English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
maximalist U کسیکه اصرارداردکه حداکثرتقاضاهایش براورده شودوحاضربه تمکین نیست
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
intuitivist U کسیکه مبادی اخلاقی را حسی میداندو عقیده داردکه درک ....استدلال نیست
minimalist U باینکه تقاضاهایش براورده شود
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
submission U تمکین
obedience U تمکین
restitution of conjugal rights U دعوی تمکین
cognovit U تمکین بدعوا
submit to U تمکین کردن
deference U تمکین احترام
condescension U تمکین موافقت
deigns U تمکین کردن
deigning U تمکین کردن
deigned U تمکین کردن
deign U تمکین کردن
condescends U تمکین کردن
condescended U تمکین کردن
condescend U تمکین کردن
stooped U تمکین خشوع کردن
stoop U تمکین خشوع کردن
stooping U تمکین خشوع کردن
stoops U تمکین خشوع کردن
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
uncompromisingly U تسلیم نشو تمکین ندادنی
uncompromising U تسلیم نشو تمکین ندادنی
sysgen U فرایند تغییر سیستم عامل عمومی دریافت شده ازفروشنده به سیستم مناسبی که نیازهای یکپارچه استفاده کننده را براورده می سازدتولید سیستم
All is not gold that glitters. <proverb> U هر آنچه میدرخشد طلا نیست(هر گردى گردو نیست).
winchester disk U دیسک سخت کوچک در یک واحد بسته که وقتی پر است یا لازم نیست , قابل جدا شدن از کامپیوتر نیست
step frame U استفاده از رشته ویدیویی به صورت یک فریم در هر لحظه برای زمانی که کامپیوتر قوی نیست یا آن قدر سریع نیست که تصاویر بلادرنگ را نشان دهد
transparent U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
transparently U برنامه کامپیوتری که بر کاربر واضح نیست یا هنگام اجرا توسط کاربر قابل مشاهده نیست
leaving files open U به معنای اینکه فایل بسته نیست یا حاوی نشانه پایان فایل نیست .
his parentage isunknown U اصل و نسبتش معلوم نیست پدرو مادرش معلوم نیست کی هستند
it is past all hope U جای هیچ امیدواری نیست هیچ امیدی نیست
it is inexpedient to reply U پاسخ دادن مصلحت نیست پاسخ دادن مقتضی نیست
blessed is he who U کسیکه
dragman U کسیکه
one who U کسیکه
gospeller U کسیکه
whom U کسیکه
stalker U کسیکه میخرامد
minimalist U کسیکه خرسنداست
introspectionist U کسیکه معتقد به
constructionist U کسیکه قانون
whomso U بهر کسیکه
long shot U کسیکه درمسابقات
joggers U کسیکه اهسته می دود
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
snorter U کسیکه خرناس میکشد
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
jogger U کسیکه اهسته می دود
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
waxer U کسیکه موم مالی میکند
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
hylotheist U کسیکه خدا و ماده را یکی میداند
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
gainer U کسیکه سود میبرد استفاده کننده
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
free thinker U کسیکه دارای فکر ازاد بوده
dragsman U لاروب :کسیکه رودخانه هارالاروبی میکند
ambidexter U کسیکه هردودست بخوبی درفرمان اوباشد
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
arsonist U کسیکه عمدا ایجاد حریق میکند
garreteer U کسیکه دراطاق زیرشیروانی زندگانی میکند
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
heteroclite U کسیکه کارهایش برخلاف قاعده همگانیست
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
hemiplegic U کسیکه نیم بدنش فلج است
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
head liner U کسیکه نامش دربالای صفحهای نموداراست
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
canonist U کسیکه قانون شرع یا شرعیان بداند
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
would be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
covenantee U کسیکه باوپیمانی کرده باشند متعهدله
conventionalist U کسیکه پیروایینهای قراردادی ورسمی باشد
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com