Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 86 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
damped sinusoidal quantity
U
کمیت سینوسی میرنده
phase of a sinusoidal quantity
U
فاز کمیت سینوسی
Other Matches
measure
U
1-یافتن اندازه یا کمیت چیزی . 2-از اندازه یا کمیت خاص بودن
sinusoidal
U
سینوسی
sinuating
U
حرکت سینوسی
sinusoidal current
U
جریان سینوسی
sinusoidal signals
U
علائم سینوسی
sinusoidal wave
U
موج سینوسی
sine wave
U
موج سینوسی
sine function
U
تابع سینوسی
sine curve
U
منحنی سینوسی
non sinusoidal wave
U
موج غیر سینوسی
plane sinusoidal wave
U
موج سینوسی صفحهای
gyrus
U
چین سینوسی مغز
double amplitude peak value
U
مقدارحداکثر تا حداقل یک موج سینوسی
vibrators
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
vibrator
U
منبع مکانیکی تولید نوسانات سینوسی که اغلب برای تست بکار میرود
alternating current
U
جریان الکتریکی که مقدار آن در زمان به ترتیب تغییر میکند و به صورت سینوسی است
scalar
U
کمیت
quantum
U
کمیت
shagreen
U
کمیت
quantity
U
کمیت
quantities
U
کمیت
quant
U
کمیت
oscillating quantity
U
کمیت نوسانی
certificating of quantity
U
گواهی کمیت
physical quantity
U
کمیت فیزیکی
peridic quantity
U
کمیت تناوبی
quantity control
U
کنترل کمیت
quantifier
U
کمیت سنج
certificate of quantity
U
گواهی کمیت
pulsating quantity
U
کمیت ضربانی
batch quantity
U
کمیت گروهی
alternating quantity
U
کمیت متناوب
vector quantity
U
کمیت برداری
scalar quantity
U
کمیت عددی
scalar quantity
U
کمیت نردهای
scalar quantity
U
کمیت اسکالر
conserved quantity
U
کمیت ثابت
[فیزیک]
conserved quantity
U
کمیت پایسته
[فیزیک]
scalar quantity
U
کمیت غیر برداری
quantification
U
کمیت پذیر کردن
pseudoscalar quantity
U
کمیت شبه عددی
quantify
U
کمیت را تعیین کردن
quantifies
U
کمیت را تعیین کردن
quantified
U
کمیت را تعیین کردن
evaluating
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluates
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluated
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluate
U
محاسبه یک مقدار یا کمیت
quantity surveyor
U
ارزیاب کمیت مواد
quantity surveyors
U
ارزیاب کمیت مواد
quantifying
U
کمیت را تعیین کردن
observable quantity
U
کمیت مشاهده پذیر
mean value of periodic quantity
U
میانگین کمیت دورهای
even
U
کمیت یا عدد که ضریب دو است
symmetrical alternating quantity
U
کمیت متناوب متقارن نامتوازن
telemetry
U
اندازه گیری یک کمیت یا کیفیت
time constant of an exponential quantity
U
ثابت زمانی یک کمیت نمایی
measure
U
روش محاسبه اندازه یا کمیت
scalar quantity
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
evaluation
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
evaluations
U
عمل محاسبه یک مقدار یا کمیت
scalar
U
کمیت نرده ای
[فیزیک]
[ریاضی]
quota
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
quotas
U
کمیت تعیین شده توسط دولت
dimensionless quantity
U
کمیت بدون بعد
[فیزیک]
[شیمی]
[مهندسی]
leveled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
charge
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
charges
U
1-کمیت الکتریسیته 2-مقدار کمبود الکترون در یک وسیله یا عنصر
levels
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
levelled
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
level
U
کمیت بیتها که باعث سیگنال دیجیتالی ارسالی شوند
sinuous weft
U
نخ پود زیر
[این نخ چون معمولا نازکتر است در موقع پودگذاری بین تارها، حالت موجی یا سینوسی به خود می گیرد لذا به این اسم نیز نامیده می شود.]
relocation
U
کمیت افزوده شد به یک آدرس برای انتقال به محل دیگری ازحافظه
stakhnovism
U
افزایش تولیداز طریق بالا بردن کمیت تولیدهر کارگر
instantaneous readout
U
سیستمی بدون تاخیر بین گیرنده کمیت موردنظر ونشاندهنده ان
radiation shield
U
وسیلهای برای جلوگیری ازتابشهای ناخواسته که دراندازه گیری کمیت موردنظرتاثیر میگدارند
the quantity of a vowel
U
کوتاهی وبلندی حرف صدایی کمیت حرف مصوت
normalising
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalize
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalises
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalised
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
normalizes
U
تنظیم نما و کسر یک کمیت ممیز شناور به گونهای که کسر در یک محدوده معین شدهای باشد
economic order quantity
U
کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com