Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
acquire
کشف و تعیین محل هدف با رادار
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
doppler radar
U
رادار تعیین کننده اشیاء ثابت و متحرک
fixer network
U
شبکه اکتشاف و تعیین محل هواپیما روی صفحه رادار
location audit
U
تصدیق دقت تعیین محل هدف به وسیله رادار تصدیق محل سکنی پرسنل یامحل اجناس درانبار
radar locating
U
تعیین محل نقاط یا هدفها به وسیله رادار تعیین محل توپهای دشمن به وسیله رادار
range resolution
U
قابلیت رادار برای تعیین مسافت اشیای مختلف قابلیت تفکیک بردی
Other Matches
chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار نوارهای منعکس کننده امواج رادار
skin paint
U
نوعی علایم راداری روی صفحه رادار که از انعکاس امواج رادار تولید میشود
gadgets
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
gadget
U
نوعی رادار با صفحه رنگی رادار رنگ نما
radar scan
U
تجسس بوسیله رادار میدان مراقبت رادار
railings
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
railing
U
امواج ضربانی که باعث کورکردن رادار و تولید خطوط موازی ریل مانند روی صفحه رادار میشود
radar return
U
انعکاس امواج در روی صفحه رادار علایم صفحه رادار
directional radar prediction
U
تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
radar prediction
U
بررسی به وسیله رادار تجزیه و تحلیل اطلاعات به وسیله رادار
blip
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
blips
U
نقاط درخشان روی صفحه رادار علامت روشنی که نشانه تعقیب امواج روی لامپ صفحه رادار است
crystal balls
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
trapping
U
اختلاف در امواج رادار ممانعت از پخش امواج رادار
radar tracking
U
تعقیب به وسیله رادار ردیابی هدفها به وسیله رادار
radar comouflage
U
استتار کردن از دید رادار استتار در مقابل رادار
crystal ball
U
گنبد انتن رادار انتن صفحه تصویر رادار
guided propagation
U
تبلیغات پیش بینی شده انتشار امواج رادار در مسیرپیش بینی شده ردیابی هدایت شده رادار
interlook dormant period
U
زمان توقف دستگاه رادار مدت زمان توقف کار تجسس رادار
clatter
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattered
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clattering
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
clatters
U
تار کردن صفحه رادار تولید خطوط پارازیت سفید در صفحه رادارکور کردن صفحه رادار
radar discrimination
U
قدرت تجزیه و تحلیل هدفهای مختلف از روی صفحه رادار قدرت قرائت هدف از روی صفحه رادار
authentication
U
تعیین نشانی تعیین معرف کردن
defaults
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
default
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulted
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
defaulting
U
مقدار از پیش تعیین شدهای که در صورتی که مقدار دیگری تعیین نشده باشد به کار می رود
search jammer
U
تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
radar picket
U
ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
dosimetry
U
تعیین مقدار جذب شده دارو یاتشعشع اتمی ازمایش تعیین دوز جذب شده
locates
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
located
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locating
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
locate
U
جای چیزی را تعیین کردن در جای ویژهای قرار دادن تعیین محل کردن
air priorities committee
U
کمیته تعیین ارجحیت حمل ونقل هوایی یا تعیین ارجحیت حمل بار
convoy routing
U
تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
radar
U
رادار
radar man
U
متصدی رادار
radar location
U
موقعیت رادار
radar installation
U
تاسیسات رادار
radar equipment
U
تجهیزات رادار
radar engineering
U
مهندسی رادار
sidelooking airborne radar
U
رادار جانبی
radar countermeasures
U
اقدامات ضد رادار
radar boresight
U
محوریابی رادار
radar beam
U
پرتو رادار
search radar
U
رادار تجسسی
radar network
U
شبکه ی رادار
sensor
U
رادار مراقبتی
crystal ball
U
انتن رادار
radar scope
U
صفحه رادار
radar trace
U
علامت رادار
radar trapping
U
اختلال رادار
crystal balls
U
انتن رادار
radarman
U
متصدی رادار
radome
U
برج رادار
radome
U
اطاق رادار
radar alimeter
U
فرازیاب رادار
radar
U
دستگاه رادار
radar ranging
U
میدان رادار
radar quardship
U
نگهبانی رادار
radar beacon
U
راهنمای رادار
acquisition radar
U
رادار هدفیابی
aircraft gun laying
U
رادار هواپیما
radar operator
U
متصدی رادار
doppler radar
U
رادار داپلر
counter circuit
U
کنتور رادار
surveillance radar
U
رادار مراقبتی
teleran
U
رادار تلویزیونی
corner reflector
U
پریکسوپ رادار
agl
U
رادار هواپیما
acquisition radar
U
رادار هدفیاب
aerial radar
U
رادار هوایی
doppler radar
U
رادار دوپلر
running fix
U
کشیدن سمت متوالی ناو تعیین متوالی سمت ناو اخراج اشعه متوالی برای تعیین ایستگاه
active sonar
U
رادار دریایی فعال
echoed
U
برگشت امواج رادار
radar beacon
U
برج مراقبت رادار
echoing
U
برگشت امواج رادار
radar screen
U
صفحه تصویر رادار
radar scope
U
صفحه دید رادار
echo
U
برگشت امواج رادار
radar boresight
U
تطابق خط دید رادار
radar scan
U
مراقبت بوسیله رادار
warning radar
U
رادار هشدار دهنده
echoes
U
برگشت امواج رادار
radar clutter
U
منطقه کور رادار
radar measurement
U
اندازه گیری رادار
airborne sensor
U
رادار مراقبتی هوابرد
radar countermeasures
U
پیش گیریهای ضد رادار
acquisition radar
U
رادار اکتشاف هدف
b scope
U
صفحه کاتد رادار
beam width
U
عرض بیم رادار
sector of search
U
منطقه مراقبت رادار
raydit
U
رادار اقیانوس نگار
sidelooking airborne radar
U
رادار با دید جانبی
surveillance radar
U
رادار تجسس هدف
sidelobe
U
بیم جانبی رادار
sbend distortion
U
لرزش تصویر رادار
screening elevation
U
تراز مانع رادار
radome
U
گنبد انتن رادار
radar beacon
U
برج دیدبانی رادار
sector of search
U
منطقه تجسس رادار
fire control radar
U
رادار کنترل اتش
seeker
U
رادار تجسس هدف
radar echo
U
علایم روی صفحه رادار
radar ranging
U
تنظیم تیر به وسیله رادار
aspect angle
U
زاویه انحراف مسیرگلوله از رادار
blip
U
تصویری بر روی صفحه رادار
radar prediction
U
کسب اطلاعات به وسیله رادار
altitude delay
U
افت ارتفاع امواج رادار
cluttered
U
برفک انداختن صفحه رادار
helical scanning
U
بازرسی وتجسس مارپیچی با رادار
blips
U
تصویری بر روی صفحه رادار
radar clutter
U
منطقه پوشیده از دید رادار
radar imagery
U
عکاسی به وسیله امواج رادار
shoran
U
شورن رادار اب نگار بردکوتاه
loran
U
رادار مسافت سنج دریایی
aspect change
U
تغییرمنظر هدف از دید رادار
surface reverbration
U
امواج برگشتی سطحی رادار
people sniffer
U
رادار کشف افراد دشمن
plan position indicator
U
صفحه رادار ناو یا هواپیما
radar altimetry
U
ارتفاع سنجی به وسیله رادار
scan
U
یک دور گردش انتن رادار
clara
U
منطقه رادار پاک است
unattended ground sensor
U
رادار مراقبت زمینی خودکار
radar trapping
U
اختلال پیدا کردن رادار
scanned
U
یک دور گردش انتن رادار
scans
U
یک دور گردش انتن رادار
clutters
U
برفک انداختن صفحه رادار
corner reflector
U
پریکسوپ تنظیم هدف رادار
rawinsonde
U
دستگاه راوین رادار هواسنجی
tactical air navigation
U
رادار ناوبری تاکتیکی هوایی
azimuth stabilized ppi
U
صفحه رادار با سمت ثابت
clutter
U
برفک انداختن صفحه رادار
beam width
U
عرض ستون امواج رادار
aspects
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
aspect
U
رادار مراقبت هوایی و ضدزیردریایی
fiducial marks
U
علایم منطبق شونده در صفحه رادار
carrier wave
U
موج حامل امواج رادار یا بی سیم
altitude hole
U
ناحیه کور در منطقه دید رادار
hunting
U
نوسان دادن انتن رادار درردیابی
domes
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
dome
U
کلاهک رادار برجک خودرو زرهی
carrier frequency
U
فرکانس حامل امواج بی سیم یا رادار
fixed echo
U
انعکاس ثابت روی صفحه رادار
aspect angle
U
زاویه انحراف گلوله از بیم رادار
image degradation
U
کم کردن قدرت تصویربرداری یک دستگاه رادار
railings
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
radome
U
پوشش محافظ روی رادار یاانتن
scurve distortion
U
لرزش تصویر رادار در اثرحرکت انتن
radome
U
پوشش پلاستیکی انتن رادار درهواپیما
sea return
U
امواج بازگشتی از دریا به صفحه رادار
screening elevation
U
زاویه تراز مانع ایستگاه رادار
sidelobe
U
ستونهای جانبی انرژی انتن رادار
radar picket cap
U
هواپیمای گشتی هوایی حامل رادار
railing
U
تولیدخطوط موازی روی صفحه رادار
snows
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snowing
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
keying interval
U
فاصله زمانی بین دو انعکاس موج رادار
range marker
U
شاخص مسافت یاب روی صفحه رادار
snowed
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
in the dark
U
در رهگیری هوایی یعنی درصفحه رادار من مشهودنیست
snow
U
پوشاندن کامل صفحه رادار باتولید پارازیت
snow blink
U
تکههای ابر سفید در اسمان یا صفحه رادار
ground waves
U
امواج سطحی رسیده به رادار یادستگاههای مخابراتی
burn through range
U
مسافتی که رادار در ان میتواند هدفها را کشف کند
influence sweep
U
پاکسازی میدان مین بااستفاده از امواج رادار یارادیویی
inserted grouping
U
میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
sbend distortion
U
لرزش تصویر دراثر حرکت زیگزاکی انتن رادار
check port/starboard
U
جهت تعقیب رادار به سمت دماغه کشتی یا دم هواپیما
transponder india
U
رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
radar danning
U
ناوبری به وسیله رادار برای احتراز از برخورد به مین
electromagnetic profile
U
مجموعه اطلاعات مربوط به وسایل الکترومانیتکی والکترونیکی و رادار
terrain return
U
انعکاس تشعشع امواج زمینی روی صفحه رادار
discrimination
U
حداقل جدایی برای رویت دوهدف بصورت مجزا در رادار
cardinal points effect
U
اثرعمود قرار گرفتن خط امواج رادار به صفحه تصویر زمین
pips
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipped
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pipping
U
هسته خال علایم مربوط به هدف روی صفحه رادار
pip matching
U
روش بصری روانه کردن انتن رادار در ارتفاع و سمت
people sniffer
U
رادار مخصوص کشف افراد دشمن از روی بوی بدن انها
rope chaff
U
وسایل تولید پارازیت دردستگاه رادار که با طناب سیمی درست میشود
hunting
U
حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
asdic
U
دستگاه سونار رادار کشف هدف به وسیله پخش امواج صوتی در زیر اب
homing
U
روش تعقیب و ردیابی امواج رادیویی یا رادار و پیدا کردن ایستگاه فرستنده ان
intermediate area
U
منطقه واسطه دیدبانی رادار منطقهای به عمق 2 تا 01هزار متر در جلوی لشگر
homing device
U
رادارهای ردیاب امواج رادیویی و رادار برای پیداکردن ایستگاه فرستنده انها
beacon double
U
اسم رمز برای انتخاب روش تعقیب هدف با استفاده از دونوع موج رادار
display controlled
U
نمایش منطقه در روی صفحه رادار راداری که تصویر ان مستقیما نشان داده میشود
lobes
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
lobe
U
یکی از دو یا چهار جزء تشکیل دهنده پرتو رادار جهت یاب ازانتن مجهز به بازتابنده
designations
U
تعیین
appointment
U
تعیین
appointments
U
تعیین
designation
U
تعیین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com