English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (22 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
prosaic U کسل کننده وابسته به نثر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
cankerous U وابسته به اکله یا ماشرا فاسد کننده
succussatory U وابسته به تکان حرکت کننده باصعوبت
syncopative U کوتاه کننده کلمه وابسته به همبرش یاسنکوپ
Other Matches
phallic U وابسته به پرستش الت مردی وابسته به الت رجولیت وابسته به قضیب
syzygial U وابسته به جفت یانقاط متقابل وابسته به استقرار سه ستاره در خط مستقیم
olympian U اسمانی وابسته بخدایان کوه المپ وابسته بمسابقات المپیک
bureaucratic U وابسته به اداره بازی وکاغذ پرانی وابسته به دیوان سالاری
dialectological U وابسته بعلم منطق جدلی وابسته به گویش شناسی
telepathic U وابسته به دورهم اندیشی وابسته به توارد یا انتقال فکر
subglacial U وابسته به زیر توده یخ وابسته بدوره فرعی یخبندان
choral U وابسته بدسته سرودخوانان وابسته به اواز دسته جمعی
lexicographic U وابسته به فرهنگ نویسی وابسته به واژه نگاری
puritanical U وابسته بفرقه پیوریتان ها وابسته به پاک دینان
rectal U وابسته براست روده وابسته به معاء غلاظ
sothic U وابسته به ستاره کلب وابسته به شعرای یمانی
vehicular U وابسته به وسائط نقلیه وابسته به رسانه یابرندگر
phylar U وابسته به راسته ودسته وابسته به قبیله ونژاد
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
erotic U وابسته به عشق شهوانی وابسته به eros
cliquy U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
supervisory U وابسته به نظارت وسرپرستی وابسته به برنگری
kinetic U وابسته بحرکت وابسته به نیروی محرکه
monarchic U وابسته به حکومت سلطنتی وابسته به سلطنت
cliquey U وابسته به دسته یا گروه وابسته به جرگه
sister services U یکانهای وابسته قسمتهای وابسته
lithic U وابسته به ریگ وابسته به لیتوم
zygose U وابسته به لقاح وابسته به گشنیدگی
frontal U وابسته به پیشانی وابسته بجلو
morphic U وابسته به شکل وابسته به شکل شناسی خواب الود
hermitical U وابسته به گوشه نشینی وابسته بزاهدهای گوشه نشین
Neanderthal U وابسته به انسان غارنشین وابسته به انسان وحشی واولیه
associates U وابسته وابسته کردن
associating U وابسته وابسته کردن
associated U وابسته وابسته کردن
associate U وابسته وابسته کردن
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
poplitaeal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
popliteal U وابسته به پس زانو وابسته به حفره پس زانو رکبی
epistemologycal U وابسته به معرفت شناسی وابسته به شناخت شناسی
physico chemical U وابسته به فیزیک و شیمی وابسته به شیمی فیزیکی
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
life cycle hypothesis U فرضیه درامد در طول عمر فرضیهای است که بر اساس ان مصرف وابسته به درامدهای پیش بینی شده درطول عمر میباشد . این فرضیه در مقابل فرضیه اولیه کینز قرار دارد که به موجب ان مصرف وابسته به درامد فصلی است .
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
related U وابسته
cantabrigian U وابسته به
hanger on U وابسته
affiliate U وابسته
relevant U وابسته
attache U وابسته
attributable U وابسته به
levitical U وابسته به
carpal U وابسته به مچ
germane U وابسته
israelitish U وابسته به
interdependent U وابسته
comprador U وابسته
federated U وابسته
messianic U وابسته به
federate U وابسته
diphtheric U وابسته به
correspondents U وابسته
elfin U وابسته به جن
dependent U وابسته
affiliating U وابسته
federates U وابسته
pertaining U وابسته
attached U وابسته
correspondent U وابسته
febile U وابسته به تب
federating U وابسته
affiliated U وابسته
affiliates U وابسته
sexual organs U وابسته به
of kin U وابسته
monitorial U وابسته به
subordinated U وابسته
subordinates U وابسته
subordinating U وابسته
elysian U وابسته به
akin U وابسته
thereof=of that U وابسته به ان
subordinate U وابسته
riverrine U وابسته به
tuitionary U وابسته به
dependants U وابسته
appurtenant U وابسته
pyrexic U وابسته به تب
dependant U وابسته
pyretic U وابسته به تب
belonging U وابسته ها
syncop U وابسته به غش
relative U وابسته
wedded U وابسته
contingent U وابسته
contingents U وابسته
adjectives U وابسته
plantar U وابسته به کف پا
cephalic U وابسته به سر
attendants U وابسته
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com