English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
galley U کشتی پارویی یا بادبانی قرون وسطی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
galleass U کشتی بادبانی و پارویی بزرگ قرون 71 و 81
dromond U کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
medieval U قرون وسطی قرون وسطایی
mediaeval U قرون وسطی قرون وسطایی
yawl U قایق چهار پارویی یا شش پارویی حمل شده در کشتی
the dark ages U قرون وسطی
medival ages U قرون وسطی
mediaeval ages U قرون وسطی
Middle Ages U قرون وسطی
medizeval history U تاریخ قرون وسطی
longbows U کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
longbow U کمان بلند در انگلستان قرون وسطی
medievalist U متخصص درتاریخ وهنروفرهنگ قرون وسطی
wimple U روسری زنان قرون وسطی چرخ
pennon U پرچم مثلثی شکل قرون وسطی
scholasticism U شیوه تعلیم وفلسفه مذهبی قرون وسطی
balistraria U [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
schoolman U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
ballistraria U [قابی به شکل صلیب در دیوارهای قرون وسطی]
templar U عضو فرقهای ازصلیبیون نظامی قرون وسطی
chien-assis U [پنجره زیر شیروانی مینیاتوری در قرون وسطی]
schoolastic U پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
tower house U قلعه مستحکم قرون وسطی خانه بالای برج
canterius U [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
cantherius U [تیر اصلی خرپا در خانه های قرون وسطی]
to be broken on the wheel U روی چرخ گاری مردن [نوعی مجازات اعدام در قرون وسطی]
calf's tongue U [برجسته کاری های دکوری قرون وسطی با زبانه هایی شبیه تیرهای موازی]
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
controvrsism U روش فکری گروهی ازروشنفکران قرون وسطی که بدون اعتقاد به هدفهای انقلابی به دفاع از حقوق افراد در مقابل پادشاهان می پرداختند
sailing vessel U کشتی بادبانی
sailer U کشتی بادبانی
pinnace U کشتی کوچک پارویی
galleon U کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
galleons U کشتی بادبانی بازرگانی یاجنگی اسپانیولی قرن پانزدهم
angle-leaf U [یکی از چهارشاخه، گوشه ستون ها یا برگ های بیرون زده کنده کاری شده در ته ستون های معماری قرون وسطی]
pair oar U کرجی دو پارویی
coble U قایق پارویی
shallop U کرجی پارویی
cutter U قایق پارویی
cutters U قایق پارویی
rowboat U قایق پارویی
rowboats U قایق پارویی
row boat U کرجی پارویی
dingey U کرجی پارویی
pulling boat U قایق پارویی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
kayaks U قایق پارویی اسکیموها
kayak U قایق پارویی اسکیموها
skiff U کرجی پارویی کوچک
praam U کرجی یا پارویی اسکاندیناوی
frigate U نوعی قایق پارویی
frigates U نوعی قایق پارویی
center board U ته قایق بادبانی
sailing boats U قایق بادبانی
sailing boat U قایق بادبانی
sailcloth U پارچه بادبانی
sailer U شناوه بادبانی
sailmaker'whipping U بست بادبانی
sailboat U قایق بادبانی
sailboats U قایق بادبانی
dinghies U قایق کوچک پارویی یابادبانی
dinghy U قایق کوچک پارویی یابادبانی
proa U قایق پارویی وبادبانی اندونزی
wherry U قایق سبک پارویی مسافری
schooner U نوعی قایق بادبانی
masts U دکل قایق بادبانی
schooners U نوعی قایق بادبانی
mast U دکل قایق بادبانی
sailors U ملوان قایق بادبانی
sailor U ملوان قایق بادبانی
day sailer U قایق بادبانی تفریحی
topsoil schooner U ناو بادبانی دو دکله
sailer U ملوان قایق بادبانی
quint U قایق پنج بادبانی
running free U بادبانی با باد پاشنه
sail cloth U پارچه بادبانی یا شراعی
gigs U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
to pull any one across a river کسی را با کرجی پارویی ازرودخانه گذراندن
gig U نوعی کرجی پارویی یابادبانی نیزه
sailing U پارچه بادبانی سفر دریایی
sloop U نوعی قایق بادبانی یک دکله
felucca U نوعی قایق دو یاسه بادبانی مدیترانه
gig U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
gigs U نیزه ماهی گیری قایق پارویی سریع السیر
meanest U وسطی
meaner U وسطی
mean U وسطی
medial U وسطی
middle finger U وسطی
centric U وسطی
median U وسطی
mediate U وسطی
mediated U وسطی
mediating U وسطی
mediates U وسطی
d. ages U قرون دور
after ages U قرون آتیه
whisker pole U تیر وصل به دکل برای بادبانی دور از باد
lugger U زورق بادبانی که یک یا چندبادبان چهار گوش داشته باشد
middles U میانی وسطی
middle succession U توالی وسطی
mid U میانی وسطی
meddles U میانی وسطی
middle U میانی وسطی
mid- U میانی وسطی
meddled U میانی وسطی
meddle U میانی وسطی
medius U انگشت وسطی
medievalism U عقاید قرون وسطایی
whaleboat U قایق موتوری یا پارویی درازو باریک مخصوص صید نهنگ و غیره
middle lintel in window U الت وسطی پنجره
middle name U نام وسطی-اسموسطین
mediaevalism U رسم ها وعقیدههای قرون میانه
galligaskins U نوعی جوراب یا پاپوش قرون 61 و 71
medievalism U دارای وضعیت قرون وسطایی
mesoderm U لایه وسطی جرثومه میانپوست
rigadoon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
rigaudon U رقص نشاط انگیزدو نفری قرون 71 و 81
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
minuet U رقص گام اهسته قرون 71 و81 میلادی
backsteingotit U [آجری با ساختار ساده در معماری قرون وسطایی]
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
goliard U دانجشوی اواره قرون 21 و31 که اشعار هجایی میخوانده
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
troubadour U شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
troubadours U شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31فرانسه
justiciar U قاضی عالیرتبهء دادگاههای عالی قرون وسطایی انگلیس دادرس عالیرتبه
tilt U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilts U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
tilted U شیب داشتن مسابقه نیزه سواری شمشیربازی سواره درقرون وسطی
ruffs U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruffe U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
ruff U یقه گرد و حلقوی چین دار مردان و زنان قرون 61و 71 میلادی
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
chess board rug U قالی با طرح خانه شطرنجی که بیشتر در قرون ۱۶ و ۱۷ میلادی مرسوم بوده و از نقوش ماهی و گل در ذوزنقه ها استفاده شده است
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
cross-wing U [بال های پیوسته در تالار خانه های قرون وسطایی]
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
dragon sumak U طرح سومک اژدهایی [این طرح در قرون نوزدهم و بیستم میلادی در قفقاز بافته شده و زمینه اصلی آن جلوه ای از اژدها را نشان می دهد.]
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt U قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
skeg U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag U قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
wrestling U کشتی
on board a ship U در کشتی
ship haven U یک کش کشتی
aft U در پس کشتی
decks U پل کشتی
afloat U در کشتی
sail ho! U کشتی !کشتی !
on the water U در کشتی
flat U پل کشتی
catch U کشتی کج
argo U کشتی
on shipboard U در کشتی
decked U پل کشتی
bottoms U کشتی
vessels U کشتی
on the sea U در کشتی
collier U کشتی
vessel U کشتی
ark U کشتی
deck U پل کشتی
bottom U کشتی
flattest U پل کشتی
carina U کشتی
boarded U کشتی
bilge U اب ته کشتی
foreship U سر کشتی
ship کشتی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com