Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
free thinker
U
کسیکه دارای فکر ازاد بوده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
re attachment
U
در مورد کسی که قبلا" توقیف شده بوده وبه علتی بدون تعیین تاریخ دقیق ازاد شده بوده است die sine
fortuist
U
کسیکه معتقداست که انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده است
palating
U
مجلل امیری که دارای امتیازات سلطنتی بوده
daemon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
daimon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
catapults
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulting
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapult
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
catapulted
U
هرجسمی که دارای خاصیت فنری بوده وبرای پرتاب اجسام بکارمیرود
tandem roller
U
نوعی قلطک که دارای چرخهای فلزی بوده وچرخها پشت سر هم حرکت میکند
fetish
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
fetishes
U
اشیاء یاموجوداتی که بعقیده اقوام وحشی دارای روح بوده وموردپرستش قرارمی گرفتند بت
second fiddle
U
کسیکه دارای وفایف فرعی ویاثانوی است
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
self-employed
U
دارای شغل ازاد
self employed
U
دارای شغل ازاد
polygenist
U
کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
free born
U
دارای حقوق شهرنشینان ازاد
knight marshal
U
کسیکه در خانواده سلطنتی دارای برخی مامریتهای قضایی باشد
monophysite
U
کسیکه عقیده دارد باینکه مسیح دارای یک ذات است و بس
open shop
U
بنگاه دارای سیستم استخدام ازاد
expansion unit
U
وسیلهای که به یک کامپیوترمتصل بوده و دارای سوکتهای اضافی است تا درون انها تخته مدارهای چاپی بتوانند قرار گیرند
Family prayer rug
U
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
rotaglider
U
گلایدرهایی که دارای بالهای دورانی ازاد هستند
constant speed propeller
U
ملخی که سیستم کنترل ان دارای یک گاورنر و یک فیدبک بوده و گام ملخ را به منظورثابت نگه داشتن سرعت دوران تنظیم میکند
demons
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
demon
U
خدایی که دارای قوه خارق العاده بوده دیو.دیو
open market
U
بازار ازاد بازاری که دارای رقابت کامل میباشد
freethinkers
U
کسی که دارای فکر ازاد است وبمذهب کاری ندارد
freethinker
U
کسی که دارای فکر ازاد است وبمذهب کاری ندارد
acrylic lacquer
لاک های اکریلیک که دارای حلال های بسیار فرار بوده و برای پرداخت سطح هواپیما بکار میرود
edge card
U
یک تخته مدار که دارای قطعات باریک اتصال در طول یک لبه بوده و برای متصل شدن بارابط لبه طراحی شده است
non-directional design
U
طرح فراگیر
[این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
mediaevalist
U
کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
motif
U
گلی خاص در زمینه فرش
[این طرح ها با توجه به منطقه بافت دارای اشکال و ابعاد مختلفی بوده و تا حدودی مشخص کننده منطقه بافت می باشد.]
Quchan
U
قوچان
[شمال خراسان که از اوایل قرن یازدهم هجری قمری به بافت فرش مشغول بوده و بافندگان آن کردهای مهاجر کردستان می باشند.بیشتر فرش ها تماما پشم بوده و گره ترکی دارند.]
Nomatic rugs
U
قالی های عشایری و قشقایی
[این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
spandrel
U
لچک
[در فرش های لچک ترنج، لچک ها معمولا یک چهارم ترنج بوده و یا دارای نقشه مشابه و یا نقشه متفاوت می باشند.]
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
strippers
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper
U
کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
glide path
U
مسیر حرکت ازاد یا پرواز ازاد هواپیما یاموشک
court rug
U
فرش تالاری یا درباری
[این نوع فرش از نفیس ترین و گران ترین فرش ها می باشد و دارای نقش ها و طرح های عالی با نخ ممتاز بوده و فقط بصورت سفارشی برای محل های خاص بافته می شود.]
shaggy ugs
U
فرش های با پرز بلند
[این گونه فرش علاوه بر داشتن پرز بلند در سطح فرش، دارای مقداری پرز در پشت فرش نیز می باشد و در مناطق سردسیر بافته می شود تا گرم بوده و عایق سرما در کف اتاق باشد.]
free gyroscope
U
نیروی ژیروسکوپی ازاد نیروی جاذبه مغناطیسی ازاد
high sea
U
دریای ازاد دریای ازاد خارج از مرزکشور
has-beens
U
بوده
fact
U
بوده
has-been
U
بوده
been
U
بوده
has been
U
بوده
facts
U
بوده
i have been
U
بوده ام
coffee roaster
U
قهوه بوده
has been
U
بوده است
has-been
U
بوده است
has-beens
U
بوده است
he has passed the chair
U
رئیس بوده است
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
premundane
U
پیش ازافرینش جهان بوده
She has been a good wife to him.
U
همسر خوبی برایش بوده
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
judea
U
یهودیه که قسمتی از جنوب فلسطین بوده
menad
U
حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
She has known better days in her youth .
U
معلومه که در جوانی وضعش بهتر بوده
She is always making trouble for her friends.
U
همیشه برای دوستانش درد سر بوده
maenad
U
حوری زیبایی که ملازم دیونیسوس بوده
cerberus
U
سگ سه سری که پاسبان دوزخ بوده مستحفظ
how long since is it?
U
چند وقت پیش بوده است
free enterprise
U
اقتصاد ازاد اقتصاد بازار ازاد
elam
U
کشور ایلام قدیم که درناحیه خوزستان بوده
fortuitism
U
اعتقادباینکه انچه درطبیعت پیداشده اتفاقی بوده
queen dowager
U
زنی که شوهرش پادشاه بوده ومرده است
canon low
U
دررم قدیم مورد عمل بوده وامروز در
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
co respondent
U
مردی که متهم بزنابازن شوهرداری بوده وباخودان زن یکجاموردتعیق
syren
U
یکی از جانورانی که نصف زن ونصف دیگرپرنده بوده است
revivor
U
تعقیب دعوایی که به علتی معوق مانده بوده است
moses antedates zoroastes
U
موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
clavichord
U
یکجورسازسیمی وجا انگشتی دارکه پیشروپیانوی کنونی بوده است
cylix
U
ابخوری پایه دار ودسته که درقدیم معمول بوده است
nereid
U
هریک ازپنجاه حوری دریایی که دختران نروس بوده اند
epanastrophe
U
شروع جملهای باهمان کلمه که دراخرجمله پیش بوده است
glacial epoch
U
عصریخ :عصری که یخ بیشترنیم کره شمالی راپوشانده بوده است
limited divorce
U
طلاقی که مدت ان محدود بوده پس ازانقضای مهلت بخودی خودرجوع شود
inflationary gap
U
وقتی اقتصاد کشور در حالتی باشدکه اشتغال کامل محسوس بوده
movable dam
U
سدی که قابل انتقال بوده و مغمولا درمسیر سیل قرار می دهند
light trap
U
اسبابی که حائل نور بوده ولوازم عکاسی دران حرکت کند
open jet tunnel
U
تونل بادی که قسما کار ان باز بوده و فاقد دیواره میباشد
blessed is he who
U
کسیکه
dragman
U
کسیکه
gospeller
U
کسیکه
one who
U
کسیکه
whom
U
کسیکه
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
accadian
U
که قبل از زبان اشوری رایج بوده و درکتیبههای میخی دیده شده است
commodities
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
foreign excess
U
تجهیزات نظامی که از مصرف داخلی اضافه تر بوده و به خارج ارسال یا فروخته می شوند
hard hyphen
U
خط کجی که به هنگام هجی کردن مورد نیاز بوده وهمیشه چاپ می گردد
eocene
U
دوره زمین شناسی >ایوسن < در عهد سوم که بین >پلیوس < و اکیگوسن بوده
commodity
U
چیزی که قادر به رفع نیاز بشر بوده ومقدار عرضه ان محدود باشد
gorgon
U
یکی ازسه زنی که موهای سرشان مار بوده و هر کس بدانهانگاه میکردسنگ میشد
long shot
U
کسیکه درمسابقات
whomso
U
بهر کسیکه
stalker
U
کسیکه میخرامد
constructionist
U
کسیکه قانون
minimalist
U
کسیکه خرسنداست
introspectionist
U
کسیکه معتقد به
esquire
U
عنوان روی نامه وامثال ان برای مردهاعنوانی که یکدرجه پایین تراز>شوالیه < بوده
unidirectional composite
U
ساختاری که همه الیاف یارشتههای ان موازی بوده ومعمولا در جهت نیروی وارده میباشند
laced window
U
[مجموعه ای از پنجره های عمودی که در قرن هجده میلادی در انگلستان متداول بوده است.]
euphuist
U
کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
heliophobe
U
کسیکه ازافتاب بیزاراست
rumormonger
U
کسیکه شایعه میسازد
misogynist
U
کسیکه از زن بیزار است
pall bearer
U
کسیکه در همراهی با جنازه
nobs
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
misogynists
U
کسیکه از زن بیزار است
figurant
U
کسیکه باجمع میرقصد
snorter
U
کسیکه خرناس میکشد
benedick
U
کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
tugger
U
کسیکه کوشش وتقلامیکند
obstructionist
U
کسیکه برای جلوگیری
scaler
U
کسیکه مقیاس بکارمیبرد
wonder worker
U
کسیکه معجزه میکند
nob
U
کسیکه از طبقات بالاباشد
jogger
U
کسیکه اهسته می دود
joggers
U
کسیکه اهسته می دود
totem pole
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
compound bending
U
خمشی که دران لنگر پیچشی صفر بوده وتنشهای عمودی کششی وفشاری فاهر میشوند
totem poles
U
تیر یا چوبی که نقوش جانوران محافظ قبایل مختلف سرخ پوستان روی ان منقوش بوده
reporting by axception
U
گزارشی که فقط حاوی اقلام خارج از قلمرو عادی بوده ونیازمند توجه مدیریت است
soliloquist
U
کسیکه باخود حرف میزند
somnambulistic
U
کسیکه درخواب راه میرود
soliloquizer
U
کسیکه باخود حرف میزند
sandbagger
U
کسیکه کیسه شن بکار برد
proselyte
U
کسیکه تازه بدینی واردشود
chain smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
presentee
U
کسیکه چیزی باوعرضه شده
speller
U
کسیکه لغت را هجی میکند
processionist
U
کسیکه با دستهای راه میافتد
stargazer
U
کسیکه به ستاره ها خیره شده
songwriter
U
کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
lobbyist
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
contrapuntist
U
کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
malaprop
U
کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
chain-smoker
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writers
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
pledger
U
کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
ghost-writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer
U
کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
symposiast
U
کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiarch
U
کسیکه جلسهای را اداره میکند
personator
U
کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
chain-smokers
U
کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
paradoxist
U
کسیکه سخنهای متناقض میگوید
hylicist
U
کسیکه معتقد به مادیات است
pranksters
U
کسیکه شوخی زننده کند
depositor
U
کسیکه پول در بانک میگذارد
prankster
U
کسیکه شوخی زننده کند
libertines
U
کسیکه پابند مذهب نیست
libertine
U
کسیکه پابند مذهب نیست
browser
U
کسیکه جسته وگریخته میخواند
deadhead
U
کسیکه بدون بلیط سوار
demonist
U
کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
paralogist
U
کسیکه قیاس نادرست میسازد
ortorian
U
کسیکه شرکت در خواندن بنماید
weaner
U
کسیکه بچه را از شیر میگیرد
falconers
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
gigman
U
کسیکه درشکه تک اسبه دارد
embracer
U
کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
lobbyists
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyer
U
کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
elephantiac
U
کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
falconer
U
کسیکه با شاهین شکار میکند
scapegoats
U
کسیکه قربانی دیگران شود
negroid
U
کسیکه خون سیاهان در او باشد
faunist
U
کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
revenant
U
کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
waxer
U
کسیکه موم مالی میکند
watchers
U
کسیکه پاسداری و نظارت میکند
light sleeper
U
کسیکه خوابش سبک است
griper
U
کسیکه مرتب شکایت میکند
fruiter
U
کسیکه درخت میوه میکارد
winegrower
U
کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
liveryman
U
کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
fruitarian
U
کسیکه با میوه زندگی میکند .
nightwalker
U
کسیکه شب در خواب راه میرود
night walker
U
کسیکه در خواب راه میرود
autodidact
U
کسیکه پیش خود میاموزد
fillbelly
U
کسیکه درکاری حریص باشد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com