Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 54 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
antonym
U
کلمهء متضاد
antonyms
U
کلمهء متضاد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
euphemisms
U
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemism
U
استعمال کلمهء نیکو و مطلوبی برای موضوع یا کلمهء نامطلوبی
euphemize
U
استعمال کلمهء نیکو بجای کلمهء زشت
apposition
U
کلمهء وصفی
jussive
U
کلمهء امری
adeno
U
کلمهء پیشوندی است که به معنی
adren
U
کلمهء پیشوندی است به معنی
adeni
U
کلمهء پیشوندی است که به معنی
aden
U
کلمهء پیشوندی است که به معنی
adreno
U
کلمهء پیشوندی است به معنی
acantho
U
کلمهء پیشوندی بمعنی خار وخادار میباشد
advert
U
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
adverts
U
توجه کردن مخفف تجارتی کلمهء advertisement
acaro
U
کلمهء پیشوندی است مشتق ازacarus به معنی
alliterate
U
چند کلمهء نزدیک بهم را با یک حرف اغاز کردن
diverse
U
متضاد
opposed
U
متضاد
antithetic
U
متضاد
antithetical
U
متضاد
polar
U
متضاد
contradictory
U
متضاد
achromat
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
achromato
U
کلمات پیشوندی است یونانی مشتق از کلمهء achromatos بمعنی
opposite meaning
U
معنی متضاد
conflicting goals
U
اهداف متضاد
color antagonists
U
رنگهای متضاد
drop out type
U
دخشههای متضاد
contrarily
U
بطور متضاد
antonym
U
ضد و نقیض متضاد
antonyms
U
ضد و نقیض متضاد
opposites test
U
ازمون کلمات متضاد
polarizing
U
بصورت متضاد در اوردن
antonymous
U
وابسته بکلمه متضاد
polarised
U
بصورت متضاد در اوردن
opp
U
متضاد Opposite - opposition
polarises
U
بصورت متضاد در اوردن
amphoteric
U
دارای خواص متضاد
polarising
U
بصورت متضاد در اوردن
polarize
U
بصورت متضاد در اوردن
polarizes
U
بصورت متضاد در اوردن
synonym antonym test
U
ازمون واژههای مترادف-متضاد
polarizer
U
متضاد کننده قطبش دهنده
oxymoron
U
استعمال کلمات مرکب متضاد
eupepsia
U
کلمه متضاد سوء هاضمه
dualism
U
وجود دو موقعیت یاپدیده متضاد در کنار یکدیگر
yin yang
U
مرد و زن
[نمادی که در فرش های چینی بکار رفته و مفهوم از دو چیز متضاد را نشان میدهد.]
orthoferrite
U
یک ماده که به صورت طبیعی وجود دارد و از نواحی متناوب مارپیچ با پلاریته مغناطیسی متضاد تشکیل یافته است
push pull
U
وابسته بدولوله الکترونی که جریان برق در انها دردوجهت متضاد جریان یابد
adversative
U
حرف نقض کلمهء نقض
counter current
U
جریان مخالف دریایی جریان متضاد اب
depolarize
U
غیر متعادل کردن متضاد کردن
divert action
U
عکس العمل متضاد عکس العمل مخالف
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com