Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
gun shy
U
کسی که از صدای تیراندازی می ترسد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
he is very much a of you
U
اوازشمابسیارمی ترسد
firing position
U
موضع اتش وضعیت تیراندازی حالت تیراندازی
once bitŠtwice shy
U
مارگزیده از ریسمان سیاه وسفیدمی ترسد
He is afraid of his own shadow.
ازسایه خودش می ترسد .
[خیلی ترسو است.]
rifle clasp
U
نشان تیراندازی یا مدال تیراندازی
firing range
U
برد تیراندازی مسافت تیراندازی
fire lane
U
مسیر تیراندازی دریایی مسیر پاک شده تیراندازی
live fire
U
تیراندازی با تیر جنگی تیراندازی با فشنگ جنگی
honked
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honk
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honking
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
honks
U
صدای خوک یاگراز صدای غاز وحشی یا بوق ماشین وامثال ان
acrophony
U
صدای حرف اول کلماتی که معرف خود ان کلمه باشدمانند صدای a درالف
synthesizers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voice
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinging
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
ping
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
voices
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
synthesisers
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
pinged
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
pings
U
صدای تیزی شبیه صدای اصابت گلوله به دیوار
synthesizer
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
voicing
U
وسیلهای که صدای مشابه صدای انسان تولید میکند
contralto
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
contraltos
U
زیرترین صدای مردانه بم ترین صدای زنانه
chortling
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
phut
U
تق صدای ترکیدن بادکنک صدای گلوله
chortle
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
chortled
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
monophthong
U
صدای ساده وتنها صدای بسیط
chortles
U
صدای خرخرکردن صدای خرناس کردن
skirl
U
صدای زیر صدای نی انبان
shelling report
U
گزارش تیراندازی دشمن گزارش تیراندازی توپخانه دشمن
He fight with his shadow.
<proverb>
U
او با سایه خود مى جنگد (از سایه خود مى ترسد).
twang
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twangs
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
twanged
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
Susurrus
U
صدای آرام و ملایم، مثل خش خش یا صدای آرام باد
twanging
U
صدای تودماغی صدای دنگ دنگ ایجاد کردن
shooting
U
تیراندازی
gunning
U
تیراندازی
pop
U
تیراندازی
popped
U
تیراندازی
pops
U
تیراندازی
shootings
U
تیراندازی
archery
U
تیراندازی
gunnery
U
تیراندازی
musketry
U
تیراندازی
verification fire
U
تیراندازی ازمایشی
fire trench
U
سنگر تیراندازی
firing table
U
جدول تیراندازی
firing area
U
منطقه تیراندازی
live
U
تیراندازی جنگی
fire bay
U
دهلیز تیراندازی
scheme of fire
U
طرح تیراندازی
fire power
U
قدرت تیراندازی
horseback archery
U
تیراندازی سواره
firing line
U
خط شروع تیراندازی
handbow
U
کمان تیراندازی
fires
U
تیراندازی کردن
fired
U
تیراندازی کردن
ready position
U
حاضربه تیراندازی
fire
U
تیراندازی کردن
order of fire
U
روش تیراندازی
automatic fire
U
تیراندازی خودکار
methode of fire
U
روش تیراندازی
offhand
U
تیراندازی ایستاده
riflery
U
تیراندازی تفنگداری
the butts
U
میدان تیراندازی
dry sum
U
مشق تیراندازی
shoots
U
تیراندازی کردن
shoot
U
تیراندازی کردن
lived
U
تیراندازی جنگی
guns
U
تیراندازی کردن
gun
U
تیراندازی کردن
gunnery
U
قوانین تیراندازی
gunning
U
تمرین تیراندازی
combat firing
U
تیراندازی جنگی
field archery
U
تیراندازی صحرایی
delivery error
U
اشتباه در تیراندازی
conduct of fire
U
هدایت تیراندازی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
conduct of fire
U
اجرای تیراندازی
tu-whit tu-whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
tu whit tu whoo
U
صدایی شبیه صدای جغد صدای جغد
recoiling
U
دفع ضربت تیراندازی
main fire
U
سیستم تیراندازی اصلی
recoiled
U
دفع ضربت تیراندازی
range correction
U
تصحیح برد تیراندازی
recoil
U
دفع ضربت تیراندازی
shooting gallery
U
میدان تیراندازی تمرینی
shooting galleries
U
میدان تیراندازی تمرینی
skeet
U
انداختن تمرین تیراندازی
shootoff
U
مسابقه اضافی تیراندازی
set up
U
اماده تیراندازی کردن
range firing
U
تیراندازی در میدان تیر
recoils
U
دفع ضربت تیراندازی
qualification badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
field roving course
U
مسابقه تیراندازی جنگلی
archery
U
تیراندازی با تیر و کمان
expert badge
U
نشان مهارت در تیراندازی
dwell at
U
به تیراندازی ادامه دادن
firing battery
U
اتشبار تیراندازی کننده
firing data
U
عناصر مربوط به تیراندازی
firing line
U
خط تیراندازی مدار اتش
combat firing
U
تمرین تیراندازی رزمی
columbia round
U
تیراندازی مخصوص زنان
methode of fire
U
روش اجرای تیراندازی
absolute error
U
اشتباه مطلق تیراندازی
field arrow
U
تیرهای تیراندازی صحرایی
open fire
U
شروع به تیراندازی کردن
squeeze off
U
تیراندازی با فشار ماشه
pit detail
U
کمک مربی تیراندازی
field round
U
یک دور تیراندازی صحرایی
passive
U
دفاع بدون تیراندازی
time fire
U
تیراندازی با گلوله زمانی
shot
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
trap shoot
U
تیراندازی به هدفهای متحرک
shots
U
تیراندازی تیرانداز ماهر
shots
U
تیراندازی شده تیرخورده
target arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی
shot
U
تیراندازی شده تیرخورده
shot
U
گلوله تیراندازی شده
gun fire
U
توپ بامدادیاشام تیراندازی
shots
U
گلوله تیراندازی شده
passives
U
دفاع بدون تیراندازی
squatting position
U
وضعیت چمباتمه در تیراندازی
target rifle
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدف
natural form
U
وضع بدن هنگام تیراندازی
repeat range
U
با همین مسافت تیراندازی کنید
target round
U
یک دور تیراندازی با تیر وکمان
x ring
U
دایره مرکزی هدف تیراندازی
plinking
U
تیراندازی تفریحی بسوی اشیاء
firing mechanism
U
چاشنی مین مکانیسم تیراندازی
toxophily
U
علم تیراندازی باتیر وکمان
power head
U
نوک نیزه تیراندازی به ماهی
step through method
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
plane of fire
U
سطح مبنای مسیر تیراندازی
point bland
U
تیراندازی بدون نشانه روی
power form
U
تیراندازی ایستاده با تیر وکمان
wingshooting
U
تیراندازی به پرنده در حال پرواز
skeet gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی 8وضعی
port
U
حمل کردن مزغل تیراندازی
air and naval gunfire
U
تیراندازی توپخانه دریایی وهوایی
string
U
یک سری تیراندازی بوسیله یک نفر
sector of fire
U
قطاع اتش منطقه تیراندازی
shooting position
U
حالت بدن و اسلحه در تیراندازی
string walking
U
تمرین تیراندازی با تیر وکمان
tinkled
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thump
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumping
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
thumped
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkle
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
thumps
U
صدای تلپ با صدای تلپ تلپ زدن یاراه رفتن
tinkles
U
صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
shooting
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
sleeve
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
preparatory
U
تیراندازی مقدماتی تیر تهیه برای تک
intermittent
U
اجرای تیراندازی بینابین حملات دیگر
double barreled shotgun
U
تفنگ دولول برای تیراندازی جداگانه
ground fire
U
تیراندازی باسلاحهای کوچک از زمین به هواپیما
trap gun
U
تفنگ مخصوص تیراندازی به هدفهای متحرک
errors
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
error
U
خطای تیراندازی انحراف گلوله ازمسیر
armpits
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
fire restriction
U
محدود کردن اتش یا تیراندازی یکانها
lady paramount
U
بانوی سرپرست مسابقه تیراندازی زنان
sleeves
U
هدف هوائی برای تیراندازی ضد هوایی
armpit
U
چاله تکیه گاه ارنج در تیراندازی
ready rack
U
قفسه مهمات حاضر برای تیراندازی
shootings
U
تیراندازی درمیدان تیر تیرباران کردن
freestyle
U
شنای ازادمسابقه تیراندازی با روش ازاد
slow fire
U
یک دقیقه فرصت برای تیراندازی به هر نفر
snipes
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
battle clout
U
نوعی تیراندازی میدانی ازفاصله 002 متری
shoot
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
howler
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
high pheasant
U
تیراندازی به هدفهای دوگانه از برج 09 متری در انگلستان
hereford round
U
مسابقه تیراندازی مخصوص زنان در مسافتهای مختلف
shoots
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
sniped
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
roving gun
U
توپی که مداوما از مواضع مختلف تیراندازی میکند
snipe
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
flight arrow
U
تیر مخصوص تیراندازی باپرواز منحنی و طویل
springing teal
U
تیراندازی به هدفهایی که بطور عمودی بالا می ایند
hip shoot
U
تیراندازی غیر مترقبه بااشغال موضع ناگهانی
howlers
U
بوق اعلام زمان تیراندازی به توپهای ضد هوایی
sniping
U
از کمین گاه بسوی دشمن تیراندازی کردن
olympic trench shooting
U
مسابقه تیراندازی المپیک با 5تیر از 5 موضع مختلف
outshoot
U
تعداد بیشتر و بهتر تیراندازی نسبت به حریف
target archery
U
مسابقه تیراندازی از فاصله معین با تیر و کمان
gunnery
U
توپچی گری تانک تیراندازی با توپ یاتفنگ
gun salute
U
سلام با تیراندازی توپخانه ادای احترام با شلیک توپ
first salvo
U
اولین سری تیراندازی روی هدف دیگرانجام میشود
captive firing
U
ازمایش سریع سیستم تیراندازی موشک در روی سکو
freestyle
U
مسابقه تیراندازی بکمک وسیله هدفگیری کشتی ازاد
time fire
U
مسابقه تیراندازی با محدودبودن زمان 02 ثانیه برای 5تیر
verification fire
U
تیرازمایشی تیراندازی که برای تشخیص خطای توپ انجام میشود
neglects
U
این گلوله با عناصر غلط تیراندازی شده و دیدبانی نکنید
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com