English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sea power U کشور دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
short haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
short-haul U کاروان دریایی که بین سواحل دو کشور بیگانه و ناشناس حرکت میکند
sea power U نیروی دریایی کشور حاکم بر دریاها
Other Matches
republic U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
republics U حکومتی که در ان سمت رئیس کشور بالوراثه منتقل نمیشود و مدت ریاست کشور نیز غالب اوقات محدود است و انتخاب رئیس کشور از طریق مراجعه به اراء عمومی صورت می گیرد
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
Burundi U کشور بروندی در مرکز خاوری افریقا و شرق کشور زئیر
secession U تجزیه جدایی یک قسمت از خاک کشور و خروج ان از حاکمیت کشور منفصل منه
extradites U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradite U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extraditing U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
extradited U مقصرین را پس دادن مجرمین مقیم کشور بیگانه رابه کشور اصلیشان تسلیم کردن
provincialism U اعتقاد به لزوم عدم تمرکز دراداره کشور و تقسیم اختیارات و مسئولیتها بین ایالات ونواحی کشور
innocent passage U مثل حالتی که دولتی قوای خود را جهت سوار کردن به کشتی از خاک کشور دیگری با رضایت ان کشور بدون حالت تهاجمی عبور دهد
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
letter of recall U نامهای است که رئیس یک کشور به رئیس کشور دیگرنوشته و از او تقاضای مرخص کردن سفیری را که کارش در مملکت مرسل الیه پایان یافته میکند
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
nonaligned U کشور غیر متعهد از نظرسیاسی کشور غیر وابسته
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
country cover diagram U دیاگرام نشان دهنده اجرای عکاسی هوایی در هر کشور دیاگرام پوشش عکاسی هوایی در سطح کشور
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
stated U کشور
soiling U کشور
soil U کشور
fatherland U کشور
stating U کشور
country U کشور
common wealth U کشور
soils U کشور
states U کشور
territory U کشور
countries U کشور
territories U کشور
state U کشور
land n U کشور
state- U کشور
nation U کشور
nations U کشور
fatherlands U کشور
realm U کشور
realms U کشور
Nigeria U کشور نیجریه
Sweden U کشور سوئد
secretary of state for home affairs U وزیر کشور
Sierra Leone U کشور سیرالئون
fairylands U کشور پریان
Niger U کشور نیجر
Nicaragua U کشور نیکاراگوا
Somalia U کشور سومالی
Swaziland U کشور سوازیلند
Suriname U کشور سورینام
Sudan U کشور سودان
Sri Lanka U کشور سریلانکا
in these parts <adv.> U در این کشور
in this country <adv.> U در این کشور
Singapore U کشور سنگاپور
New Zealand U کشور زلاندنو
fairyland U کشور پریان
Korea U کشور کره
Senegal U کشور سنگال
Holland U کشور هلند
Bhutan U کشور بوتان
kingdom U کشور قلمروپادشاهی
assyria U کشور اشور
traitor to the countruy U خائن کشور
attack origine U کشور اغازکننده تک
Qatar U کشور قطر
Portugal U کشور پرتغال
sending state U کشور فرستنده
Oman U کشور عمان
Pakistan U کشور پاکستان
Paraguay U کشور پاراگوئه
Rwanda U کشور رواندا
Peru U کشور پرو
Philippines U کشور فیلیپین
America U کشور امریکا
stating U جمهوری کشور
traitor to one's country U خائن به کشور
dependency U کشور غیرمستقل
Argentina U کشور آرژانتین
Bahamas U کشور باهاما
Bahrain U کشور بحرین
mother country U کشور اصلی
mother countries U کشور اصلی
dependencies U کشور غیرمستقل
Greece U کشور یونان
midland U داخله کشور
Angola U کشور انگولا
Morocco U کشور مغرب
Zambia U کشور زامبیا
turkeys U کشور ترکیه
abroad خارج از کشور
high court of U دیوانعالی کشور
inland U درون کشور
ministry of the interior U وزارت کشور
southland U کشور نیمروز
Andorra U کشور آندورا
Spain U کشور اسپانیا
the play of europe U کشور سویس
the superme court U دیوانعالی کشور
the youth of the country U جوانان کشور
state- U جمهوری کشور
Home Office U وزارت کشور
stated U جمهوری کشور
Ukraine U کشور اوکرانی
Uganda U کشور اوگاندا
turkey U کشور ترکیه
land of the rising sun U کشور ژاپن
Tunisia U کشور تونس
Togo U کشور توگو
Thailand U کشور تایلند
Tanzania U کشور تانزانیا
state U جمهوری کشور
Uruguay U کشور اوروگوئه
Venezuela U کشور ونزوئلا
theocrat U خداوند کشور
interior ministry U وزارت کشور
Zimbabwe U کشور زیمبابوه
great power U کشور با قدرت
Bangladesh U کشور بنگلادش
Belize U کشور بلیز
Liberia U کشور لیبریا
home country U کشور اصلی
Vietnam U کشور ویتنام
states U جمهوری کشور
Honduras U کشور هندوراس
Gabon U کشور گابن
Finland U کشور فنلاند
Fiji U کشور فیجی
host country U کشور میزبان
Eire U کشور ایرلند
Ecuador U کشور اکوادر
Egypt U کشور مصر
Djibouti U کشور جی بوتی
respublica U جمهوری کشور
respublica U کشور جمهوری
Ghana U کشور غنا
Guyana U کشور گیانا
Burma U کشور برمه
traitors U خائن به کشور
traitor U خائن به کشور
treason U خیانت به کشور
nationwide U در سرتاسر کشور
expulsions U اخراج از کشور
expulsion U اخراج از کشور
Guatemala U کشور گواتمالا
Great Britain U کشور انگلیس
Ghana U کشور گانا
Costa Rica U کشور کاستاریکا
Colombia U کشور کلمبیا
Albania U کشور آلبانی
Cameroon U کشور کامرون
host nation U کشور میزبان
cloud-cuckoo-land U کشور پریون
Cuba U کشور کوبا
deportation U اخراج از کشور
fisc U خزانه کشور
Cambodia U کشور کامبوج
department of the enterior U وزارت کشور
independency U کشور مستقل
Czechoslovakia U کشور چکوسلواکی
Mozambique U کشور موزامبیک
Myanmar U کشور میانمار
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com