paling
U
نرده سازی
balustrum
U
نرده محراب
balconette
U
نرده ایوان
railing post
U
میله نرده
guards
U
نرده حفافتی
balconet
U
نرده ایوان
bar
U
نرده حائل
fender
U
نرده حفاظ
guard
U
نرده حفافتی
Laudian rails
U
نرده محراب
bars
U
نرده حائل
colomella
U
صراحی نرده
guarding
U
نرده حفافتی
balustrade
U
نرده پلکان
newels
U
پایه نرده
list
U
شیار نرده
baluster
U
ستون نرده
companionway
U
نرده پلهای
companionways
U
نرده پلهای
gratling
U
نرده فلزی
newel
U
پایه نرده
hand rail
U
دستگیره نرده
railing
U
نرده کشیدن
railings
U
نرده کشیدن
handrail bracket
U
پایه نرده
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
leveled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levelled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levels
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
wreath
U
نرده پلکان مارپیچی
bridgheboard
U
نرده پلکان چوبی
stair rod
U
نرده راه پله
stake truck
U
کامیون نرده دار
taffrail
U
نرده پاشنه ناو
wreaths
U
نرده پلکان مارپیچی
fender
U
نرده روکش نردهای
to rail a place
U
گرداگردجائی نرده یامحجرکشیدن
balustrade Order
U
ترتیب نرده ستون ها
bridgeboard
U
نرده پلکان چوبی
chancel-rail
U
نرده مشبک
[کلیسا]
catch fence
U
نرده محکم سر پیچ
palest
U
در میان نرده محصورکردن
handrails
U
نرده مخصوص دستگیره
handrail
U
نرده مخصوص دستگیره
paling
U
حصار کشی نرده
hand rail
U
دست انداز نرده
paler
U
در میان نرده محصورکردن
peels
U
خلال نرده چوبی
peel
U
خلال نرده چوبی
empale
U
نرده کشیدن دور
pale
U
در میان نرده محصورکردن
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
instantaneous readout
U
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
relocation
U
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
scalar field
U
میدان نرده ای
[ریاضی]
[فیزیک]
fence
U
حفظ کردن نرده کشیدن
fences
U
حفظ کردن نرده کشیدن
dogleg
U
نوعی نرده چوبی دهقانی
wattle
U
نرده گذاری کردن بستن
handrails
U
نرده دور پله ناو
pickets
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
picketed
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
picket
U
نرده کشیدن مراقبت کردن
taffrail
U
نرده قسمت عقب کشتی
fencible
U
مناسب برای نرده کشی
handrail
U
نرده دور پله ناو
rail
U
نرده کشیدن توبیخ کردن
curtail
U
[نرده ی پلکان پیچکی در راه پله ها]
guard
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
pole sitter
U
راننده نزدیک به نرده داخلی درمسیر
guards
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guarding
U
احتیاط نرده روی عرشه کشتی
guard rail
U
نرده دست انداز راه پله
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
ox fence
U
اغل کاو که دارای نرده یاپرچین باشد
lug out
U
تمایل داشتن اسب به دورشدن از نرده مسابقه
frame
U
قاب زهوار دور دنده عرضی نرده
oxer
U
اغل گاو که دارای نرده یاپرچین باشد
billboards
U
هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
billboard
U
هرقسمت از نرده ودیوار که روی ان اعلان نصب شود
ledger board
U
تخته افقی روی نرده پلکان یانرده ایوان
fence
U
روکش محافظ
[یا نرده]
[بویژه در اره کمانه ای ]
[مهندسی]
guard rail
U
نرده هائیکه در دوطرف پل جهت عابرین ساخته میشود
lamb's tongue
U
[کاهش تدریجی نرده پله ها شبیه انتهای زبان]
manrope
U
طناب کنار نردبان که بجای نرده یا دستگیره بکار میرود
breastwork
U
استحکام یاسنگر موقتی نرده بندی عرشه جلو کشتی
bear in
U
تمایل اسب به نزدیک شدن به جانب کناره مسیر یا نرده ها
choir-rail
U
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
sightscreen
U
دیوار یا نرده در طرفین زمین کریکت به عنوان زمینه برای توپ انداز
choir-screen
U
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choire-enclosure
U
[دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
the quantity of a vowel
U
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
normalize
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalised
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalising
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
altar-rail
U
[نرده ای در جلو محراب کلیسا کشیش برگزار کننده ی مراسم را از سایر عبادت کنندگان جدا می کند.]
grated
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grates
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
fraise
U
نرده دار کردن دهانه چیزی را گشادتر کردن
baluster
U
ستون کوچک گچ بری شده ستون نرده
fence
[around / between something]
U
نرده
[دور چیزی]
[بین چیزی]
bull pen
U
محوطه نرده دار تمرین توپگیری بیس بال توپزنهای ذخیره بیس بال
economic order quantity
U
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com