Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
pseudologer
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologist
U
کسیکه مرتبا دروغ میگوید
mumbler
U
کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
he talks very indistinctly
U
بسیار ناشمرده سخن میگوید معلوم نیست چه میگوید
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
he says
U
میگوید
he speaks to the purpose
U
با منظورسخن میگوید
the finance minister is up
U
سخن میگوید
he says i do not know
U
میگوید نمیدانم
it say in the bible that
U
در کتاب مقدس میگوید
incommensurable
U
متناقض
contradictory
U
متناقض
incoherent
U
متناقض
contradictive
U
متناقض
contradictious
U
متناقض گو
repugnant
U
متناقض
self defeating
U
متناقض
self-defeating
U
متناقض
anomalous
U
متناقض
inconsistent
U
متناقض
self contradictory
U
متناقض
mix
U
متناقض
it seems to me he is lying
U
بنظرم میرسد دروغ میگوید
double standards
U
معیارهای متناقض
self contradictory
U
متناقض با خود
subcontrary
U
از یک جهت متناقض
contrariety
U
سخن متناقض
competing
U
متناقض-دوعبارتکهتنهایکیازآنهامیتواندصحیحباشد
jargonist
U
کسی که به زبان غیرمصطلح سخن میگوید
the pot calls the kettle black
U
دیگ بدیگ میگوید رویت سیاه
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
rub someone the wrong way
<idiom>
U
خشمگین کردن با چیزی که شخص میگوید یا انجام می دهد
pot calling the kettle black
<idiom>
U
دیگ به دیگ میگوید رویت سیاه
gospeller
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
blessed is he who
U
کسیکه
constructionist
U
کسیکه قانون
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
long shot
U
کسیکه درمسابقات
whomso
U
بهر کسیکه
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
stalker
U
کسیکه میخرامد
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
paperhanger
U
کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
gossiper
U
کسیکه شایعات بی اساس میدهد
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
first nighter
U
کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
inductee
U
کسیکه وارد خدمت شده
purse bearer
U
کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
non entity
U
کسیکه بودونابوداو یکی است
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
gunfighter
U
کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
sitters
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
watcher
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
sweater
U
کسیکه عرق میکند پلوور
sweaters
U
کسیکه عرق میکند پلوور
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
sitter
U
کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
cessionary
U
کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
irreligionist
U
کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
non abstainer
U
کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
irrepressible joy
U
کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
prisoner at the bar
U
کسیکه در نزد دادگاه متهم است
progress chaser
U
کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
lumberjack
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
interpolator
U
کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
sadist
U
کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
hylotheist
U
کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
revelationist
U
کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
whitener
U
شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
would-be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
would be
U
کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
orthoepist
U
کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
lumberjacks
U
کسیکه الوار وتیر اره میکند
nonunion
U
کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon
U
کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
moonlighter
U
کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
malapropian
U
کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
ox man
U
کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
loiterer
U
کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
arsonist
U
کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
landsman
U
کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
milch cow
U
کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
pone
U
کسیکه ورق بازی رابر میزند
wool stapler
U
کسیکه تجارت پشم خام میکند
knocker up
U
کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
knobbler
U
کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
misanthropist
U
کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
prison bird
U
کسیکه زندان خانه او شده است
jailŠetc
U
کسیکه زندان خانه اوشده است
spoilsport
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsports
U
کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
colonist
U
کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
parroter
U
کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
ambidexter
U
کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
undertaking
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
syllogist
U
کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
sadistic
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
sadistically
U
کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
my neighbour at dinner
U
کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
smatterer
U
کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
death watch
U
پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
the observed of all observers
U
کسیکه توجه همه سوی اوست
canonist
U
کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
demonstrationist
U
کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
bedder
U
لله کسیکه بچه را خواب میکند
engrosser
U
کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
end gatherer
U
کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
air controlman
U
کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
dragsman
U
لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee
U
کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
gainer
U
کسیکه سود میبرد استفاده کننده
head liner
U
کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
dabster
U
کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
undertakers
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
conventionalist
U
کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
hemiplegic
U
کسیکه نیم بدنش فلج است
color bearer
U
کسیکه پرچم را درجایگاه نگه می دارد
loiter
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
undertaker
U
کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
loitered
U
:کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
heteroclite
U
کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
garreteer
U
کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
covenantee
U
کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com