English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
trireme U کشتی جنگی روم و یونان باستان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pyrrhic dance U یکجور رقص نظامی یا جنگی در یونان باستان
Ancient Greece U یونان باستانی [یونان جهان باستان]
acrostolium U [قسمتی از دماغه کشتی در ناو جنگی باستان مه معمولا مدور، مارپیچ یا شکلی شبیه حیوانات داشته است.]
cartel ship U کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
hellene U یونان باستان
laconian U ولایتی از یونان باستان
achaian U اهل شهراخائیه در یونان باستان
achaean U اهل شهراخائیه در یونان باستان
drachmas U پول نقره یونان باستان
drachmae U پول نقره یونان باستان
drachma U پول نقره یونان باستان
agora U [فضای باز عمومی در یونان باستان]
Dryopic U [مربوط به دوره دراوپی یونان باستان]
cyzicene hall U [تالار بزرگ در خانه های یونان باستان]
obol U سکه سیم در یونان باستان که نزدیک بود با یک pennyونیم
theoric U وجوهی که در یونان باستان جمع میکردند ...رفتن به تماشاخانه هاکمک کنند
carry ship U کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
warships U کشتی جنگی ناو جنگی
warship U کشتی جنگی ناو جنگی
quarterdeck U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdecks U عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
navies U کشتی جنگی
battleships U کشتی جنگی
navy U کشتی جنگی
battleship U کشتی جنگی
combatant vessel U کشتی جنگی
war ship U کشتی جنگی
war vessel U کشتی جنگی
ship of the line U کشتی جنگی بزرگ
armement U مهمات کشتی جنگی
man of war U کشتی جنگی رزمناو
orlop deck U عرشه زیرین کشتی جنگی
orlop U عرشه زیرین کشتی جنگی
ward room U اطاق افسران در کشتی جنگی
dromond U کشتی جنگی یا بازرگانی قرون وسطی
convoys U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
convoy U کشتی بازرگانی که دارای وسایل جنگی برای دفاع باشد
prized U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prize U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizes U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
prizing U کشتی یا کالایی که به موجب حقوق جنگی در دریا به غنیمت برده شود
ionic U وابسته به یون الکتریکی یکنوع حروف سیاه چاپخانه زبان قدیمی مردم ایونی یونان سرستون ساخته شده بسبک ایونی یونان
hush ship U کشتی جنگی که درجنگ بزرگ پیشین نهانی ساخته شده وبسیار کلان و تندرو بود
capital ship U کشتی جنگی یی که فرفیت ان بیش از ده هزار تن و مسلح به توپهایی با کالیبر بیش از8 اینچ باشد
escry U فریاد و غریو جنگی سردادن نعره جنگی
battle drill U مشق جنگی تمرین جنگی
topgallant U سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
philhellenic U یونان
philhellene U یونان
hellas U یونان
live fire U تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
philhellene U دوست یونان
philhellenic U دوست یونان
Greece U کشور یونان
hellene U تبعه یونان
Hellenic U مربوط به یونان
homeric U شاعر نابینای یونان
Orinthian Order U معماری کلاسیک [در یونان و رم]
croesus U کراسوس : پادشاه یونان
bouleuterion U [مجلس سنا در یونان]
hellenist U متخصص فرهنگ یونان
Bassae Order U [معماری یونی یونان]
aeolus U پادشاه تسالی یونان
pythian U اهل دلفی یونان
delphian U ساکن معبد دلف یونان
classicism U پیروی از سبکهای یونان وروم
melpomene U الهه شعر وتراژدی یونان
doric U بسبک معماری قدیم یونان
delphic U ساکن معبد دلف یونان
heraclidae U اولادهرکول پهلوان نامی یونان
greco U پیشوند بمعنی یونان و یونانی
romaika U رقص ملی یونان امروز
agonistic U وابسته به مسابقات باستانی یونان
mercury U یکی از خدایان یونان قدیم
agonistical U وابسته به مسابقههای باستانی یونان
romaic U زبان بومی یونان امروز
anciently U در عهد باستان
Ancient Egypt U مصر باستان
Ancient history U تاریخ باستان
archeologist U باستان شناس
archaeologist U باستان شناس
archaeology U باستان شناسی
planeta U درروم باستان
archeology U باستان شناسی
scupper U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppering U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers U سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
load line U خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
respondentia U وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest U صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
dan runner U کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keels U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
waterline U خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
keel U حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek U عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
embarkation U بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
gunroom U مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
supercargo U نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
bill of health U گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
nectar U شراب لذیذ خدایان یونان شهد
hoplite U سرباز پیاده مسلح یونان قدیم
doric U وابسته بمردم دوریس یونان قدیم
peloponnesian U وابسته به شبه جزیره جنوبی یونان
pallium U ردای چارگوش که فیلسوفان یونان می پوشیدند
naos U ضریع یا محل استقراربت در معابد یونان
mycenian U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
mycenaean U اهل شهر "مسین " قدیم یونان
archeological dig U حفاری باستان شناسی
experimental archaeology U باستان شناسی آزمایشی
aerial archaeology U باستان شناسی هوایی
site of the find U چشمه [باستان شناسی]
civil low U سیستم حقوقی رم باستان
geochronology U باستان شناسی زمین
the art of the Ancient world U هنر جهان باستان
provenance U منبع [باستان شناسی]
archeological site U منبع [باستان شناسی]
site of the find U منبع [باستان شناسی]
provenance U چشمه [باستان شناسی]
provincialize U تبدیل باستان کردن
archaeological Museum U موزه باستان شناسی
cardo U خیابان اصلی [در رم باستان]
archaeological U وابسته به باستان شناسی
archeological U وابسته به باستان شناسی
antiquity U روزگار باستان قدمت
antiquities U روزگار باستان قدمت
archeological site U چشمه [باستان شناسی]
usura maritima U دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout U جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
olympiad U جشن ها ومسابقات قدیم یونان مسابقات المپیک
uncial U وابسته بحروف الفبای قدیم یونان و روم
klepht U یونانی ای که پس ازفتح یونان ....نگاه میداشت راهزن
tiresias U غیب گوی نابینای شهر تبس در یونان
corinthian U اهل قرنت یکی ازشهرهای باستانی یونان
khekher U [کتیبه های مصر باستان]
canopus U [شهر الکساندر در مصر باستان]
panathenaea U جشن ATHENA دریونان باستان
peplos U یکجور روسری زنانه دریونان باستان
conscript fathere U اعضای مجلس سنای روم باستان
curia U یکی ازتقسیمات کوچک قبیلهای در رم باستان
impluvium U [حوض باران گیر در روم باستان]
windjammer U یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
parnassian U نام کوهی در یونان مرکزی که اختصاص داشت به الهه شعر
phratry U درتاریخ یونان واحد قومیت یکی از تقسیمات سه گانه قبیله
humanist U دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
minoan U مربوط به تمدن باستان عصرمفرغ جزیره کرت
lar n U در روم باستان نام یکی ازخدایان حامی خانه
Olympic Games U مسابقههای قهرمانی که یونانیهای باستان هرچهارسال یک باربرپامی کنند
archeologic U وابسته به باستان شناسی مربوط بعلم اثار قدیم
iconostasis U [پرده ای بین جایگاه مقدس و فضای اصلی در کلیساهای ارتدکس یونان و روسیه]
sibilline books U کتابهای فالگیر رومیان باستان که میگفتندزنهای غیبگو نوشته اند
agoines U مسابقههای سه گانه یونانیان باستان ورزش وموسیقی وغشه یادو
yaw U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed U انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard U از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat U کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats U کشتی بادبانی کشتی بادی
sabbatical year U در دوران یهودیان باستان سال هفتم که طی آن زمین را آیش می کردند و بدهکاران را می بخشیدند
piracy U هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
armistise U متارکه جنگ عبارت است از توقف عملیات جنگی با موافقت طرفین محاربه اتش بس ممکن است کامل یعنی شامل کلیه عملیات جنگی و در جمیع میدانهای نبرد باشد و نیز ممکن است محلی یعنی فقط مربوط به قسمت معینی از میدان جنگ وبه مدت محدود باشد
free on boand U تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
semi naufragium U نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics U کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prow U کشتی عرشه کشتی
prows U کشتی عرشه کشتی
classics U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
classic U ادبیات باستانی یونان و روم باستانی
scrapper U جنگی
bristly U جنگی
service U جنگی
serviced U جنگی
fighting U جنگی
martin U جنگی
martial U جنگی
tactically U جنگی
tactical U جنگی
dogfights U سگ جنگی
dogfight U سگ جنگی
battle line U خط جنگی
warlike U جنگی
keelage U حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
battle dress U جلیقه جنگی
sloop U قایق جنگی
campaign badge U نشان جنگی
sloop of war U کرجی جنگی
battle sight U درجه جنگی
booty of war U غنیمت جنگی
service ammunition U مهمات جنگی
campaign medal U مدال جنگی
spoiler U خریدارغنائم جنگی
spoils of war U غنائم جنگی
battle casualty U تلفات جنگی
cocker U خروس جنگی
combat exercise U مانور جنگی
actions U عملیات جنگی
action U عملیات جنگی
poleax U تبرزین جنگی
battle station U پایگاه جنگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com