English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
he is well preserved U کمتر نشان پیری در او پیداست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mark of mouth U نشان پیری در اسب که ازگودی دندانش پیدا است
bravo, pattern U شکلی که حرارت سنج اب درعمق کمتر از 001 فاتوم نشان میدهد
geriatrics U رشتهای از علم طب که درباره امراض دوران پیری و افراد پیر بحث میکند مبحث امراض پیری
it is evident that U پیداست که
it tells its own tale U از خودش پیداست
One hardly ever sees him these days. U اینروزها کم پیداست
hull down U از مسافتی که فقط عرشه کشتی پیداست
consenescence U پیری
senescence U پیری
agedness U پیری
old age U پیری
age U پیری
eld U پیری
senile weakness U پیری
ages U پیری
senility U پیری
ageing U پیری
second childhood U پیری
caducity U ضعف پیری
oldness U قدمت پیری
gerontic U وابسته به پیری
geriatrics U پیری پزشکی
gerontology U پیری شناسی
the staff of old age U عصای پیری
senility U اختلالهای پیری
senile U مربوط به پیری
aftertime U دوران پیری
senile U وابسته به پیری
geriatric U مربوط به پیری
dotage U ضعف پیری
get on in years <idiom> U به سن پیری رسیدن
There is no fool like an old fool . U سر پیری ومعرکه گیری
geriatrist U امراض دوران پیری
senile psychosis U روان پریشی پیری
gerontology U علم پیری شناسی
gerontological U وابسته بامراض پیری
gerontologist U متخصص امراض پیری
senile dementia U زوال عقل پیری
green old age U پیری باتندرستی وزنده دلی
to d. in one's bed U دراثر پیری یا بیماری مردن
gerontic U پیرانه دارای ضعف پیری
presenile psychosis U روان پریشی پیش پیری
presenile dementia U زوال عقل پیش پیری
to provide for old age U برای پیری تهیه کردن
to verge toward old age U پابسن گذاشتن به پیری نزدیک شدن
senile keratosis U کلفت شدگی پوست درنتیجه پیری
dug out U نظامی پیری که هنگام جنگ به خدمت فراخوانده شود
puncuation U نشان گذاری نقطه و نشان هایی که برای بخش ها بکار میرود
gerontology U رشتهای ازعلوم که درباره پیری و مسایل مربوط به سالخوردگان بحث میکند
garters U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
garter U عالی ترین نشان انگلیس بنام نشان بندجوراب
discretionary U خط پیوندی که نشان دهنده قط ع شدن کلمه در آخر خط است ولی در حالت معمولی نشان داده نمیشود
silver star U نشان ستاره نقره یا عالیترین نشان خدمتی
scarry U دارای نشان داغ یا نشان جراحت وزخم
much less U کمتر
minus U کمتر
shortest U کمتر
shorter U کمتر
less U کمتر
minor U کمتر
short U کمتر
infrequently U کمتر
lesser U کمتر
Lt U کمتر از
in a less degree U کمتر
less than U کمتر از
cut back <idiom> U استفاده کمتر
low price U قیمت کمتر
minorities U بخش کمتر
he would not accept less U دو روز کمتر
A smaller number . Fewer . U تعداد کمتر
inside of a week U در یک هفته کمتر
sub- U در معنای کمتر
minority U بخش کمتر
inside of a week U کمتر از یک هفته
markings U نشان دار سازی نشان
marking U نشان دار سازی نشان
poniter U نشان دهنده نشان گیرنده
flag U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
flags U یک بیت در کلمه نشان دهنده وضعیت برای نشان دادن وضعیت وسیله
short-changing U کمتر پول دادن
shoat U خوک کمتر از یک سال
shorthanded U ادامه با بازیگر کمتر
strokes U راندن کمتر از فرفیت
below par U کمتر از بهای اسمی
under- U پایین تراز کمتر از
under U پایین تراز کمتر از
short-changes U کمتر پول دادن
below par U کمتر از ارزش اسمی
stroked U راندن کمتر از فرفیت
stroke U راندن کمتر از فرفیت
hypotrophy U رشد کمتر ازمعمول
underexpose U کمتر از حد لزوم در معرض
le U to Equal or Than Less کمتر از یا برابر با
less than container load U کمتر از فرفیت کانتینر
underquote U کمتر مظنه دادن
underprice U قیمت کمتر از رقیب
ammo minus U مهمات کمتر از نصف
short-changed U کمتر پول دادن
stroking U راندن کمتر از فرفیت
short-change U کمتر پول دادن
weanling U کره اسب کمتر از یک سال
embryo U جنین کمتر از هشت هفته
infant U بچه کمتر ازهفت سال
infants U بچه کمتر ازهفت سال
embryos U جنین کمتر از هشت هفته
lessened U کمتر شدن تخفیف یافتن
less developed countries U کشورهای کمتر توسعه یافته
lessen U کمتر کردن تقلیل دادن
lessened U کمتر کردن تقلیل دادن
reduced charge U خرج کمتر یا پایین تر توپ
lessening U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessening U کمتر کردن تقلیل دادن
lessens U کمتر شدن تخفیف یافتن
lessens U کمتر کردن تقلیل دادن
lessen U کمتر شدن تخفیف یافتن
undercool U خیلی کمتر از میزان لازم سردکردن
ultralight aircraft U هواپیمائی با وزن کمتر از454 کیلوگرم
undervalues U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
nursery schools U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
undervalue U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
underlet U کمتر از ارزش واقعی اجاره دادن
factorial U حاصل همه اعداد کمتر از یک عدد
undersexed U دارای تمایل جنسی کمتر ازطبیعی
low speed communications U ارسال داده کمتر از بیت در ثانیه
nursery school U مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
eagle U زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
eagles U زدن دوضربه کمتر ازاستاندارد در یک بخش
undervaluing U کمتر از ارزش واقعی تخمین زدن
fasts U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fastest U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fasted U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
fast U عملی که در آن فاکتور زمان کمتر از یک است
multipass overlap U بنابراین نقاط کمتر به نظر می آیند
undervaluation U تقویم یاارزیابی کمتر ازمیزان واقعی
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با شلوغی کمتر هست؟
undermanned U دارای نفرات کمتر از میزان لازم
Is there a road with little traffic? U آیا جاده ای با ترافیک کمتر هست؟
underrated U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
round U تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
underrates U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
underrating U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
roundest U تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت کمتر
anticlimax U بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
anticlimaxes U بیانی که هرچه پیش می روداهمیتش کمتر میشود
larceny petty U بیشتر دزدی مالی که کمتر از 11شیلینگ بهاداشت
to put somebody on the back burner U به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to put [throw] [toss] somebody on to the scrap heap U به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
to shunt somebody aside U به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
bench jockey U ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
bench warmer U ذخیرهای که کمتر فرصت بازی پیدا میکند
underrate U چیزی را کمتر از قیمت واقعی نرخ گذاشتن
to put somebody in a backwater U به کسی کمتر توجه کردن [اصطلاح مجازی]
dry year U سالی که میزان بارندگی در ان از حد معمول کمتر است
roundest U تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
infant U در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
infants U در CL به طور کلی به اشخاص کمتر از 12 سال گفته میشود
By [In] comparison with the French, the British eat far less fish. U در مقایسه با فرانسوی ها، انگلیسی ها به مراتب کمتر ماهی می خورند.
runs U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
run U اجرای سیستم با فرفیت کمتر در صورت بروز خطا
hood U پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
hoods U پوشش صوتی روی خط چاپگر که صدای آن را کمتر میکند
round U تقریب زدن یک عدد با یک مقدار دقت بیشتر یا کمتر
supervisory U 1-سیگنالی که نشان میدهد آیا مدار مشغول است یا خیر. 2-سیگنالی که وضعیت وسیله را نشان میدهد
to impress a mark on something U نشان روی چیزی گذاردن چیزیرا نشان گذاردن
diminished radix complement U نمایش اعداد که در آن هر رقم در عدد از یک واحد کمتر از پایه کم خواهد شد
fewer U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
fewest U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
few U تعداد 7 هواپیما یا کمتر از ان که در درگیری هوایی شرکت داشته باشند
hypoventilation U تنفس کم بطوریکه مقداراکسیژن خون از مقدار عادی ان کمتر میشود
refan U جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
man down U بازی با یک نفر کمتر از عده معمولی بعلت اخراج یک بازیگر
small claim U ادعانامه یا تقاضای خسارتی که مبلغ ان از 00001 ریال کمتر است
mark U نشان کردن نشان
marks U نشان کردن نشان
percentile U یکی از مجموعههای نودونه طرح کمتر از آنکه کل درصد چیزی از بین روند
bell 0 U فرم استاندارد انتقال توسط تلفن با سرعت 003 بیت درثانیه یا کمتر
delayed penalty U چشمپوشی از پنالتی وقتی تعداد بازیگر کمتر چهار نفردر یک تیم شود
complemented U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
to sugar-coat the pill [American E] <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
cam ground piston U پیستونی که قطر ان در امتدادموازی با انگشتی کمتر ازقطر ان در امتداد عمود برانگشتی باشد
complement U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
complements U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
underdistance U روش تمرینی دونده درمسافتی کمتر از معمول مسابقه برای ازدیاد سرعت
wrought U اهنی که کمتر از سه درصد ذغال دارد و خیلی سخت و چکش خور است
to sweeten the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
complementing U 1-تبدیل یک رقم دودویی 2-نتیجه ناشی از تفریق یک عدد از یکی کمتر از پایه
to sugar the pill <idiom> U چیزی بدی را طوری بکنند که کمتر ناخوشایند بنظر بیاید [اصطلاح مجازی]
absolute advantage برتری مطلق یک کشور یا واحد تولیدی درعرضه یک محصول یا خدمت با هزینه ای کمتر از رقیب
broad arrow engine U موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
lightening hole U سوراخی که در قسمتی ازسازه که کمتر تحت تنش قراردارد برای کاهش وزن ایجادمیشود
ground resolution U قدرت نشان دادن قسمتهای کوچک زمین نشان دادن جزئیات زمین
data diddling U روشی که در ان داده قبل واردشدن به یک فایل کامپیوتری که در ان کمتر قابل دسترس میباشد اصلاح میشود
hyperventilation U تنفس زیاد بطوریکه مقدار دی اکسید کربن در خون از مقدارعادی ان کمتر میشود و سبب تشنج سرگیجه و غش میگردد
large model U مدل حافظه که کد و داده تا کلید بایت جریان دارند ولی اندازه ترکیبی باید از مگابایت کمتر باشد
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
accelerated depreciation U استهلاک زودرس [روش استهلاک دارایی در مدتی کمتر از زمان مقرر]
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
output bound U وسیلهای که عمل به خارج فرستادن داده ها را باسرعتی کمتر از ورود داده هاانجام بدهد
longitudinal dihedral U اختلاف زاویهای بین زاویه برخورد بال و زاویه برخوردسکانهای افقی که دومی معمولا کمتر است
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com