English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
smatterer U کسیکه از روی بی اطلاعی حرف میزند
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
soliloquizer U کسیکه باخود حرف میزند
soliloquist U کسیکه باخود حرف میزند
pone U کسیکه ورق بازی رابر میزند
wisecracker U کسیکه حرف کنایه داریا شوخی امیز میزند
flagellant U کسیکه برای بخشودگی ازگناهان بخود شلاق میزند موجود یا انگل تاژک دار
smatterer U کسیکه بریده بریده حرف میزند
mediaevalist U کسیکه هواخواه رسوم وعقایدقرنهای میانه است کسیکه اشنابتاریخ قرنهای
informational U اطلاعی
stripper U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
strippers U کسیکه چیزی راباریکه باریکه جدا میکند کسیکه رقص برهنه میکند
ill-advised U مبنی بر بی اطلاعی
ill advised U مبنی بر بی اطلاعی
To plead ignorance. U اظهار بی اطلاعی کردن
in the dark <idiom> U هیچ اطلاعی از چیزی نداشتن
To pretend sickness(ignorance). U تظاهر به ناخوشی ( بی اطلاعی وناآگاهی ) کردن
input U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
inputted U داده یا اطلاعی که به کامپیوتر منتقل شده است
plaintext U متن یا اطلاعی که کدگذاری یا رمزگذاری نشده باشد
message U اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
messages U اطلاعی که به کاربر بدون مسیریابی یا داده کنترلی شبکه
he rows 0 to the minute U او دقیقهای سی پارو میزند
it stings the conscience U وجدان را نیش میزند
server U بازیکنی که توپ را میزند
rounder U کسی که دور میزند
roundsman U کسی که گشت میزند
bassist U کسی که ویلون سل میزند
he does nothing but talk U فقط حرف میزند
the horse refuses the fence U اسب از پر چین عقب میزند
he coins money U گویی پول سکه میزند
It makes my stomach turn [over] . <idiom> U دلم را به هم میزند. [اصطلاح روزمره]
milk walk U گشتی که شیر فروش میزند گشت
cruiser U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
cruisers U کشتی یا تاکسی یاکسی که گشت میزند
parameters U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
parameter U اطلاعی که حدود یا عملیات چیزی مثل متغیر یا تابع یا برنامه را بیان کند
spraying U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprayed U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
sprays U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
spray U ترشح قطرات ریز باران که بادانراباطراف میزند
that is an offences to moralit U لطمه به خلاق میزند درعالم اخلاق خطاست
wing U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
get what's coming to one <idiom> U هرکسی نوع رفتار را خودش رقم میزند
winging U گروه هوایی هر چیزی که هوا را برهم میزند
gold digger U زنی که با افسونهای زنانه مردان را تیغ میزند
emptier U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empties U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
emptiest U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
empty U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
garbage U داده یا اطلاعی که دیگر لازم نیست چون خارج از تاریخ است یا غلط دارد
emptied U یچ بسته که هیچ اطلاعی ندارد. 2-اتصال لبه استفاده نشده روی تخته اصلی
iam impatient to go U دلم شور میزند که بروم شتاب دارم برفتن
card sharp U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
card sharps U قمارباز ماهری که ورق جور میکند و برگ میزند
obstruction guard U میله جلو لوکوموتیوکه موانع را از روی ریلهاپس میزند
malingerers U سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
malingerer U سربازیاملوانی که خود رابناخوشی میزند و از زیر کارشانه خالی میکند
talk someone's ear off <idiom> U آنقدر حرف میزند که انگاری سرگنجشک خورده [اصطلاح روزمره]
redundant U حرف اضافه شده به بلاک حروف برای تشخیص خطا یا مقاصد پترولکل که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
raw U 1-اطلاعی که هنوز وارد سیستم کامپیوتری نشده است . 2-دادهای که در پایگاه داده ها که برای تامین اطلاعات کاربر باید پردازش شود
juke joint U رستوران کوچکی که خوراک ارزان داشته و نیز صفحات گرامافون را با انداختن پول دراسباب خودکار میزند
redundant U بیت یا داده بررسی اضافه شده به بلاک داده برای تشخیص خطا که هیچ اطلاعی به همراه ندارد
i have no knowledge of it U هیچ اگاهی از ان ندارم اطلاعی از ان ندارم
edited U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
edit U فرآیندی که بررسی میکند آیا داده جدید نیازهای لازم را دارد پیش از اینکه کل داده و محتوای اطلاعی آن بررسی شود
gospeller U کسیکه
one who U کسیکه
blessed is he who U کسیکه
dragman U کسیکه
whom U کسیکه
long shot U کسیکه درمسابقات
constructionist U کسیکه قانون
stalker U کسیکه میخرامد
minimalist U کسیکه خرسنداست
whomso U بهر کسیکه
introspectionist U کسیکه معتقد به
nobs U کسیکه از طبقات بالاباشد
wonder worker U کسیکه معجزه میکند
snorter U کسیکه خرناس میکشد
pall bearer U کسیکه در همراهی با جنازه
nob U کسیکه از طبقات بالاباشد
scaler U کسیکه مقیاس بکارمیبرد
benedick U کسیکه پس از مدتهاتجرد زن اختیارمیکند
rumormonger U کسیکه شایعه میسازد
euphuist U کسیکه باتصنع چیزیراانشامیکند
figurant U کسیکه باجمع میرقصد
misogynists U کسیکه از زن بیزار است
misogynist U کسیکه از زن بیزار است
obstructionist U کسیکه برای جلوگیری
joggers U کسیکه اهسته می دود
heliophobe U کسیکه ازافتاب بیزاراست
tugger U کسیکه کوشش وتقلامیکند
jogger U کسیکه اهسته می دود
embracer U کسیکه دردادگاه اعمال نفوذمیکند
elephantiac U کسیکه دچاربیلپای یاجذام است
non entity U کسیکه بودونابوداو یکی است
malaprop U کسیکه واژه ها را اشتباه بکارمیبرد
ortorian U کسیکه شرکت در خواندن بنماید
deadhead U کسیکه بدون بلیط سوار
paralogist U کسیکه قیاس نادرست میسازد
paradoxist U کسیکه سخنهای متناقض میگوید
watchers U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
demonist U کسیکه معتقدبهستی دیووتوانایی اوست
paperhanger U کسیکه کاغذ دیواری می چسباند
depositor U کسیکه پول در بانک میگذارد
inductee U کسیکه وارد خدمت شده
hylicist U کسیکه معتقد به مادیات است
nightwalker U کسیکه شب در خواب راه میرود
gigman U کسیکه درشکه تک اسبه دارد
lobbyer U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
fruiter U کسیکه درخت میوه میکارد
griper U کسیکه مرتب شکایت میکند
gunfighter U کسیکه با اسلحه گرم میجنگد
fruitarian U کسیکه با میوه زندگی میکند .
first nighter U کسیکه درنخستین شب هرنمایش بتماشامیرود
sweaters U کسیکه عرق میکند پلوور
gossiper U کسیکه شایعات بی اساس میدهد
sweater U کسیکه عرق میکند پلوور
liveryman U کسیکه لباس نوکری بر تن دارد
fillbelly U کسیکه درکاری حریص باشد
negroid U کسیکه خون سیاهان در او باشد
faunist U کسیکه مطالعه درجانوران یک کشورمیکند
light sleeper U کسیکه خوابش سبک است
night walker U کسیکه در خواب راه میرود
personator U کسیکه خودرابنام دیگری قلمدادمیکند
ghost writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
weaner U کسیکه بچه را از شیر میگیرد
scapegoats U کسیکه قربانی دیگران شود
speller U کسیکه لغت را هجی میکند
falconer U کسیکه با شاهین شکار میکند
falconers U کسیکه با شاهین شکار میکند
songwriter U کسیکه شعراهنگهای معروف را میسراید
somnambulistic U کسیکه درخواب راه میرود
libertine U کسیکه پابند مذهب نیست
libertines U کسیکه پابند مذهب نیست
watcher U کسیکه پاسداری و نظارت میکند
sandbagger U کسیکه کیسه شن بکار برد
prankster U کسیکه شوخی زننده کند
pranksters U کسیکه شوخی زننده کند
chain-smokers U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
sitters U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
sitter U کسیکه در برابر پیکرنگار می نشیند
waxer U کسیکه موم مالی میکند
symposiast U کسیکه در بزم شرکت میکند
symposiarch U کسیکه جلسهای را اداره میکند
stargazer U کسیکه به ستاره ها خیره شده
lobbyists U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
lobbyist U کسیکه در پارلمان تبلیغ میکند
winegrower U کشتگر انگور کسیکه انگورمیکارد
chain-smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
revenant U کسیکه که ازغربت یاتبعیدبرگشته است
contrapuntist U کسیکه درجفت کردن اوازهااستاداست
proselyte U کسیکه تازه بدینی واردشود
pseudologer U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
browser U کسیکه جسته وگریخته میخواند
ghost-writer U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
processionist U کسیکه با دستهای راه میافتد
presentee U کسیکه چیزی باوعرضه شده
pseudologist U کسیکه مرتبا دروغ میگوید
cessionary U کسیکه چیزی باوواگذارشده باشد
pledger U کسیکه بسلامتی کسی مینوشد
ghost-writers U کسیکه بجای دیگران چیزمینویسد
chain smoker U کسیکه پشت سرهم سیگارمیکشد
autodidact U کسیکه پیش خود میاموزد
purse bearer U کسیکه کیف مهربزرگ را میبرد
knobbler U کسیکه سنگ را ازگره صاف میکند
knocker up U کسیکه بردرخانه هامیزندتاکارگران را ازخواب بیدارکند
whitener U شییی یا کسیکه چیزی راسفید میکند
landsman U کسیکه زندگی وشغلش در خشکی است
parroter U کسیکه چیزی را طوطی وار یادمیگیرد
jailŠetc U کسیکه زندان خانه اوشده است
the observed of all observers U کسیکه توجه همه سوی اوست
weekender U کسیکه به تعطیل اخر هفته میرود
irrepressible joy U کسیکه نتوان از او جلو گیری کرد
irreligionist U کسیکه بمسائل دینی اعتنائی ندارد
vacuist U کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
vouchee U کسیکه برای او گواهی وشهادت میدهند
interpolator U کسیکه عبارات قلب در کتابی می افزاید
prison bird U کسیکه زندان خانه او شده است
prisoner at the bar U کسیکه در نزد دادگاه متهم است
non abstainer U کسیکه از استعمال نوشابه پرهیز ننماید
mumbler U کسیکه اهسته وناشمرده سخن میگوید
moonlighter U کسیکه بطور قاچاقی کار میکند
misanthropist U کسیکه از جامعه و از انسان بیزار است
wool stapler U کسیکه تجارت پشم خام میکند
nonunion U کسیکه عضو اتحادیه کارگری نیست
milch cow U کسیکه باسانی میتوان پول از او در اورد
malapropian U کسیکه لغات را غلط بکار میبرد
revelationist U کسیکه معتقد به الهام ومکاشفه است
octoroon U کسیکه یک هشتم از خون سیاهان در او باشد
progress chaser U کسیکه برپیشرفت کار نظارت میکند
orthoepist U کسیکه با تلفظ درست چیز میخواند
loiterer U کسیکه در رفتن تعلل کند پرسه زن
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
syllogist U کسیکه مهارت درقیاس منطقی دار د
rock scorpion U کسیکه که درجبل الطارق زاییده شود
demonstrationist U کسیکه درنمایش هاوتظاهرات انبازی میکند
colonists U کسیکه درتاسیس مستعمرهای شرکت میکند
undertaking U کسیکه طرح یاکاری رابعهده میگیرد
lumberjack U کسیکه الوار وتیر اره میکند
sadist U کسیکه از زجر دیگران لذت میبرد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com