Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (19 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
The shoes are a size too big for my feet.
U
کفشها یک نمره برای پایم گشاد است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
My shoes pinch.
U
کفشها پایم رامی زند
I cant get into these shoes.
U
این کفشها پایم نمی رود ( کوچک هستند )
These shoes are too big for me .
U
این کفشها برایم گشاد است
straddle
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddles
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
straddled
U
گشاد ایستادن گشاد گشاد راه رفتن
shake bottle
U
بطری حاوی گویهای کوچک نمره دار برای تعیین شماره بازیگر بیلیارد
v ring
U
تصویر شکاف درجه تفنگ روی خال سیاه هدف برای نمره دادن به تیراندازی
To walk with ones feet wide apart.
U
گشاد گشاد راه رفتن
These shoes are too tight for me.
U
این کفشها برایم تنگ است
The position is over his head . he cannot cope with it .
U
این شغل برای سرش خیلی گشاد است ( از توانائی اوبیرون است )
She stared at him with wide eyes.
U
با چشمهای گشاد ( گشاد شده ) با ؟ خیره شده بود
i was completely spattereed
U
به از رو تا به پایم گل پاشیده شد
I sprained my ankle.
U
پایم دررفت
I have a cramp in my leg
U
پایم تیر می کشد
She stepped on my foot .
U
پایم را لگه کرد
I feel pins and needles in my foot.
U
پایم خواب رفته
The car ran over mylegs.
U
اتوموبیل از روی پایم رد شد
A surge of anger rushed over me .
U
سرا پایم را فرا گرفت
The hotel has overcharged me .
U
هتل گران پایم حساب کرده
I stamped on the spider .
U
عنکبوت رابا پایم کوبیدم ( وله کردم )
thread fineness
U
نمره نخ
marks
U
نمره
yarn count
U
نمره نخ
t score
U
نمره T
scores
U
نمره
grade
U
نمره
scored
U
نمره
numeral
U
نمره
numerals
U
نمره
grades
U
نمره
mark
U
نمره
score
U
نمره
broadest
U
گشاد
loosest
U
گشاد
looser
U
گشاد
loose
U
گشاد
broader
U
گشاد
reamer
U
گشاد کن
loose-fitting
U
گشاد
broad
U
گشاد
straddles
U
گشاد با زی
wide
U
گشاد
straddled
U
گشاد با زی
wider
U
گشاد
widest
U
گشاد
straddle
U
گشاد با زی
loose fitting
U
گشاد
graded
U
نمره دار
error score
U
نمره خطا
additional score
U
نمره اضافی
numbering
U
نمره زنی
scoring
U
نمره گذاری
grade
U
نمره دادن
main score
U
نمره اصلی
evaluation score
U
نمره ازمایش
grading
U
نمره گذاری
weighted score
U
نمره وزنی
composite score
U
نمره مرکب
raw score
U
نمره خام
derived score
U
نمره اشتقاقی
conduct grade
U
نمره انضباط
standard score
U
نمره معیار
ipsative score
U
نمره نسبی
test value
U
نمره ازمون
test score
U
نمره ازمون
time score
U
نمره زمانی
accuracy score
U
نمره دقت
unweighted score
U
نمره غیروزنی
percentile score
U
نمره صدکی
score
U
نمره اوردن
numbers
U
نمره دادن به
gross score
U
نمره خام
real score
U
نمره واقعی
evaluation score
U
نمره ارزیابی
lie score
U
نمره دروغگویی
total score
U
نمره کامل
graphic score
U
نمره نگارهای
grader
U
نمره گذار
sigma score
U
نمره معیار
true score
U
نمره حقیقی
stanine score
U
نمره نه بخشی
deviation score
U
نمره انحراف
scores
U
نمره اوردن
scores
U
چوب خط نمره
scored
U
نمره اوردن
scored
U
چوب خط نمره
number
U
نمره شمردن
gain score
U
نمره افزوده
number
U
نمره دادن به
grade score
U
نمره کلاسی
grades
U
نمره دادن
numbers
U
نمره شمردن
score
U
چوب خط نمره
ream
U
گشاد کردن
stretchy
U
گشاد شونده
slop
U
شلوار گشاد
pajamas
U
شلوار گشاد
straddled
U
گشاد نشستن
slopping
U
شلوار گشاد
stretchiest
U
گشاد شونده
stretchier
U
گشاد شونده
reaming
U
گشاد کردن
wide mouthed
U
دهن گشاد
straddles
U
گشاد نشستن
slopped
U
شلوار گشاد
bigmouthed
U
دهن گشاد
bell mouthed
U
دهن گشاد
spacious
U
جامع گشاد
dilatant
U
گشاد شونده
dilate
U
گشاد کردن
slip-ons
U
لباس گشاد
dilates
U
گشاد کردن
dilating
U
گشاد کردن
slip on
U
لباس گشاد
straddle
U
گشاد نشستن
corrected score
U
نمره اصلاح شده
subjective scoring
U
نمره گذاری ذهنی
differential scoring
U
نمره گذاری افتراقی
normalized score
U
نمره هنجار شده
configural scoring
U
نمره گذاری طرحی
standardized score
U
نمره بهنجار شده
scoring key
کلید نمره گذاری
The car had no licence ( number ) plate .
U
اتوموبیل بی نمره بود
observed score
U
نمره مشاهده شده
conspect reliability
U
پایایی نمره گذاران
point
U
نمره درس پوان
transmuted score
U
نمره تبدیل شده
to let out
U
افشاکردن گشاد کردن
slack
U
کساد کردن گشاد
jars
U
شیشه دهن گشاد
slackest
U
کساد کردن گشاد
slacks
U
کساد کردن گشاد
jar
U
کوزه دهن گشاد
jarred
U
شیشه دهن گشاد
mother hubbard
U
لباس گشاد زنانه
clump block
U
قرقره دهان گشاد
jar
U
شیشه دهن گشاد
jarred
U
کوزه دهن گشاد
jars
U
کوزه دهن گشاد
dalmatic
U
خرقه استین گشاد
mason jar
U
کوزه دهن گشاد
varicosity
U
گشاد شدگی سیاهرگ
Wellington
U
چکمه دهان گشاد
varix variously
U
سیاهرگ گشاد شده
sacks
U
پیراهن گشاد و کوتاه
oxford bags
U
شلوار خیلی گشاد
blouses
U
پیراهن یاجامه گشاد
wide eyed
U
دارای چشم گشاد
carboy
U
تنگ دهن گشاد
dolman sleeve
U
استین گشاد و اویخته
robes
U
لباس بلند و گشاد
blouse
U
پیراهن یاجامه گشاد
capacious
U
گنجایش دار گشاد
sack
U
پیراهن گشاد و کوتاه
oxbags
U
شلوار خیلی گشاد
astraddle
U
دارای پای گشاد
robe
U
لباس بلند و گشاد
wide-eyed
U
دارای چشم گشاد
sacked
U
پیراهن گشاد و کوتاه
telephone dial
U
صفحه نمره گیر تلفن
mark
U
نمره گذاری کردن علامت
predicted score
U
نمره پیش بینی شده
marks
U
نمره گذاری کردن علامت
pages
U
صفحات را نمره گذاری کردن
page
U
صفحات را نمره گذاری کردن
paged
U
صفحات را نمره گذاری کردن
straddles
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawls
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
sprawling
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
straddle
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
sprawl
U
گشاد نشستن هرزه روییدن
straddled
U
میان دو پا قراردادن گشاد نشینی
risks
U
گشاد بازی بخطر انداختن
To widen a road .
U
جاده یی را گشاد کردن ( تعریض )
To spend recklessly ( prodigally ) .
U
گشاد بازی کردن ( ولخرجی )
scrawl
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawled
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
scrawling
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
carronade
U
یکجورتوپ کوتاه دهن گشاد
risking
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risk
U
گشاد بازی بخطر انداختن
risked
U
گشاد بازی بخطر انداختن
scrawls
U
خط خطی کردن گشاد نشستن
The police officer took down the car number .
U
افسر پلیس نمره اتوموبیل را برداشت
I give you full marks for that .
U
نمره ات بیست است ! ( آفرین و مرحبا )
annual average score
U
میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
raglan
U
پالتو استین گشاد سبک و فراخ
krater
U
کوزه دهن گشاد دسته دارقدیمی
rochet
U
جبه کتانی گشاد اسقفان وراهبان
mallet goal
U
نمره دادن از صفر تا 01 به بازیگر به نسبت مهارت او
outpoint
U
سبقت گرفتن پوان یا نمره بیشتر اوردن از
She likes loose - fitting dresses .
U
از لباس های گشاد خوشش نمی آید
varicosity
U
جایی که چند سیاهرگ گشاد شده باشند
My shoes stretched after wearing them for a couple of days .
پس از چند روز پوشیدن، کفشهایم گشاد شدند.
pajamas
U
جامه گشاد که در خانه یا هنگام خوابیدن می پوشند
score
U
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scored
U
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
scores
U
نمره امتحان باچوب خط حساب کردن علامت گذاردن
otis quick scoring mental ability test
آزمون توانایی ذهنی اوتیس با نمره گذاری سریع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com