English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (15 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
dedicatee U کسیکه چیزی باوپیشکش یابنام اووقف میشود
allottee U کسیکه چیزی باو اختصاص داده شده
devisor U کسیکه بمیل خویش چیزی رابدیگری بارث می گذارد مورث
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
to concern something U مربوط بودن [شدن] به چیزی [ربط داشتن به چیزی] [بابت چیزی بودن]
to watch something U مراقب [چیزی] بودن [توجه کردن به چیزی] [چیزی را ملاحظه کردن]
one who U کسیکه
gospeller U کسیکه
whom U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
dragman U کسیکه
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
introspectionist U کسیکه معتقد به
constructionist U کسیکه قانون
whomso U بهر کسیکه
minimalist U کسیکه خرسنداست
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
snorter U کسیکه خرناس میکشد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger U کسیکه اهسته می دود
joggers U کسیکه اهسته می دود
to stop somebody or something U کسی را یا چیزی را نگاه داشتن [متوقف کردن] [مانع کسی یا چیزی شدن] [جلوگیری کردن از کسی یا از چیزی]
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
waxer U کسیکه موم مالی میکند
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
enclose U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
relevance U 1-روش ارتباط چیزی با دیگری .2-اهمیت چیزی دریک موقعیت یا فرآیند
encloses U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
to appreciate something U قدر چیزی را دانستن [سپاسگذار بودن] [قدردانی کردن برای چیزی]
enclosing U احاطه شدن با چیزی . قرار دادن چیزی درون چیز دیگر
query U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
via U حرکت به سوی چیزی یا استفاده از چیزی برای رسیدن به مقصد
replacing U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
queries U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
replace U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
replaced U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
querying U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
modifying U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
queried U پرسیدن درباره چیزی یا پیشنهاد اینکه چیزی غلط است
push U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
pushed U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modifies U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
pushes U فشردن چیزی یا حرکت دادن چیزی با اعمال فشار روی آن
modify U تغییر داده چیزی یا مناسب استفاده دیگر کردن چیزی
replaces U برگرداندن چیزی درجای قبلی , قراردادن چیزی درمحل چیزدیگر
to esteem somebody or something [for something] U قدر دانستن از [اعتبار دادن به] [ارجمند شمردن] کسی یا چیزی [بخاطر چیزی ]
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
color bearer U کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com