English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
folia U طبقات
tag rag U طبقات
high-class U از طبقات بالا
folia U طبقات نازک
stratification U تشکیل طبقات
economic classes U طبقات اقتصادی
categories of maintenance U طبقات نگهداری
coal measures U طبقات زغال خیز
the rabble U طبقات پایین اجتماع
across the board U شامل تمام طبقات
macro U طبقات و عملیات در یک تابع
The various strata of society. U طبقات مختلف اجتماع
ragtag U توده طبقات پست
ratag U طبقات پایین اجتماع
upper class U وابسته به طبقات بالای اجتماع
classless U بدون طبقات اجتماعی یا اقتصادی
state of the realm U طبقات اجتماعی یا سیاسی کشور
upper classes U وابسته به طبقات بالای اجتماع
Brahmins U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
rabble U توده طبقات پست ازدحام
goody U زن کامل و محترمه از طبقات پایین
Brahmin U آدم با فرهنگ از طبقات بالا
goodies U زن کامل و محترمه از طبقات پایین
caste U طبقات مختلف مردم هند
castes U طبقات مختلف مردم هند
tectonics U مبحث ساختمان طبقات زمین شناسی
stratification U تشکیل طبقات زمین چینه بندی
rank U طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
ranks U طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
ranked U طبقات صفوف یکان سلسه مراتب
index fossil U سنگواره شاخص طبقات زمین شناسی
inter laminate U [در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن]
interlaminate U در بین ورقه ها یا طبقات متناوب قرار دادن
stratigraphy U وضع وساختمان طبقات زمین چینه شناسی
staged U تغییر بین سیستم قدیم و جدید در یک سری طبقات
germ layer U یکی از طبقات سلول ابتدایی جنین پس از تکمیل مرحله گاسترولا
advection U جابجایی و حرکت طبقات اتمسفری بصورت افقی و تحت تاثیر گرما
ichthyosaurus U یکجور خزندهء بزرگ ماهی مانند در دورهء دوم طبقات الارضی
tertiery U پر سومین ردیف بال مرغ سومین دوره طبقات الارضی
rawin U دستگاه رادارهواسنجی دستگاه هواسنجی دیدبانی بصری مسیر بادهای طبقات بالای جو
rand U لبه برامدگی لبه طبقات سنگ نوار
unit categories U انواع مختلف یکانها یا انواع طبقات یکانها از نظر استعدادو سازمان و امادگی رزمی
blessed is he who U کسیکه
gospeller U کسیکه
dragman U کسیکه
one who U کسیکه
whom U کسیکه
constructionist U کسیکه قانون
minimalist U کسیکه خرسنداست
introspectionist U کسیکه معتقد به
stalker U کسیکه میخرامد
long shot U کسیکه درمسابقات
whomso U بهر کسیکه
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
jogger U کسیکه اهسته می دود
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
joggers U کسیکه اهسته می دود
snorter U کسیکه خرناس میکشد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
air stability U وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
waxer U کسیکه موم مالی میکند
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
sadistic U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
my neighbour at dinner U کسیکه سر ناهار پهلوی من نشسته است
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
sadistically U کسیکه اززجر دیگران لذت میبرد
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
loiter U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
air controlman U کسیکه حرکت هواپیما را کنترل میکند
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
colonist U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
lumberjacks U کسیکه الوار وتیر اره میکند
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
spoilsports U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
spoilsport U کسیکه بازی دیگران را خراب میکند
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
loiters U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
loitering U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
loitered U :کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
undertakers U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
undertaker U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
would-be U کسیکه دلش میخواهد بمقامی برسد
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
bedder U لله کسیکه بچه را خواب میکند
death watch U پاسبان کسیکه محکوم بمرگ است
dabster U کسیکه دربازی یاکارهای دیگرزبردست است
end gatherer U کسیکه اشغال پشم راجمع میکند
engrosser U کسیکه اسنادرابخط درشت پاکنویس میکند
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com