English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 7 (1 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
curule magistrate U کلانترباداوری که برکرسی عاج می نشستند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
The pigeous peched on the television aerial . U کبوترها روی آنتن تلویزیون نشستند
to fill the chair U برکرسی نشستن
chair U برکرسی یاصندلی نشاندن
chaired U برکرسی یاصندلی نشاندن
chairing U برکرسی یاصندلی نشاندن
chairs U برکرسی یاصندلی نشاندن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com