English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 208 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
undertaker U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertakers U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaking U کسیکه کفن ودفن مرده را بعهده میگیرد مقاطعه کارکفن ودفن متعهد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
geomancer U کسیکه بادیدن خاک ریخته شده در روی زمین فال میگیرد
Other Matches
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
hydraulic cement U سیمانی که در زیر اب میگیرد
airy-fairy U کسی که خود را میگیرد
fully paid U که حقوق خودراتمام میگیرد
that right inheres in him U ان حق باو تعلق میگیرد
the freak takes him U وسواس میگیردش وسواسش میگیرد
lunt U کبریتی که بکندی اتش میگیرد
heliograph U دستگاهی که افتاب را اندازه میگیرد
it is very easily done U بسیار اسان انجام میگیرد
hooker U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
all in contract U قراردادی که همه چیز را در بر میگیرد
hookers U قایقی که با قلاب ماهی میگیرد
candlelit U اتاقیا میزیکهبا شمعنور میگیرد
nursling U بچهای که مورد موافبت قرار میگیرد
bass clef U کلیدی که زیر f ومیان cقرار میگیرد
quantity allowance U تخفیفی که به خرید عمده تعلق میگیرد
fusion reactor U راکتوری که در ان جوش هستهای صورت میگیرد
aneroid U فشارسنجی که فشار مطلق رااندازه میگیرد
quarterback U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
quarterbacks U بازیگری که توپ را میگیرد وبازی را رهبری میکند
it is ridiculously small U بقدری کوچک است که ادم خنده اش میگیرد
kelson or keelson U کالبدزیرین کشتی که روی تیرحمال قرار میگیرد
sheet lighning U برقی که روشنایی ان پخش شده همه جا را میگیرد
disc U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
discs U حلقهای که تیغههای یک مرحله از کمپرسور روی ان قرار میگیرد
decalescence point U دمایی که در ان تغییر شکل کریستالی در فولاد صورت میگیرد
outwork U قسمتی از کار شرکت که توسط افرادخارجی انجام میگیرد
grandfather clock U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
indian giver U کسی که چیزی بکسی میدهد وبعد انرا پس میگیرد
grandfather clocks U ساعت پاندولی بلندی که روی زمین قرار میگیرد
cross to bear/carry <idiom> U رنج دادن کاری بصورت دائمی انجام میگیرد
governesses U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
ball and socket joint [مفصل ماشینی که گلوله دارد و در داخل حفره قرار میگیرد]
hot test U تست استاتیک موتور راکت که در ان احتراق واقعی صورت میگیرد
design points U ترکیب ویژهای از متغیرها که پروسه طراحی براساس ان صورت میگیرد
governess U زنی که موافبت بچه یا اشخاص جوان را بعهده میگیرد زن حاکم
working section U قسمتی از تونل باد که مدل یاجسم مورد ازمایش در ان قرار میگیرد
bridged U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
perfect infinitive U مصدری که با اسم مفعول ساخته میشودو جای ماضی کامل را میگیرد
comas U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
coma U پوشش گازی که هسته یک ستاره دنباله دار یا کومت رادر بر میگیرد
bridges U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
gantline U رجه یا طنابی که برای بارکشی و اویختن لباس مورداستفاده قرار میگیرد
cold rolling U عملیاتی که برای افزایش سختی و استکام فولاد روی ان صورت میگیرد
bridge U سکوبی درعرشه کشتی که مورد استفاده کاپیتان وافسران قرار میگیرد
group contracts U قراردادهای کلی قراردادهایی که دران کالاهای مختلف موردمعامله قرار میگیرد
lighter aboard ship نحوه حمل سریع کالا که در آن دوبه و بار آن برروی کشتی قرار میگیرد
cw system U سیستمی که از سیگنالهی امواج پیوسته برای کسب اطلاعات درمورد مسیر پروازبهره میگیرد
haulage U پولی که راه اهن بابت حمل ونقل قطارهای بیگانه در مسیر خود میگیرد
design strength U مقاومتی که در محاسبات مورداستفاگه قرار میگیرد و برابراست با مقاومت مشخصه تقسیم بر ضریب تقلیل
naturally aspirated engine U موتور پیستونی بدون سوپرشارژر که ورود هوا به ان تحت فشار محیط صورت میگیرد
quick opener U بازی تهاجمی که مدافع تیم توپ را از مهاجم میگیرد وبه سمت شکاف خط رقیب می دود
hung start U شرایطی در استارت توربینهای گاز که در ان احتراق صورت میگیرد ولی موتور به سرعت خودکفایی نمیرسد
fusion welding U اتصال دولبه فلزی به یکدیگرکه با ذوب کردن مستقیم انهاصورت میگیرد و دو فلز درهم نفوذ میکنند
critical raynold's number U عددی رینولدی که در ان تغییرات قابل توجهی از قبیل تبدیل جریان اشفته یا کاهش ناگهانی پسا صورت میگیرد
gyro U برای نشان دادن یا اندازه گیری حرکت زاویهای پایه خودحول یک یا دو محور عمود برمحور دوران بهره میگیرد
solarium U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
accent mark U علامتی که پس ازیک نت قرار میگیرد و نشان میدهد که نت در چه گامی قرار دارد
solariums U اتاق افتاب رو اطاق مریضخانه که دران مریض حمام افتاب میگیرد
normative economics U اقتصاد اخلاقی اقتصاد رفاه که در ان قضاوت ارزشی صورت میگیرد
diabatic process U پوسهای در یک سیستم ترمودینامیک که در ان انتقال انرژی بین داخل و خارج سیستم صورت میگیرد
stage payments U پرداختهای مرحلهای پرداختهای که در چند مرحله صورت میگیرد
aileron spar U تیرکی تنها درقسمتی از طول بال وجود دارد و نقاط لولاشدن فلپ به بال روی انهاقرار میگیرد
gospeller U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
one who U کسیکه
whom U کسیکه
dragman U کسیکه
constant speed drive U چرخدندهای با ضریبهای متغیر که برای ثابت نگه داشتن دور قسمت گردنده بین دو سیستم گرداننده و گردنده قرار میگیرد
whomso U بهر کسیکه
minimalist U کسیکه خرسنداست
stalker U کسیکه میخرامد
introspectionist U کسیکه معتقد به
long shot U کسیکه درمسابقات
constructionist U کسیکه قانون
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
snorter U کسیکه خرناس میکشد
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
joggers U کسیکه اهسته می دود
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
jogger U کسیکه اهسته می دود
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
waxer U کسیکه موم مالی میکند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com