English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
vocable U کلمه صوتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
speech U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
speeches U وسیلهای که داده را از کامپیوتر می گیرد و آنرا به صورت کلمه صوتی خارج میکند
triphthong U کلمه یا حرف سه صوتی
Other Matches
hyphen U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
hyphens U فضای خالی که پس از تقسیم کردن کلمه در آخر خط درج میشود در متن کلمه پرداز. ولی هنگام نوشتن طبیعی کلمه دیده نمیشود
logogriph U نوعی معماکه چند کلمه داده میشود وشخص باید ازمیان این کلمات کلمه مطلوب راپیداکندویا از حروف انها کلمه مورد نیاز را بسازد
aliasing U افزودن سیگنالهای صوتی بین الگوهای صوتی برای ایجاد صدای ملایم تر
bumblebee U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
bumblebees U تولید کننده ارتعاش صوتی نوسان ساز صوتی
polyphone U جعبه موسیقی حرف دو صوتی یا چند صوتی
audio mixer U میکسر صوتی تلویزیونی مخلوط کننده صوتی
search and replace U خصوصیتی در کلمه پرداز که به کاربر امکان یاتن کلمه یا عبارت خاص میدهد وآنرا با کلمه یا عبارت دیگری جایگزین میکند
sonic boom U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
sonic booms U انفجار صوتی شکستن دیوار صوتی
vocal cords U تارهای صوتی رشتههای صوتی یا اوایی
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
voice answer back U یک دستگاه پاسخ صوتی که میتواندسیستم کامپیوتری را به یک شبکه تلفنی وصل کند تا پاسخ صوتی را به درخواستهای انجام شده از ترمینالهای تلفنی فراهم اورد
least significant bit U رقم دودویی در سمت راست یک کلمه که کمترین توان کلمه را می گیرد.
statute at large U چاپ قانون به طور کلمه به کلمه از روی متن اصلی
prefix U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
prefixes U کلمه متصل به ابتدای کلمه بعد که به آن معنای خاص می بخشد
augments U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmenting U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
augmented U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
worded U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
markers U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
word U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
marker U نشانه شروع کلمه در ماشین با طول کلمه متغیر
augment U تولید یک کلمه آدرس قابل استفاده از دو کلمه کوتاهتر
Persian rug U [فرش ایرانی در حالت کلی کلمه که گاه با کلمه قالی شرقی نیز مانوس می باشد.]
to rime one word with another U یک کلمه رابا کلمه دیگر قافیه اوردن
ring shift U جابجایی داده به چپ و راست در یک کلمه بیتی که از موز کلمه بیفتد نادیده گرفته میشود و محلهای خالی با صفر پر می شوند
donkey sonar U ردیاب صوتی هلی کوپتر ردیاب صوتی
processor U ساخت CPU با اندازه کلمه بزرگ با وصل کردن پلاکهای با اندازه کلمه کوچکتر به هم
hypertext U روش اتصال کلمه یا تصویر به صفحه بعد پس از انتخاب کلمه یا تصویر توسط کاربر
syllable U جزء کلمه مقطع کلمه
synonyms U کلمه مترادف کلمه هم معنی
synonym U کلمه مترادف کلمه هم معنی
syllables U جزء کلمه مقطع کلمه
lsb U رقم دودویی که محل سمت راست کلمه را اشغال میکند و کمترین توان دو را در کلمه دارد که معمولا معادل رو به توان صفر است
enclitic U متکی به کلمه قبلی کلمهای که تکیه ندارد و یااگر دارد تکیه اش رابکلمه پیش از خود میدهد ودر تلفظ بدان کلمه می چسبد
soft U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
keyword U 1-کلمه دستور در زبان برنامه نویسی برای انجام عملی . 2-کلمه مهم در عنوان یا متنی که محتوای آن را می نویسد. 3-کلمهای که در رابط ه با متنی باشد
softer U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
softest U محل متن در راست یا چپ حاشیه متن کلمه پرداز به طوری که اگر کلمه جا نشد حروف خالی اضافه به طور خودکار درج خواهند شد
shift U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifts U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
shifted U جابجایی داده به چپ یا راست در یک کلمه , بیتهایی که از مرز کلمه خارج می شوند نادیده گرفته می شوند محلهای خالی با صفر پر می شوند
sound absorption U خاصیت تبدیل انرژی صوتی خاصیت جذب انرژی صوتی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
softer U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
softest U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
soft U حرف خالی که در صورتی درج میشود که کلمه در انتهای خط دو بخش شود ولی وقتی کلمه طبیعی نوشته میشود درج نمیشود
cycle U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycles U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
cycled U تغییر مکان یک الگویی از بیتها در کلمه و بیتهایی که در آخر تغییر مکان می یابند به اول کلمه می آیند
sonic U صوتی
phonic U صوتی
vocals U صوتی
acoustic U صوتی
vowels U صوتی
sound powered U صوتی
vocal U صوتی
monaural U یک صوتی
phonography U صوتی
vowel U صوتی
contrapuntal U چند صوتی
voice output U خروجی صوتی
sound waves U موج صوتی
phonetic alphabet U الفبای صوتی
hum U اغتشاش صوتی
acoustical surveillance U مراقبت صوتی
acoustical sound enclosure U روپوش صوتی
acoustic wave U موج صوتی
acoustic sweeping U روبیدن صوتی
acoustic filter U صافی صوتی
acoustic spectrum U طیف صوتی
acoustic signal U علامت صوتی
acoustic intensity U شدت صوتی
acoustic signal U سیگنال صوتی
acoustic pressure U فشار صوتی
hummed U اغتشاش صوتی
hums U اغتشاش صوتی
phonetic system U سیستم صوتی
affricate ادغام صوتی
soundtrack U حاشیهی صوتی
audio range U ناحیه صوتی
audio oscillator U اوسیلاتور صوتی
audio frequency amplifier U فزونساز صوتی
audio frequency U فرکانس صوتی
audio frequency U بسامد صوتی
audio amplifier U فزونساز صوتی
audio transformer U مبدل صوتی
audio reception U دریافت صوتی
soundtracks U حاشیهی صوتی
acoustic memory U حافظه صوتی
sound wave U موج صوتی
sound vibration U ارتعاش صوتی
archers U موشک صوتی
archers U راکت صوتی
archer U موشک صوتی
archer U راکت صوتی
sound probe U گیرنده صوتی
sound powered telephone U تلفن صوتی
tonal scale U مقیاس صوتی
sound powered U وسیله صوتی
sound energy U انرژی صوتی
sound discipline U انضباط صوتی
sound channel U مسیرعبور صوتی
tuning forks U دو شاخه صوتی
tuning fork U دو شاخه صوتی
acoustic U به طریقه صوتی
sonic boom U انفجار صوتی
sonic boom U دیوار صوتی
sonic booms U انفجار صوتی
sonic booms U دیوار صوتی
sounded U موج صوتی
sounds U موج صوتی
sounp power U توان صوتی
voice U شفاهی صوتی
voices U شفاهی صوتی
voicing U شفاهی صوتی
soundest U موج صوتی
sound bars U نوارهای صوتی
phoneme U صدای صوتی
hammer box U چکش صوتی
sound frequency U بسامد صوتی
sonic delay line U خط تاخیری صوتی
sonic frequency U بسامد صوتی
sonic depth finder U ژرفایاب صوتی
voice mail U پست صوتی
sonar U ردیاب صوتی
sound U موج صوتی
voice recognition U تشخیص صوتی
voice response U جواب صوتی
voice synthesis U ترکیب صوتی
sound barrier U مانع صوتی
phoneme U حرف صوتی
hammer box U ضارب صوتی
fathometer U سوند صوتی
phonology U نظام صوتی
vocalical U صدادار صوتی
humming noise U اغتشاش صوتی
voice input U ورودی صوتی
vocalization U تلفظ صوتی
voice communications U ارتباطات صوتی
vocalic U صدادار صوتی
acoustics U خواص صوتی ساختمان
acoustic coupler U تزویج کننده صوتی
universal output transformer U مبدل صوتی عمومی
poof U صوتی بیانگر ناباوری
sound channel U کانال صوتی دریایی
semivowel U حرف نیم صوتی
wundt sound pendulum U پاندول صوتی وونت
poufs U صوتی بیانگر ناباوری
acoustic delay line U خط تاخیر دهنده صوتی
sound spectrograph U طیف نگار صوتی
screamer U نوسان ساز صوتی
sound ranging U مسافت یابی صوتی
poofs U صوتی بیانگر ناباوری
sonant U صوتی باهنگ صدا
screamer U موج ساز صوتی
acoustic circuit U مدار صوتی مین
acoustic coupler U تطبیق دهنده صوتی
acoustic minehunting U مین یابی صوتی
phonetic alphabet U الفبای صوتی یا اوایی
active acoustic torpedo U اژدر صوتی عامل
automatic voice network U شبکه صوتی خودکار
hum frequency U فرکانس اغتشاشات صوتی
dual channel sound system U کانال صوتی دوگانه
dual channel television sound system U کانال صوتی دوگانه
audio amplifier U تقویت کننده صوتی
split sound system U کانال صوتی دوگانه
phomenic U وابسته به واج صوتی
echo sounder U عمق یاب صوتی
intercarrier sound system U کانال صوتی مخلوط
audio amplifier U امپلی فایر صوتی
devoice U غیر صوتی کردن
acoustical sound enclosure U محفظه عایق صوتی
laloplegia U فلج دستگاه صوتی
acoustic resonance device U دستگاه همنوایی صوتی
devocalize U غیر صوتی کردن
first audio stage U مرحله صوتی نخست
acoustic synchronizer U همزمان ساز صوتی
acoustic با استفاده از انرژی صوتی
contrapuntal U اهنگ یاترانه چند صوتی
reproduction [of a recording] [audio, video] U پخش [ضبط صوتی یا تصویری]
high frequency sound U موج صوتی فرکانس بالا
sonobuoy U بویه صوتی و ضد زیردریایی سونوبوی
high pass acoustical filter U صافی صوتی بالا گذر
aeolus U نوعی راکت صوتی دریایی
magnetic tape archive U بایگانی یا ارشیو نوارهای صوتی
low pass acoustical filter U صافی پایین گذر صوتی
speeches U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
speech U تولید کلمات صوتی با بررسی صدا
phonetics U مبحث تلفظ صوتی حرف وکلمات
homophone U متشابه الصوت دارای تشابه صوتی
sound box U جعبه تبدیل امواج صوتی به صدا
playback rate scale factor U صوتی که با نرخ مختلف اجرا میشود
envelope U در چند رسانهای شکل موج صوتی
envelopes U در چند رسانهای شکل موج صوتی
acoustical surveillance U اکتشاف وتجسس هدفها به طریقه صوتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com