Perdic | کرایه کشتی جهت سفری خاص | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (11 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	voyage charter U	کرایه کشتی جهت سفری خاص

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	voyage charter U	اجاره دربست کشتی برای سفری مشخص
	freight U	کرایه کشتی
	portage U	کرایه فرفیت کشتی
	freighter U	کرایه کننده کشتی باری
	time charter U	کرایه کردن موقت کشتی
	freighters U	کرایه کننده کشتی باری
	freight U	کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
	baltic exchange U	بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
	dead freight U	کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
	hire purchase U	کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
	safari U	سفری
	portable U	سفری
	safaris U	سفری
	fold-away U	سفری
	topgallant U	سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
	cots U	تختخواب سفری
	cot U	تختخواب سفری
	hammocks U	تختخواب سفری
	hammock U	تختخواب سفری
	hand bag U	کیف سفری
	bedroll U	تختخواب سفری
	to go away on a trip U	به سفری رفتن
	weekender U	چمدان کوچک سفری
	to start on a journey U	عازم سفری شدن
	set forth <idiom> U	سفری راشروع کردن
	camp beds U	تخت خواب سفری
	camp bed U	تخت خواب سفری
	motor coach U	مینی بوس سفری
	cot U	تختخواب سفری نظامی
	to set out on [start on] a journey U	رهسپار سفری شدن
	cots U	تختخواب سفری نظامی
	gladstone U	نوعی کیف سبک سفری
	Carpool U	هم سفری [گردشگری] [خودرو رانی]
	scupper U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppered U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppering U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	scuppers U	سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
	ship's manifest U	صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
	respondentia U	وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
	load line U	خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
	hawse U	سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
	carry ship U	کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
	keel U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	dan runner U	کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
	lazar housek U	عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
	keels U	حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
	gunroom U	مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
	supercargo U	نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
	embarkation U	بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
	waterline U	خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
	bill of health U	گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
	usura maritima U	دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
	the vessel was put a bout U	جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
	windjammer U	یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
	We planned to do a cross-country trip in the US, but our parents ruled that out/vetoed it. U	ما برنامه ریختیم سفری سرتاسری در ایالات متحده بکنیم اما پدر و مادرمان جلویمان را گرفتند [مخالفت کردند ] .
	maud U	یکجور پارچه پیچازی که شبانان اسکاتلندی میپوشند یکجور گلیم سفری
	quarterdecks U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	quarterdeck U	عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
	yaw U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	yawed U	انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
	back freigt U	پس کرایه
	back rent U	پس کرایه
	leases U	کرایه
	balance of freight U	پس کرایه
	lease U	کرایه
	transport charges U	کرایه
	fraught U	کرایه
	hires U	کرایه
	hiring U	کرایه
	cost of transport U	کرایه
	backfreight U	پس کرایه
	hire U	کرایه
	freight forward U	پس کرایه
	passage money U	کرایه
	carriage forward U	پس کرایه
	carrige forward U	پس کرایه
	fare U	کرایه
	meed U	کرایه
	rent U	کرایه
	freight U	کرایه
	freight collect U	پس کرایه
	fared U	کرایه
	fares U	کرایه
	faring U	کرایه
	overboard U	از کشتی بدریا روی کشتی
	sailboat U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	sailboats U	کشتی بادبانی کشتی بادی
	carfare U	کرایه اتوبوس
	carrige U	کرایه حمل
	fared U	کرایه مسافر
	demurrage U	کرایه معطلی
	hire U	کرایه دادن
	hire U	کرایه کردن
	tenant U	کرایه نشین
	tenants U	کرایه نشین
	passage U	دریا کرایه
	hack U	درشکه کرایه
	passages U	دریا کرایه
	hacks U	درشکه کرایه
	hiring U	کرایه کردن
	hiring U	کرایه دادن
	hires U	کرایه کردن
	hires U	کرایه دادن
	fare U	کرایه مسافر
	renter U	کرایه نشین
	let out on hire U	کرایه دادن
	hach U	کرایه دادن
	hacked U	درشکه کرایه
	freight U	کرایه کردن
	to charter U	کرایه کردن
	passage money U	کرایه مسافر
	fares U	کرایه مسافر
	affreight U	کرایه کردن
	rent U	کرایه کردن
	back freigt U	پرداخت کرایه
	faring U	کرایه مسافر
	carfare U	کرایه ماشین
	piracy U	هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
	cartel ship U	کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
	to let something on a lease U	کرایه دادن چیزی
	tenant U	کرایه نشین متصرف
	to let something [British E] [Real Estate] U	کرایه دادن چیزی
	charter U	دربست کرایه دادن
	tenants U	کرایه نشین متصرف
	chartered U	دربست کرایه دادن
	chartering U	دربست کرایه دادن
	How much is the fare to ... ?	کرایه تا ... چقدر است؟
	charters U	دربست کرایه دادن
	fares U	کرایه حمل و نقل
	faring U	کرایه حمل و نقل
	fare U	کرایه حمل و نقل
	twon car U	اتومبیل کرایه مسافری
	to freight out and home U	دوسره کرایه کردن
	railway freight U	کرایه راه اهن
	to hire out something U	کرایه دادن چیزی
	to rent out something U	کرایه دادن چیزی
	fared U	کرایه حمل و نقل
	hiring U	اجرت کرایه کردن
	carriage forward U	کرایه در مقصدپرداخت میشود
	cartage U	کرایه گاری مکاری
	hires U	اجرت کرایه کردن
	hire U	اجرت کرایه کردن
	back rent U	کرایه عقب افتاده
	schooners U	گاری سفری گاری روپوش دار
	schooner U	گاری سفری گاری روپوش دار
	fiacre U	کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
	carrige forward U	کرایه به عهده گیرنده کالا
	carriage payed U	کرایه حمل پرداخت شده
	rent U	کرایه اجاره کردن یا دادن
	advance freight U	پیش پرداخت کرایه حمل
	circulating library U	کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
	taximeter U	نشان دهنده کرایه تاکسی
	hackney U	درشکه کرایه اسب کرایبه
	What's the charge per hour? U	کرایه هر ساعت چقدر است؟
	Rented (rental) car. U	اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
	What is the charge per day? U	کرایه روزانه چقدر است؟
	free on boand U	تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
	i am behind in my rent U	کرایه خانه ام عقب افتاده است
	What's the fare to Manchester? U	کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
	lodging house U	محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
	cost and frieght U	قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
	subsidized accommodation U	منزل با کمک هزینه [کرایه و غیره]
	What's the fare to the airport? U	نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
	out leased U	انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
	tie line U	کانال مخابراتی کرایه داده شده
	What's the fare to this address? U	نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
	What's the fare to city centre? U	نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
	dead carriage U	کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
	orthodromics U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	orthodromy U	کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
	semi naufragium U	نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
	camp chair U	صندلی سفری صندلی صحرایی
	dead carriage U	کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
	dead freight U	کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
	livery stable U	اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
	prows U	کشتی عرشه کشتی
	prow U	کشتی عرشه کشتی
	keelage U	حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
	forwarding merchant U	حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
	free haul U	در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
	third party lease U	توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
	dead weights U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	dead weight U	کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
	light ship U	کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
	hackney coach U	کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
	carriages U	بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
	carriage U	بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
	dock receipt U	قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
	hiring U	اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
	hires U	اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
	hire U	اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
	skag U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	skeg U	قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
	leases U	کرایه کردن اجاره کردن
	lease U	کرایه کردن اجاره کردن
	bilge U	اب ته کشتی
	sail ho! U	کشتی !کشتی !
	wrestling U	کشتی
	vessels U	کشتی
	argo U	کشتی