English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 161 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
greed orthodox U کلیسای ارتدکس یونانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feria U کلیسای کاتولیک و کلیسای انگلیس روزهای عادی هفته
lady-chapel U [کلیسای کوچک در کلیسای اصلی برای تکریم]
reunionism U دلبستگی به پیوند کلیسای کاتولیک با کلیسای انگلیس
grecism U طرز یونانی فرهنگ یونانی
hellenism U یونانی مابی اداب یونانی
orthodox U پیروکلیسای ارتدکس
unorthodox U غیر ارتدکس
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
hellenize U یونانی کردن یونانی ماب کردن
greek church U کلیسای شرقی
the orthodox church U کلیسای ارتودوکس
cross-doomed U کلیسای گنبددار
Coptic Church U کلیسای قبطی
Church of England U کلیسای انگلستان
cross-church U کلیسای صلیبی
romanist U عضو کلیسای رم
st peter's U کلیسای سن پیر
greek church U کلیسای خاور
popery U کلیسای کاتولیک رم
chapels U کلیسای کوچک
chapel U کلیسای کوچک
the orthodox church U کلیسای خاور
minster U کلیسای بزرگ
cathedrals U کلیسای جامع
kirk U کلیسای اسکاتلند
cathedral U کلیسای جامع
canon low U قانون کلیسای کاتولیک
laura U صومعه کلیسای شرقی
greek catholic U عضو کلیسای شرقی
episcopalianism U پیروی از کلیسای اسقفی
C. of E U مخفف کلیسای انگلیس
nonconformist U مخالف کلیسای رسمی
established church U کلیسای قانونی و شرعی
Collegiate church U کلیسای وقف ایتام
power of the keys U اختیارات کلیسای پاپ
nonconformists U مخالف کلیسای رسمی
Catholics U عضو کلیسای کاتولیک
Catholic U عضو کلیسای کاتولیک
episcopalians U پیرو کلیسای اسقفی
episcopalian U پیرو کلیسای اسقفی
orthodoxly U بشیوه کلیسای خاور
Greeks U یونانی
Greek U یونانی
pythagorean U یونانی
grecian U یونانی
nestorian U کلیسای نسطوری قدیم ایران
gregorian U وابسته به کلیسای گریگوریان ارمنستان
presbyterian U وابسته به کلیسای مشایخی پروتستان
parochial school U مدرسه وابسته به کلیسای بخش
Roman Catholic U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
anglicanism U اصول و انتقادات کلیسای انگلیس
archimandrite U رئیس دیر در کلیسای شرقی
Coptic Church U کلیسای بومی مصر و اتیوپی
dominie U عنوان کشیشان کلیسای هلند
Cluny U [کلیسای کلونی به سبک رنسانس]
episcopal U مربوط به کلیسای اسقفی درمسیحیت
orthodox U مطابق عقاید کلیسای مسیح
Roman Catholics U وابسته به کلیسای کاتولیک روم
phihellenic U یونانی دوست
hellenism U اصطلاح یونانی
key pattern U زنجیره یونانی
hellenization U یونانی شدن
poison hemlock U شوکران یونانی
graecism U فرهنگ یونانی
key pattern U زبانه یونانی
larchagaric U اگاریکون یونانی
labyrinthine fret U نقش یونانی
hellene U یونانی خالص
grecize U یونانی وارکردن
aphrodite U ونوس یونانی
grecism U اصطلاح یونانی
greek gift U هدیه یونانی
greek text U متن یونانی
Greek architecture U معماری یونانی
pyrrhonism U فلسفه یونانی
graecism U اصطلاح یونانی
lector U قاری کتاب مقدس در کلیسای کاتولیک
lateran U نام کلیسای جامع رم نامیده میشود
abbeys U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
abbey U کلیسا نام کلیسای وست مینستر
jacobite U عضو کلیسای قدم سوریه و عراق
presbyterianism U پیروی از عقاید کلیسای مشایخی پروتستان
lutheran U وابسته به مارتین لوتر کلیسای لوتران
solon U سولن مقنن یونانی
mu U نام حرف یونانی
phi U حرف ف درالفبا یونانی
crepidoma U سکو [در ساختمان یونانی]
he is of greek origin U اصلا یونانی است
grecize U یونانی ماب کردن
he has small greek U کمی یونانی میداند
he is of greek origin U اصلش یونانی است
acephalo U پیشوندیست یونانی بمعنی
planform U قهرمان یونانی جنگ تروا
lambdoidal U حرف لام در یونانی
romanism U اصول عقاید کلیسای کاتولیک معتقدات کاتولیکی
gregorian chant U سرود مذهبی ساده کلیسای کاتولیک رومی
gammas U حرف سوم الفبای یونانی
alphas U حرف اول الفبای یونانی
omega U اخرین حرف الفبای یونانی
ajax U قهرمان یونانی جنگ تروا
sapphic U وابسته بشاعره یونانی "سافو"
grecize U یونانی ماب یایونانی وارشدن
tenuis U علامت مکث و وقفه در یونانی
erato U غزل و شعر عشقی یونانی
theseus U قهرمان یونانی فاتح امازون ها
zeus U زاوش رئیس خدایان یونانی
choragic U [مطعلق به رهبران کر دسته یونانی]
epicurus U نام فیلسوف یونانی که معتقد
beta U دومین حرف الفبای یونانی
alpha U حرف اول الفبای یونانی
hippodrome U [میدان اسب دوانی یونانی]
epsilon U پنجمین حرف الفبای یونانی
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
betas U دومین حرف الفبای یونانی
mu U حرف دوازدهم الفبای یونانی
lambda U یازدهمین حرف الفبای یونانی
nu U سیزدهمین حرف الفبای یونانی
delta U حرف چهارم زبان یونانی
deltas U حرف چهارم زبان یونانی
ihs U مخفف کلمه یونانی عیسی
hellenistic U وابسته به کلیمیهای یونانی حرف زن
gamma U حرف سوم الفبای یونانی
mantelletta U شنل بلند تا سر زانو مخصوص کاردینال کلیسای کاتولیک
the r. U مذهبی درسده شانزدهم میلادی برای اصطلاح کلیسای رم
The Catholic Church springs [comes] to mind as an obvious example. U کلیسای کاتولیک به عنوان یک نمونه بارز به ذهن می آید.
eros U نام دارگونه عشق درافسانههای یونانی
iota U حرف نهم الفبای یونانی نقطه
Deinocrates U [معماری وابسته به کلیمی های یونانی]
greek cross U صلیب یا چلیپای یونانی بدین شکل +
etacism U تلفظ e یونانی مانند a انگلیسی در emal
nonagium U عشر ماترک متوفی که به کشیش کلیسای محل می رسیده است
biretta U یکجور کلاه چهارگوش که کشیشان کلیسای کاتولیک روم بر سر می گذارند
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
ulysses U اولیسزقهرمان حماسه اودیسه منسوب به هومرشاعرنابینای یونانی
pi U حرف شانزدهم الفبای یونانی عدد هشتاد
post classical U در باب ادبیات یونانی ورومی گفته میشود
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
ionian U وابسته به مستعمره یونانی در کرانه باختر اسیای صغیر
AC U و نیز پسوندی است لاتینی یا یونانی معادل -ieمانند
septuagint U ترجمه یونانی توریه بدست 07تن درزمان بطلیموس
upsilon U نام حرف بیستم الفبای یونانی که بدین شکل
tetra U پیشوندیست مشتق ازکلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
achromat U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato U کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
tetr U پیشوندیست مشتق از کلمه یونانی بمعنی چهارودارای چهارقسمت واربعه
prostyle U ایوان پرستش گاههای یونانی که چهار ستون بیشتر نداشت
Oedipus U ادیپوس [افسانه یونانی] [پدرش را کشت و با مادرش ازدواج کرد]
Chrismon U [حرف اول اسم مقدس از سه واژه ی یونانی به نام مسیح]
u U جانشینی برای حرف یونانی "mu" به معنای میکرو یاریز میباشد
gradus U فرهنگ نظم ونثر لاتین و یونانی که سابقادر انگلستان تدریس میشده
Greek Revival U [سبک احیای معماری یونانی که دقیقا کپی از نقش و نگارهای باستانی بود.]
logographer U مورخ نثر نویس یونانی پیش از زمان herodotusیونانی که پیشه اش نطق بود
Symbol font U نوع نوشتار Trve Type در ویندوز که حاوی تمام نشانه ها و حروف یونانی است
odyssey U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
odysseys U قطعه منظوم رزمی منسوب به هومر شاعر یونانی حاوی شرح مسافرتهای پر حادثه "ادیسه "
cross-in-square U [کلیسای معمول در رم شرقی با چهار گوشه و میدان و چهار طاق گهواره ای]
pleiades U هفت دختراطلس که طبق روایات یونانی تبدیل به هفت ستاره شدند پروین
kappa U حرف دهم الفبای یونانی که معادل حرف >کاف < فارسی وK انگلیسی است
episcopacy U مقام اسقفی پیروی از کلیسای اسقفی
Anatolia U منطقه آناتولی که بین دریای سیاه و دریای مدیترانه قرار داشته و یکی از مراکز عمده قالیبافی ترکی، کردی، ارمنی و یونانی است. بیشتر به بافت فرش با گره ترکی معروف بوده و به دوران سلجوقیان باز می گردد.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com