English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 30 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
whisk U کلاله یادسته مو
whisked U کلاله یادسته مو
whisking U کلاله یادسته مو
whisks U کلاله یادسته مو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
squad U دسته بصورت جوخه یادسته دراوردن
squads U دسته بصورت جوخه یادسته دراوردن
formate U بستون یادسته هواپیما ملحق شدن
collectrals U کلاله
scopula U کلاله مو
stigma U کلاله
cresting U کلاله
crest U کلاله
stigmas U کلاله
crests U کلاله
entry U نقط های در زمان که یک برنامه یا کار یادسته اجرا میشود توسط تقویم سیستم عامل
pappus U کلاله اطراف گل
knotted U کلاله دار
scopulate U کلاله مانند
snowcap U کلاله برفی
tuffet U کلاله خوشه
flocculate U کلاله کاکل
stupa U کلاله بافتهای حصیری
comose U کلاله دار مویی
tufts U ریش بزی کلاله
tuft U ریش بزی کلاله
ringlets U کلاله انگشتری کوچک
ringlet U کلاله انگشتری کوچک
hassocks U کلاله علف درهم پیچیده
hassock U کلاله علف درهم پیچیده
pendant U سر ترنج [کلاله] [سر ترنج را به طرح های دوران صفویه نسبت می دهند و معمولا نقشی از ترنج مرکزی را نشان می دهد و به صورت های مختلف هندسی، بیضی شکل، دایره ای و چند ضلعی بافته می شود.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com