Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tank recovery vehicle
U
خودرو اخراجات تانک جرثقیل زرهی
armor protection
U
حفافت درمقابل ادوات زرهی پوشش زرهی
cocked hats
U
کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
cocked hat
U
کلاهک مسلح شدن مین کلاهک برجسته
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
four by two
U
خودرو چهارچرخی که فقط دوچرخ ان نیرو داشته باشد خودرو چهار در دو
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
towerlet
U
برجک
turrets
U
برجک
turret
U
برجک
echauguette
U
برجک
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
brattice
U
نیم برجک
power turret
U
برجک برقی
turret guns
U
توپهای برجک
dome light
U
چراغ برجک
turret
U
برجک توپ یا تانک
turret guns
U
توپهای برجک دار
cupola
U
برجک فرماندهی تانک
battery
U
باطری برجک توپ
cupolas
U
برجک فرماندهی تانک
turrets
U
برجک توپ یا تانک
batteries
U
باطری برجک توپ
racers
U
رینگ لغزنده برجک توپ
racer
U
رینگ لغزنده برجک توپ
cimborio
U
[برجک نورگیر بالای بام]
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
racers
U
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
racer
U
ریل یا سرسره دوار برجک توپ
sponson
U
سکوی استقرار توپ روی برجک
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
antitank
U
ضد زرهی
armor
U
زرهی
armorial
U
زرهی
armored
U
زرهی
rmour
U
زرهی
armoring
U
زرهی
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
mechanized
U
پیاده زرهی
armored artillery
U
توپخانه زرهی
shelling
U
زرهی پوشش
shell
U
زرهی پوشش
sheathed cable
U
کابل زرهی
shells
U
زرهی پوشش
armor group
U
گروه زرهی
armor protection
U
حفافت زرهی
armour
U
زرهی کردن
armor plate
U
ورق زرهی
cavalry
U
سوار زرهی
armored cavalry
U
سوار زرهی
armored infantry
U
پیاده زرهی
armor
U
رسته زرهی
armor
U
زرهی کردن
armored vehicle
U
خودروی زرهی
armor plate
U
حفاظ یا پوشش زرهی
armor sweep
U
عملیات پاکسازی زرهی
armored reconnaissance vehicle
U
خودروی شناسایی زرهی
composite armor
U
نیروی زرهی مرکب
light armor
U
وسایل زرهی سبک
panzer
U
لشگر زرهی المانی
achievement of arms
U
مجموعه ای از نشان های زرهی
armor plate rolling mill
U
دستگاه نورد ورق زرهی
coil up
U
جمع شدن ستون زرهی
armor plate planer
U
ماشین رنده ورق زرهی
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
composite squadron
U
گردان سوار زرهی یا هلی کوپتر مختلط
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
hoods
U
کلاهک
helmet
U
کلاهک
helmets
U
کلاهک
overhang
U
کلاهک
overhangs
U
کلاهک
hood
U
کلاهک
lid
U
کلاهک
lids
U
کلاهک
tegmentum
U
کلاهک
collar
U
کلاهک
bonnet
U
کلاهک
warhead
U
کلاهک
warheads
U
کلاهک
crown top
U
کلاهک
cupule
U
کلاهک
cap
U
کلاهک
bonnets
U
کلاهک
head stock
U
کلاهک
capped
U
کلاهک
cap wale
U
کلاهک
warheads
U
کلاهک جنگی
lidding film
U
کلاهک لیوان
warhead
U
کلاهک جنگی
ice cap
U
کلاهک یخی
percussion cap
U
کلاهک ضربتی
percussion caps
U
کلاهک ضربتی
hood
U
کلاهک دودکش
tallboy
U
کلاهک دودکش
ice-cap
U
کلاهک یخی
ice-caps
U
کلاهک یخی
snowcap
U
کلاهک برفی
hoods
U
کلاهک دودکش
detonation cap
U
کلاهک چاشنی
bonnets
U
کلاهک دودکش
mushromm could
U
کلاهک اتمی
blind flange
U
فلانژ کلاهک
blasting cap
U
کلاهک منفجرکننده
gas cap
U
کلاهک گاز
ignition cap
U
کلاهک چاشنی
blasting cap
U
کلاهک چاشنی
glans
U
کلاهک احلیل
chimney pots
U
کلاهک دودکش
bonnet
U
کلاهک دودکش
chimney pot
U
کلاهک دودکش
detonation cap
U
کلاهک منفجرکننده
cucullate
U
کلاهک دار
pileate
U
دارای کلاهک
pile cap
U
کلاهک شمع
cap nut
U
مهره کلاهک دار
noses
U
دماغه کلاهک موشک
warhead
U
کلاهک موشک سر جنگی
cowel
U
کلاهک دودکش دار
warheads
U
کلاهک موشک سر جنگی
false ogive
U
روکش کلاهک گلوله
door lintel
U
نعل درگاه کلاهک
nose
U
دماغه کلاهک موشک
ignition cap
U
کلاهک مشتعل کننده
trucks
U
کلاهک بالای دکل
all weather hood
U
کلاهک مخصوص هوا
armor piercing capped
U
دارای کلاهک ثاقب
hoods
U
روپوش کلاهک دودکش
trucking
U
کلاهک بالای دکل
hood
U
روپوش کلاهک دودکش
abat vent
U
کلاهک دودکش بخاری
protection hood
U
کلاهک یا روپوش محافظ
trucked
U
کلاهک بالای دکل
truck
U
کلاهک بالای دکل
igniting fuze
U
کلاهک مشتعل کننده
dome
U
کلاهک دودکش
[شیمی]
hood
U
کلاهک دودکش
[شیمی]
coupling base
U
اتصال دهنده چاشنی به کلاهک
hoods
U
کلاهک کاپوت ماشین روپوش
hood
U
کلاهک کاپوت ماشین روپوش
bonnet
U
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
lower fungus
U
قارچ بدون کلاهک هاگ
bonnets
U
کلاهک دودکش سرپوش هرچیزی
igniter
U
خرج مشتعل کننده کلاهک منفجرکننده
scout car
U
خودروی دیده وری خودروی شناسایی زرهی
hound dog
U
موشک هوا به زمین مخصوص هواپیماهای ب-25 با کلاهک اتمی
air defense weapon control case
U
روش استفاده از کلاهک اتمی در جنگ افزارهای پدافندهوایی
coupling base
U
وسیلهای که چاشنی را به کلاهک یا خرج مشتعل کننده وصل میکند
radar
U
رادار
titans
U
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
titan
U
نوعی موشک دو طبقه قاره پیمای بالیستیکی مجهز به کلاهک اتمی
minuteman
U
نوعی موشک سه مرحلهای قاره پیمایی که کلاهک اتمی حمل میکند
radarman
U
متصدی رادار
radar installation
U
تاسیسات رادار
radar trapping
U
اختلال رادار
radar equipment
U
تجهیزات رادار
radar engineering
U
مهندسی رادار
radar ranging
U
میدان رادار
radar trace
U
علامت رادار
radar scope
U
صفحه رادار
radar location
U
موقعیت رادار
radar quardship
U
نگهبانی رادار
corner reflector
U
پریکسوپ رادار
radome
U
برج رادار
radome
U
اطاق رادار
sensor
U
رادار مراقبتی
counter circuit
U
کنتور رادار
radar network
U
شبکه ی رادار
radar man
U
متصدی رادار
teleran
U
رادار تلویزیونی
radar operator
U
متصدی رادار
radar
U
دستگاه رادار
radar beam
U
پرتو رادار
radar alimeter
U
فرازیاب رادار
crystal balls
U
انتن رادار
radar beacon
U
راهنمای رادار
acquisition radar
U
رادار هدفیابی
acquisition radar
U
رادار هدفیاب
radar boresight
U
محوریابی رادار
aerial radar
U
رادار هوایی
agl
U
رادار هواپیما
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com