Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
valetudinarian
U
کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
valetudinary
U
کسیکه نسبت به سلامتی و تندرستی خودوسواسی است
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
fundamentalist
U
کسیکه نسبت بکتاب مقدس واصول دین پروتستان طرفدارعقایدکهنه است
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
good health
U
تندرستی
wellbeing
U
تندرستی
soundness
U
تندرستی
hygeia
U
تندرستی
health
U
تندرستی
healthiness
U
تندرستی
the p health of old men
U
تندرستی ناپایدارپیران
hygeia
U
دارگونهء تندرستی
health insurance
U
بیمه تندرستی
bill of health
U
گواهی تندرستی
the pink ofhealth
U
کمال تندرستی یا صحت
insalubrious
U
مضر برای تندرستی
in the pink
U
در کمال تندرستی یا صحت
peace
U
سلامتی
Cheerio!
U
به سلامتی!
recoveries
U
سلامتی
recovery
U
سلامتی
Cheers!
[British E]
U
به سلامتی!
CHEERS
U
به سلامتی
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
clean bill of health
<idiom>
U
گواهی سلامتی
health centre
U
مرکز سلامتی
wellbeing
U
سلامتی و خوشی خوشبختی
health impairing
U
مضر برای سلامتی
to propose a person
U
سلامتی کسیرا گفتن
back on one's feet
<idiom>
U
به بهترین سلامتی رسیدن
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
hygeian
U
وابسته به دارگونهء تندرستی مربوط به رب النوع صحت بهداشت
Watch your health!
U
مواظب سلامتی خودت باش!
She always ignores her health.
U
هیچوقت بفکر سلامتی اش نیست
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
valetudinarianism
U
احساس ضعف و سستی وسواس سلامتی
Exercize is good for the health.
U
ورزش برای سلامتی خوب است
lucidity
U
اشکاری دوره سلامتی وهوشیاری روشن بینی
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
Ask your doctor or pharmacist about any health risks and possible side effects.
U
در مورد هر خطرات سلامتی و عوارض جانبی احتمالی از دکتر یا داروساز خود بپرسید.
one who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
long shot
U
کسیکه درمسابقات
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
constructionist
U
کسیکه قانون
whomso
U
بهر کسیکه
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
stalker
U
کسیکه میخرامد
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
heteroclite
U
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
hemiplegic
U
کسیکه نیم بدنش فلج است
gainer
U
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
color bearer
U
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
sadistically
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
covenantee
U
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
conventionalist
U
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
dabster
U
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
weekender
U
کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
death watch
U
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
ambidexter
U
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
canonist
U
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
undertakers
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
colonists
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
prisoner at the bar
U
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
undertaker
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
mumbler
U
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
sadist
U
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
non abstainer
U
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
would be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would-be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com