English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 88 (5 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to r.someone as a U کسی رابرای سمتی پیشنهادکردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
azimuth indicator U شاخص سمتی هواپیما وسیله نشان دهنده زاویه سمتی هواپیما
directional radar prediction U تجزیه و تحلیل سمتی رادار پیش بینی سمتی رادار
suggest U پیشنهادکردن
suggests U پیشنهادکردن
suggesting U پیشنهادکردن
suggested U پیشنهادکردن
motioning U پیشنهادکردن
motioned U پیشنهادکردن
motion U پیشنهادکردن
advances U پیشنهادکردن
motions U پیشنهادکردن
deflection pattern U مستطیل پراکندگی سمتی پراکندگی سمتی
submitting U ارائه دادن پیشنهادکردن
submits U ارائه دادن پیشنهادکردن
submitted U ارائه دادن پیشنهادکردن
submit U ارائه دادن پیشنهادکردن
purpose U قصد داشتن پیشنهادکردن
purposes U قصد داشتن پیشنهادکردن
to i. anyone to a benefice U درامد کلیسایی رابرای کسی برقرارکردن
straddling U احاطه هدف از نظر سمتی احاطه سمتی هدف
azimuth guidance U هدایت هواپیما از نظر سمتی هدایت سمتی هواپیما
heuristic reason U دلیلی که بوسیله ان کسی چیزی رابرای خودثابت کندیاپیش خودبفهمد
to heave a ship down U کشتی رابرای پاک کردن بیک سوکشیدن یایک برکردن
finishing school U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
advowee U کسیکه حق دارد اشخاصی رابرای تصدی مقامات وقفی کلیسامعرفی کند
finishing schools U اموزشگاهی که زنان جوان رابرای دخول درجامعه اماده ومهذب میسار
armed peace U حالتی که دولتهابدون درگیری نظامی خود رابرای جنگ احتمالی اماده می کنند
talent scouts U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
scarpbook U عملکردی که متن و تصاویر رابرای استفاده مکرر درمستندات ذخیره میکندمجموعه مرقع
talent scout U کسیکه اشخاص لایق وذیفن رابرای کار مخصوصی کشف واستخدام کند
erastianism U سیستم فکری که وجود هرنوع منشاء الهی و اسمانی رابرای سلطنت و کلیسا نفی میکند
multidrop line U پیکربندی سیستم مخابراتی که یک کانال یا خط منفرد رابرای سرویس دادن به ترمینالها بکار می برد خطی با چند افت
directional U سمتی
effective wind U باد سمتی
deflection scale U مقیاس سمتی
direction rectifier U یکسوکننده سمتی
directional traverse U پیمایش سمتی
azimuth resolution U تقسیمات سمتی
directional stability U پایداری سمتی
deflection error U اشتباه سمتی
multidrift U چند سمتی
drift U انحراف سمتی
drifted U انحراف سمتی
drifting U انحراف سمتی
drifts U انحراف سمتی
cross U حرکت سمتی
crosser U حرکت سمتی
crosses U حرکت سمتی
crossest U حرکت سمتی
traversing fire U اتش سمتی
deviation U انحراف سمتی
deviations U انحراف سمتی
photo offset U چاپ افستی که فیلم عکاسی رابرای چاپ بکار برد
wind component U شاخه سمتی باد
horizontal error U اشتباه بردی و سمتی
wind shear U تغییرات سمتی باد
wind shear U انحراف سمتی باد
alternate traversing fire U اتش یدکی سمتی
azimuth micrometer U طبله میکرومتر سمتی
aircraft vectoring U کنترل سمتی هواپیما
azimuthal quzntum number U عدد کوانتومی سمتی
traversing U حرکت سمتی پیمایش
traverses U حرکت سمتی پیمایش
traversed U حرکت سمتی پیمایش
traverse U حرکت سمتی پیمایش
deflection component of trail U شاخه سمتی مسیر
aircraft vectoring U کنترل مسیر سمتی هواپیما
deflection component of trail U شاخه سمتی معبر حرکت
to r.someone as a U کسی را به سمتی معرفی کردن
azimuth resolution U اجزای سمتی هواپیما کوچکترین احادسمتی
windage U تنظیم سمتی وسایل نشانه روی
To assume office . U عهده دار مقامی ( سمتی ) شدن
stickside U سمتی از بدن دروازه بان باچوب هاکی
azimuth equidistant projection U وسیله نشان دهنده تعادل سمتی هواپیما
variation U اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
windage U حرکت سمتی اثر باد درمنحرف کردن گلوله
variations U اختلاف سمت یا محل ترکش گلوله تغییرات سمتی
blind side U سمتی که بازیگر متوجه ان نیست سمت خط تجمع نزدیک به خط مماس
crabs U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
crab U پرواز با بالهای افقی همراه با اندکی انحراف سمتی در اثربادهای جانبی
strong side U سمتی از زمین که در لحظه معین توپ انجاست سمت جبهه تهاجمی
directional gyro indicator U دستگاه ژیروسکوپ سمتی دستگاه سمت نمای ژیروسکوپی
collective pitch control U کنترلی در رتورگرافی که زاویه تیغه یا پیچ همه تیغه ها را بطور یکسان و مستقل از وضعیت سمتی انها تغییرمیدهد
transferring U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
directional gyroscope U ژیروسکوپ سمت نما ژیروسکوپ سمتی
transfer U حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com