Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
supercritical fluid chromatography
U
کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
s.f.c
U
chromatography supercriticalfluid کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی
s.f.c/m.s
U
mass/fluidchromatography spectrometrysupercritical کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
supercritical fluid chromatography/mass
U
spectrometry کروماتوگرافی سیال فوق بحرانی / طیف بینی جرمی
Other Matches
fluidal
U
مانندجسم سیال یامایع وابسته به جسم سیال
compressor pressure ratio
U
نسبت فشار سیال بعد ازکمپرسوز یا در خروجی ان به فشار سیال قبل از ورودیا در ورودی ان
critical coupling
U
کوپلاژ بحرانی پیوست بحرانی
chromatography
U
کروماتوگرافی
ascending chromatography
U
کروماتوگرافی صعودی
absorbent chromatography
U
کروماتوگرافی جذبی
ionic chromatography
U
کروماتوگرافی یونی
partition chromatography
U
کروماتوگرافی تقسیمی
one way chromatography
U
کروماتوگرافی یکطرفه
gel permeation chromatography
U
کروماتوگرافی ژل تراوا
gel filtration
U
کروماتوگرافی ژل تراوا
column chromatography
U
کروماتوگرافی ستونی
descending chromatography
U
کروماتوگرافی نزولی
paper chromatography
U
کروماتوگرافی کاغذی
two demensional chromatography
U
کروماتوگرافی دو بعدی
two chromatography
U
کروماتوگرافی دو طرفه
gas chromatography
U
کروماتوگرافی گازی
chromatographic column
U
ستون کروماتوگرافی
countercurrent chromatography
U
کروماتوگرافی جریان مخالف
gas liquid chromatography
U
کروماتوگرافی مایع گاز
ion exchange chromatography
U
کروماتوگرافی تبادل یونی
gas solid chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- جامد
gas liquid partitions chromatography
U
کروماتوگرافی گاز- مایع
thin layer chromatography
U
کروماتوگرافی لایه نازک
g.l.c.
U
gas-liquidchromatography کروماتوگرافی گاز- مایع
transport stream
U
ستون سیال خودروهای حمل و نقل خط سیال خودروهای حمل و نقل
fulidal
U
سیال
unthickened
U
سیال
fluid
U
سیال
fluids
U
سیال
influent
U
سیال ورودی
intransit stock
U
اماد سیال
floating
U
سیال مواج
intransit strenth
U
پرسنل سیال
ideal fluid
U
سیال ایده ال
electric fluid
U
سیال برقی
working fluid
U
سیال عامل
fluid capital
U
سرمایه سیال
floating reserve
U
احتیاط سیال
working fluid
U
سیال متحرک
fluid resistance
U
مقاومت سیال
fluid centre
U
مرکز سیال
fluid intelligence
U
هوش سیال
real fluid
U
سیال واقعی
perfect fluid
U
سیال کامل
mobiles
U
روان سیال
mobiles
U
سیال تغییرپذیر
mobile
U
روان سیال
mobile
U
سیال تغییرپذیر
fluids
U
جسم سیال
fluid
U
جسم سیال
superfluid
U
ابر سیال
effluent
U
سیال خروجی
effluents
U
سیال خروجی
decretory
U
بحرانی
decretive
U
بحرانی
critical limit
U
حد بحرانی
acute
U
بحرانی
climacteric
U
بحرانی
critical
U
بحرانی
marginal
U
بحرانی
visualization
U
مرئی ساختن سیال
working lead fluid
U
سیال متحرک یا عامل
fluor
U
قاعدگی زنان سیال
fluid bed polymerization
U
بسپارش در بستر سیال
maintenance float
U
شارژ انبار سیال
fluidic
U
وابسته بجسم سیال
viscous stress
U
تنش برش سیال
fluid bed vulcanization
U
وولکانش در بستر سیال
bleed
U
فرار کردن یک سیال
brain storming
U
سیال سازی ذهن
bleeds
U
فرار کردن یک سیال
Critical Regonalism
U
منطقه ی بحرانی
exigent
U
فشاراور بحرانی
critical assembly
U
ترتیب بحرانی
critical area
U
ناحیه بحرانی
critical velocity
U
سرعت بحرانی
critical valve
U
مقدار بحرانی
critical value
U
ارزش بحرانی
critical temperature
U
دمای بحرانی
critical speed
U
سرعت بحرانی
critical resistance
U
مقاومت بحرانی
critical angle
U
زاویه بحرانی
critical amplification
U
تقویت بحرانی
critical point
U
نقطه بحرانی
critical pollution
U
الودگی بحرانی
critical
U
حیاتی بحرانی
nick
U
موقع بحرانی
nicked
U
موقع بحرانی
nicking
U
موقع بحرانی
razor edge
U
موقعیت بحرانی
juncture
U
موقع بحرانی
acritical
U
غیر بحرانی
nicks
U
موقع بحرانی
cretical flow
U
جریان بحرانی
critical activity
U
فعالیت بحرانی
critical altitude
U
ارتفاع بحرانی
critical region
U
منطقه بحرانی
critical region
U
ناحیه بحرانی
critical frequency
U
فرکانس بحرانی
critical current
U
شدت بحرانی
critical damping
U
میرائی بحرانی
critical height
U
ارتفاع بحرانی
critical mass
U
جرم بحرانی
critical density
U
چگالی بحرانی
critical magnitude
U
اندازه بحرانی
critical isotherm
U
هم دمای بحرانی
critical heat flux
U
شارحرارتی بحرانی
critical damping
U
خفیدگی بحرانی
critical height
U
بلندی بحرانی
critical path
U
مسیر بحرانی
critical flow
U
جریان بحرانی
critical pressure
U
فشار بحرانی
critical coupling
U
تزویج بحرانی
critical point
U
نقطه بحرانی
critical period
U
دوره بحرانی
critical depth
U
عمق بحرانی
baffles
U
منحرف کننده جریان سیال
baffling
U
منحرف کننده جریان سیال
whirling
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirled
U
چرخش یا دوران جریان سیال
whirl
U
چرخش یا دوران جریان سیال
vapor lock
U
قطع کامل جریان سیال
fluid adjustment screw
پیچگوشتی قابل تنظیم سیال
baffle
U
منحرف کننده جریان سیال
baffled
U
منحرف کننده جریان سیال
whirls
U
چرخش یا دوران جریان سیال
critical deformation
U
تغییر شکل بحرانی
critical grid voltage
U
ولتاژ بحرانی شبکه
thermal critical point
U
نقطه ی بحرانی حرارتی
critical degree of polymerization
U
درجه بحرانی بسپارش
critical grid current
U
شدت بحرانی شبکه
critical grid current
U
جریان بحرانی شبکه
critically
U
بطور بحرانی یا وخیم
critical closing speed
U
سرعت بحرانی پایین
critical concentration
U
میزان تمرکز بحرانی
critical molecular mass
U
جرم مولکولی بحرانی
flood stage
U
تراز بحرانی طغیان
critical date
U
مدت زمان بحرانی
critical anode distance
U
فاصله بحرانی اندی
critical angle of attack
U
زاویه حمله بحرانی
critical isotherm
U
منحنی هم دمای بحرانی
critical infinte cylinder
U
قطر بحرانی استوانه
critical wave legth
U
طول موج بحرانی
critical backing pressure
U
فشار حد خلاء بحرانی
critical temperature
U
درجه حرارت بحرانی
cpm
U
روش مسیر بحرانی
critical path method
U
روش مسیر بحرانی
critical resistance
U
مقدار مقاومت بحرانی
critical path analysis
U
تحلیل مسیر بحرانی
critcal fore pressure
U
فشار حد خلاء بحرانی
vorticity
U
میزان برداری دوران موضعی سیال
floatation
U
اضافی بودن سطح سیال اماد
fluidic
U
مایع مانند جسم سیال یامایع
l.l.c
U
liquid-liquidchromatography کروماتوگرافی مایع- مایع
critical cooling rate
U
میزان سرد کنندگی بحرانی
critical grid bias
U
ولتاژ بایاس بحرانی شبکه
to recover from something
U
جبران کردن
[مثال از بحرانی]
critical heat flux ratio
U
نسبت شار حرارتی بحرانی
epitasis
U
دوره بحرانی وشدت مرض
to recover from something
U
ترمیم شدن
[مثال از بحرانی]
coanda effect
U
گرایش سیال برای چسبیدن به سطح جامد
circulation
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
circulations
U
حرکت دورانی سیال دراطراف یک جسم یا نقطه
vortex flow
U
جریان سیال با حرکت ترتیبی دورانی و انتقالی
underway
U
در جریان در راه عملیات لجستیکی سیال دریایی
prill
U
بصورت کپسول دراوردن سیال وجاری ساختن
to recover from something
U
به حالت اول درآمدن
[مثال از بحرانی]
critical build up resistance
U
مقاومت بحرانی برای تحریک خودی
vortex sheet
U
لایه نازک نامحدود سیال باحرکت حلقوی بینهایت
reynolds stress
U
تنش برشی در لایه مرزی خطی در سیال نارون
Every crisis should be viewed
[seen]
as an opportunity.
U
هر بحرانی باید به عنوان یک فرصت دیده شود.
head pessure
U
فشار اعمال شده توسط یک سیال به سبب ارتفاع ستون ان
hydraulic fluid
U
سیال ترکم ناپذیری برای انتقال و توزیع نیرو درسیستم
notch
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
reynolds number
U
مهمترین ضریب بدون دیمانسیون در نمایش اشل جریان سیال
notches
U
بریدگیهایی در امتداد جریان سیال روی دماغه یا نوک یک ایرفویل
velocity gradiant
U
میزان تغییر سرعت سیال درواحد مسافت عمود بر خط جریان
viscosity valve
U
شیر کنترل در سیستم مایعات که توسط ویسکوزیته سیال فعال میشود
to turn the corner
<idiom>
U
بهبود یافتن پس از گذشت مرحله دشواری یا بحرانی
[اصطلاح روزمره]
coffin
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
pitot tube
U
لولهای در مسیر جریان سیال که فشار داخل ان بافشار کل محیط برابر است
coffins
U
جعبه ایست که برای عملیات تنبوشه گذاری در ماسه سیال بکار میرود
reed valve
U
شیری متشکل از ورقه فولادی نازکی که جریان یکطرفه سیال را سبب میشود
critical path analysis
U
استفاده از بررسیهای هر مرحله بحرانی یک پروژه بزرگ برای کمک به گروه مدیریت
polar motion
U
وسیله نشان دادن حرکات قطعات یا مایعات سیال بااستفاده از انرژی مغناطیسی حرکت قطبی
cross flow
U
دو سیال که بصورت عمود برهم جریان دارند و توسط ورقه نازکی از هم عایق شده اند
venturi
U
کانال یامجرایی برای جریان سیال که در گلوگاه کمترین سطح مقطع را داشته و سپس مجدداافزایش می یابد
real stagnation point
U
نقطهای که در ان سیال روی سطح جسم بحالت سکون درامده وازانجا جریان خطی شروع میشود
mobile warfare
U
جنگ سیال جنگی که در ان طرفین بامبادله اتش و کاربرد مانورو استفاده از زمین ابتکارعملیات را به دست گرفته وحفظ می نمایند
vortex tube
U
وسیلهای فاقد هرگونه قطعه متحرک که دران اختلاف فشارسبب ورود جریان سیال ازطریق شکافهای مماسی میگردد
load call
U
وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
antiset
U
ماده ضدغلیظ شدن و بستن مواد ماده سیال کننده
cold test
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
cold thrust
U
ازمایشی برای تعیین حداقل دمای لازم برای عبور ازادانه سیال
zahn cup
U
محفظهای با سوراخی به اندازه معین و دقیق برای اندازه گیری ویسکوزیته سیال
liquid liquid chromatography
U
کروماتوگرافی مایع- مایع
curie point
U
دمای بحرانی منحصر به فردبرای هر ماده که بالاتر از ان مواد فرومانیتیک خاصیت مغناطیسی دائم یاموقت خودرا ازدست میدهند
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fluidify
U
تبدیل به جسم سیال کردن مایع کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com