English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
all hands U کلیه پرسنل
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
operating strenght U پرسنل حاضر به خدمت پرسنل موجود یکان
nephrogenic U ایجادشده در کلیه منشعب از کلیه
hottest U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hotter U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
hot U کلیه خاص یا ترکیب کلیه ها که یک فرآیند را آغاز میکند یا یک برنامه را فعال میکند
staffing guide U کتاب راهنمای پرسنل ستاد یاکتاب راهنمای انتخاب وتشکیل پرسنل ستادی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
reins U کلیه ها
kidney U کلیه
kidneys U کلیه
all U کلیه
all- U کلیه
staffs U پرسنل
staffed U پرسنل
staff U پرسنل
personnel U پرسنل
reniform U کلیه مانند
renal calculus U ریگ کلیه
entireforce U کلیه نیرو
renal U وابسته به کلیه ها
reniform U شبیه کلیه
renal gravel U ریک کلیه
entireforce U کلیه قوا
renal gravel U حصات کلیه
paranephric U مجاور کلیه
floating kidney U کلیه متحرک
nephroptosis U کلیه متحرک
all men U کلیه مردم
nephralgia U قولنج کلیه
all arms U کلیه نیروها
crew U پرسنل ناو
crewing U پرسنل ناو
crews U پرسنل ناو
shipmate U پرسنل هم ناو
ship's company U پرسنل ناو
crewed U پرسنل ناو
personnel officer U افسر پرسنل
adjutant general U دایره پرسنل
cadre U پرسنل پیمانی
cadres U پرسنل پیمانی
permanent party U پرسنل دایمی
operations personal U پرسنل عملیات
operating personnel U پرسنل فعال
intransit strenth U پرسنل سیال
complementing U پرسنل سازمانی
complement U پرسنل سازمانی
trooping U پرسنل دار
troop U پرسنل دار
complements U پرسنل سازمانی
trooped U پرسنل دار
complemented U پرسنل سازمانی
turout U تجمع پرسنل
ornis U کلیه مرغان یک سرزمین
reins U محل کلیه در بدن
azoth U علاج کلیه دردها
paranephros U غده روی کلیه
tenantary U کلیه مستاجرین یک ملک
against all risks U در براب کلیه خطرات
staff U پرسنل ستاد ستادی
staffed U پرسنل ستاد ستادی
nonoperating strength U پرسنل غیر فعال
carreer personnel U پرسنل کادر ثابت
military pay order U لیست حقوقی پرسنل
manpower cieling U سطح استعداد پرسنل
lag rate U میزان کسری پرسنل
staffs U پرسنل ستاد ستادی
station complement U پرسنل ثابت یک پایگاه
evacuee U پرسنل تخلیه شده
ration method U روش تغذیه پرسنل
station complement U پرسنل خدماتی پایگاه
evacuees U پرسنل تخلیه شده
turout U جمع شدن پرسنل
service number U شماره خدمتی پرسنل
quarters U محل اسایشگاه پرسنل
regulars U پرسنل کادر منظم
regular U پرسنل کادر منظم
administrative acceptees U پرسنل پذیرفته شده
proceed time U زمان انتقال پرسنل
nephrolith U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
kidney stone [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
disclaim all liability U کلیه بدهیها را انکار کردن
demesne U کلیه زمین مایملک یک شخص
renal calculus [Calculus renalis] U سنگ کلیه [پزشکی] [بیماری]
syngraph U سندی که به مهر و امضا کلیه
the t. population U کلیه جمعیت همه مردم
the total population U تمامی نفوس کلیه جمعیت
chronic renal disease [CRD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic kidney failure [CKF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
chronic renal failure [CRF] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
The ship and all its crew were lost . U کشتی با کلیه سر نشینانش گه ( مفقود ) شد
Chronic kidney disease [CKD] U نارسایی مزمن کلیه [پزشکی]
all available U کلیه توپخانه حاضر به تیر
military pay order U جدول تغییرات حقوقی پرسنل
registrant U پرسنل ثبت نام کننده
enlisted personnel U پرسنل سرباز و درجه دار
airman U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
airmen U پرسنل نیروی هوایی هوانورد
overhead personnel U پرسنل اضافی یا اضافه برسازمان
sending state U کشور اعزام کننده پرسنل
safeguarding U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
blinded U بدون دید مستقیم پرسنل
blinds U بدون دید مستقیم پرسنل
blind U بدون دید مستقیم پرسنل
safeguard U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
reimbursable personnel U پرسنل حقوق بگیر نظامی
release denial U جلوگیری از ترخیص پرسنل یاکالا
debarkation net U پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
transport area U منطقه حمل و نقل پرسنل
replacement factor U ضریب جایگزینی پرسنل ووسایل
retrofit action U بهبودسازی وسایل وتجهیزات و پرسنل
safeguards U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
safeguarded U مامور حفافت پرسنل و یا اموال
battlefield evacuation U تخلیه پرسنل اسیب دیده
debarkation net U تور پیاده شدن پرسنل
adrenocortical U وابسته به قشر غدهء فوق کلیه
adrenal U مشتق از غده یا ترشح غددفوق کلیه
avifauna U کلیه مرغان یک سرزمین پرندگان یک ناحیه
fauna U کلیه جانوران یک سرزمین یایک زمان
nephrosis U بیماری کلیه که بیشترلولههای کلیوی را مبتلامیکند
flora U کلیه گیاهان یک سرزمین گیاه نامه
To sweep the board . U کلیه موانع واشکالات را از سر راه برداشتن
tenantry U اجاره داری کلیه مستاجرین یک ملک
air tropping U ترابری هوایی غیر تاکتیکی پرسنل
station bill U لوحه نشان دهنده محلهای پرسنل
conus residents U پرسنل ارتشی مقیم قاره امریکا
administrative acceptees U پرسنل قبول شده از نظر اداری
army deposit fund U سپرده پولی پرسنل نیروی زمینی
showdown U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
To pool resources to gether . U کلیه منابع وامکانات موجود را یک کاسه کردن
troop test U ازمایش یکانها از کلیه نظرات تاکتیکی و تجهیزاتی
showdowns U چیدن کلیه تجهیزات برای بازدید نمایشی
All thing considered. U باتوجه به کلیه مسایل (تمام جوانب امر )
suet U چربی سخت دور کلیه وکمر گوسفند
Cicim U جاجیم و یا کلیه بافت های ساده کفپوش
All wages were scaled up to 15 per cent . U کلیه دستمزدها به میزان 15درصد افزایش یا فتند
cortin U ماده فعاله قشر غده فوق کلیه
corporative state U حکومتی که صاحبان کلیه مشاغل در ان شریک باشند
constructive school credit U بورس تحصیلی برای پرسنل شایسته نظامی
quarantined U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantining U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantines U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
quarantine U اردوگاه ضد عفونی کردن پرسنل از نظر امراض
banc U جلسهای که با حضور کلیه قضات یک دادگاه تشکیل شود
formalism U اعتقاد به حفظ فاهر وقالبهای موجود در کلیه امور
We ought to (should)examineit in all itsaspects. U باید کلیه جهات وجوانب آنرا بررسی کنیم
comprehensive job U کاری که کلیه اجزا ان در رشته واحدی مجتمع شود
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
stage U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
stages U سوار کردن پرسنل و وسایل در خودرو یاهواپیما یا کشتی
triage U سیستم ارزیابی خدمات پزشکی و نیازهای درمانی پرسنل
regulating station U پست تنظیم حرکات و عبور ومرور پرسنل و خودروها
rest and recuperation U عقب بردن پرسنل برای استراحت و تجدید قوا
escape line U مسیر نجات پرسنل درگیر در عملیات پنهانی وچریکی
farraginous U تلفیق کننده کلیه شرایط واخلاقهای متفاوت وجنسهای مخالف
identity matrix U ماتریسی مربع که در ان کلیه عناصرقطر اصلی یک و سایر عناصرصفر باشند
garrison forces U قوای پادگانی کلیه یکانهای مستقردر یک پایگاه یا منطقه یاتاسیسات
This is contray to all moral principles ( codes ) . U این کار مخالف کلیه اصول وضوابط اخلاقی است
watershed management U کلیه عملیات مربوط به اصلاح و نگهداری و بهره برداری از انجیرها
manning level U درصد پرسنل موجود ناو سطح استعداد پرسنلی وسیله
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
manning the rail U گماردن پرسنل به دور ناو یاوسیله برای انجام تشریفات
bareboat charter U ضمانت نامه تضمین حرکت کشتی و پرداخت مخارج پرسنل ان
rail loading U سوار کردن بار یا پرسنل روی درزینهای راه اهن
staged crews U پرسنل هوایی یا دریایی مستقر درپایگاههای مسیر ناو یاهواپیما
rio treaty U پیمان منعقد بین کلیه کشورهای نیمکره غربی به استثناء کانادا
grand slams U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
grand slam U علامت اینکه کلیه هواپیماهای دیده شده مورد اصابت قرارگرفتند
we underwrite the company U ما تعهد میکنیم که کلیه موجودی شرکت رادرصورتیکه مردم نخرندخریداری کنیم
pure interest U سود ویژه منافعی که پس از کسر کلیه استهلاکات به سرمایه گذارپرداخت میشود
dispatch route U جاده تحت کنترل خودی درزمان مشخص مسیر اعزام پرسنل
legalism U اعتقاد به این که کلیه مسائل باید از طرق قضایی وحقوقی حل و فصل شود
executed contract U قرارداد انتقال مالکیت درحالتی که کلیه حقوق متعلقه ان را نیز شامل شود
ideologies U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
ejectment U باز پس گرفتن زمین غصبی ازغاصب بعلاوه کلیه خسارات وارده به مالک اصلی
adrenaline هورمون قسمت مرکز غده فوق کلیه که بالا برندهء خون و فشارخون است
ideology U روش فکری وسیاسی و اجتماعی واقتصادی خاص با کلیه نظریات و هدفها و مسائل مربوط به ان
historcicism U فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
member banks U در ایالات متحده کلیه بانکها براساس اساسنامه خود بایستی عضونظام فدرال رزرو در ایند
commitment board U هیئت بررسی وضع پرسنل شرکت کننده در رزم کمیته تشخیص سلامت فکری افرادجنگی
salvage group U تیم نجات پرسنل و افراد غرق شده گروه مخصوص جمع اوری اقلام بازیافتی
technical escort U پرسنل فنی متخصصی که همراه یک وسیله برای نصب یا اموزش یا کار انداختن ان حرکت می کنند
cosmopolitanism U سیستم " جهان وطنی " اعتقاد به لزوم حسن تفاهم واحترام متقابل بین کلیه ملل واقوام عالم
codress procedure U روش ذکر گیرندگان به صورت رمزی روش رمز کردن کلیه پیام
broods U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brood U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
brooded U کلیه جوجه هایی که یکباره سراز تخم درمیاورند جوجههای یک وهله جوجه کشی
staging U سوار شدن یا سوار کردن پرسنل در ناو یا هواپیما استقرار موقت
transit area U منطقه ترانزیت یا پیاده وسوار کردن بار یا سوار کردن پرسنل
combined staff U ستاد مختلط ستاد متشکل از پرسنل نظامی چند کشور در عملیات
staging area U منطقه بارگیری پرسنل و وسایل دربین راه منطقه سوخت گیری و اماده شدن برای پرواز
leave area U منطقه استراحت پرسنل درپشت منطقه مواصلات
complement U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complemented U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
complements U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
air force personnel with the army U پرسنل نیروی هوایی ماموربه نیروی زمینی
active status U وضعیت خدمتی پرسنل کادرارتش وضعیت فعال
manning table U جدول تعیین مشاغل جدول وفایف پرسنل
complementing U استعداد کامل سازمانی پرسنل سازمانی ناو
service records U سوابق خدمتی پرسنل خلاصه وضعیت خدمتی
report U گزارش تفصیلی وتاریخی جریان محاکمات که متضمن کلیه استدلالات وکلای طرفین و ادله ابرازیه است ودر CL از اهم منابع حقوق محسوب میشود
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com