Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
carfare
U
کرایه ماشین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
hire purchase
U
کرایه چیزی به این ترتیب که کرایه کننده با پرداخت یک عده اقساط مالک ان شی بشود
self binder
U
ماشین کشاورزی که هم درومیکندوهم بافه می بند د ماشین درووبسته بندی
universal
U
نوشتن برنامه که مخصوص یک ماشین نیست و روی چندین ماشین قابل اجرا است
The letter is well typed .
U
نامه قشنگ ماشین شده است (با ماشین تحریر )
machinists
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
machinist
U
ماشین چی چرخکار ماشین ساز ماشینیست
cybernetics
U
مط العه روش حرکت ماشین الکترونیکی یا انسانی و نحوه تقلید ماشین الکترونیکی از رفتار و اعمال انسان
compensation trading
U
معاملهای که در ان فروشنده ماشین الات کارخانه متعهد میگردد تامحصول ان ماشین الات راخریداری نماید
bench lathe
U
ماشین تراش رومیزی ماشین تراش کوچکی که روی میز کار بسته میشود
machined
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machine
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machined
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
machine
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
ماشین کردن با ماشین رفتن
machines
U
1-روش نوشتن کد ماشین . 2-کد ماشین
transport charges
U
کرایه
fare
U
کرایه
lease
U
کرایه
cost of transport
U
کرایه
carrige forward
U
پس کرایه
carriage forward
U
پس کرایه
back rent
U
پس کرایه
rent
U
کرایه
backfreight
U
پس کرایه
faring
U
کرایه
freight forward
U
پس کرایه
back freigt
U
پس کرایه
fares
U
کرایه
fared
U
کرایه
leases
U
کرایه
fraught
U
کرایه
passage money
U
کرایه
freight
U
کرایه
hiring
U
کرایه
meed
U
کرایه
hire
U
کرایه
freight collect
U
پس کرایه
balance of freight
U
پس کرایه
hires
U
کرایه
cross compiler
U
کامپایلری که روی یک ماشین اجرا میشود در حالیکه این ماشین با ماشینی که این کامپایلر برای ان طراحی شده است تا کدهایش را ترجمه کند تفاوت دارد
faxing
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxes
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
faxed
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
fax
U
مودمی که برای ارسال و دریافت داده فکس از او به ماشین استاندارد فکس استفاده میشود و همان طور که ماشین فکسی که به کامپیوتر دیگر وصل شده باشد
hires
U
کرایه کردن
hires
U
کرایه دادن
affreight
U
کرایه کردن
demurrage
U
کرایه معطلی
hiring
U
کرایه کردن
hire
U
کرایه کردن
hire
U
کرایه دادن
renter
U
کرایه نشین
hach
U
کرایه دادن
passage money
U
کرایه مسافر
hiring
U
کرایه دادن
hacked
U
درشکه کرایه
hack
U
درشکه کرایه
carrige
U
کرایه حمل
passage
U
دریا کرایه
tenants
U
کرایه نشین
back freigt
U
پرداخت کرایه
tenant
U
کرایه نشین
let out on hire
U
کرایه دادن
fare
U
کرایه مسافر
faring
U
کرایه مسافر
to charter
U
کرایه کردن
freight
U
کرایه کشتی
fares
U
کرایه مسافر
freight
U
کرایه کردن
carfare
U
کرایه اتوبوس
passages
U
دریا کرایه
fared
U
کرایه مسافر
rent
U
کرایه کردن
hacks
U
درشکه کرایه
disassembler
U
برنامهای که کد زبان ماشین را گرفته و کد زبان اسمبلر راکه برنامه به زبان ماشین ازان ایجاد میشود تولید میکند
double column vertical boring mill
U
ماشین تراش قائم دو ستونی ماشین تراش کاروسل دوستونی
carriage forward
U
کرایه در مقصدپرداخت میشود
to let something on a lease
U
کرایه دادن چیزی
twon car
U
اتومبیل کرایه مسافری
tenants
U
کرایه نشین متصرف
to let something
[British E]
[Real Estate]
U
کرایه دادن چیزی
to rent out something
U
کرایه دادن چیزی
tenant
U
کرایه نشین متصرف
to hire out something
U
کرایه دادن چیزی
charter
U
دربست کرایه دادن
fare
U
کرایه حمل و نقل
to freight out and home
U
دوسره کرایه کردن
cartage
U
کرایه گاری مکاری
hire
U
اجرت کرایه کردن
charters
U
دربست کرایه دادن
faring
U
کرایه حمل و نقل
hires
U
اجرت کرایه کردن
chartering
U
دربست کرایه دادن
How much is the fare to ... ?
کرایه تا ... چقدر است؟
chartered
U
دربست کرایه دادن
hiring
U
اجرت کرایه کردن
fares
U
کرایه حمل و نقل
back rent
U
کرایه عقب افتاده
fared
U
کرایه حمل و نقل
portage
U
کرایه فرفیت کشتی
railway freight
U
کرایه راه اهن
assembled
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assembles
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
assemble
U
ترجمه نمودن و ایجاد هماهنگی در دادههای مورد نیاز یک برنامه کامپیوتری و برگرداندن داده به زبان ماشین و تهیه برنامه نهایی جهت اجراترجمه علائم سمبلیک به کدهای معادل در ماشین همگذاردن
What is the charge per day?
U
کرایه روزانه چقدر است؟
hackney
U
درشکه کرایه اسب کرایبه
fiacre
U
کالسکه یا درشکه چهارچرخه کرایه
freighter
U
کرایه کننده کشتی باری
taximeter
U
نشان دهنده کرایه تاکسی
freighters
U
کرایه کننده کشتی باری
advance freight
U
پیش پرداخت کرایه حمل
time charter
U
کرایه کردن موقت کشتی
circulating library
U
کتابخانهای که کتاب کرایه میدهد
carriage payed
U
کرایه حمل پرداخت شده
carrige forward
U
کرایه به عهده گیرنده کالا
Rented (rental) car.
U
اتومبیل اجاره ای (کرایه شده )
What's the charge per hour?
U
کرایه هر ساعت چقدر است؟
rent
U
کرایه اجاره کردن یا دادن
assembler
U
یک برنامه کامپیوتری که دستورالعملهای زبان غیر ماشین راتوسط استفاده کننده تهیه شده است به زبان ماشین تبدیل میکند برنامه مترجم
What's the fare to the airport?
U
نرخ کرایه تا فرودگاه چقدر است؟
i am behind in my rent
U
کرایه خانه ام عقب افتاده است
tie line
U
کانال مخابراتی کرایه داده شده
out leased
U
انبارهای کرایه شده از خارج از پادگان
lodging house
U
محل کرایه دادن اطاق مسافرخانه
What's the fare to Manchester?
U
کرایه تا شهر منچستر چقدر است؟
cost and frieght
U
قیمت کالا به اضافه کرایه حمل
voyage charter
U
کرایه کشتی جهت سفری خاص
subsidized accommodation
U
منزل با کمک هزینه
[کرایه و غیره]
freight
U
کرایه کشتی ارسال بار با هواپیما یاکشتی
What's the fare to this address?
U
نرخ کرایه تا این آدرس چقدر است؟
What's the fare to city centre?
U
نرخ کرایه تا مرکز شهر چقدر است؟
dead carriage
U
کرایه باربری جهت فرفیت استفاده نشده
livery stable
U
اصطبل مخصوص کرایه دادن اسب یا نگاهداری اسبهای دیگران
dead freight
U
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
dead carriage
U
کرایه حملی که پرداخت شده ولی استفادهای از ان به عمل نیامده
the machine is in operation
U
ماشین در گردش است ماشین دایر است
automated teller machine
U
ماشین سخنگوی خودکار ماشین تحویل خودکار
digital computer
U
ماشین حساب عددی ماشین حساب دیجیتالی
d.c. machine
U
ماشین جریان مستقیم ماشین جریان دائم
baltic exchange
U
بازار یاتالار بورسی در لندن که مربوط به کرایه کشتی ومعاملات مربوطه میباشد
forwarding merchant
U
حق الزحمهای دریافت می دارد بدون انکه دروسیله حمل یا پرداخت کرایه شریک باشد
free haul
U
در حمل مصالح ساختمانی به کارگاه حداکثر مسافتی را که کرایه اضافی بدان تعلق نگیردگویند
third party lease
U
توافقنامهای که بوسیله ان یک شرکت مستقل تجهیزاتی رااز سازنده خریده و به استفاده کننده کرایه میدهد
Jacquard loom
U
ماشین بافندگی ژاکارد
[این ماشین جهت بافت فرش های ماشینی و یا پارچه های رنگی استفاده می شود که رنگ های بکار رفته در نقش و طرح فرش را توسط صفحه مقوائی سوراخ دار و یا همان نقشه ژاکارد کنترل می کنند.]
dead weights
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead weight
U
کالاهای سنگین که کرایه حمل انها براساس وزن تعیین میگردد مانند ذغال سنگ واهن
dead freight
U
کرایه قسمتی از کشتی که به صرفنظر از استفاده یا عدم استفاده باید پرداخت شود
carriages
U
بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hackney coach
U
کالسکه یا درشکه کرایه درشکه چهارچرخه ودو اسبه
carriage
U
بردن حمل کردن باربری کرایه هزینه حمل
hiring
U
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hire
U
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
hires
U
اجیر کردن اجاره کردن کرایه دادن
leases
U
کرایه کردن اجاره کردن
lease
U
کرایه کردن اجاره کردن
pressman
U
ماشین چی
wheels
U
رل ماشین
pressmen
U
ماشین چی
wheeling
U
رل ماشین
wheel
U
رل ماشین
apparatus
U
ماشین
machanist
U
ماشین چی
runners
U
ماشین چی
motors
U
ماشین
motored
U
ماشین
motor-
U
ماشین
motor
U
ماشین
plants
U
ماشین
automatons
U
ماشین
automaton
U
ماشین
plant
U
ماشین
gin
U
ماشین
gins
U
ماشین
runner
U
ماشین چی
machines
U
ماشین
mills
U
ماشین
freeze-up
U
ماشین
mechanisms
U
ماشین
mechanism
U
ماشین
machine
U
ماشین
machined
U
ماشین
mill
U
ماشین
engine
U
ماشین
calculator mode
U
مد ماشین حساب
gearing
U
دندههای ماشین
calculating machine
U
ماشین محاسبه
motorway
U
راه ماشین رو
motorways
U
راه ماشین رو
accounting machine
U
ماشین حسابداری
knitting machines
U
ماشین کش بافی
weldor
U
ماشین جوشکاری
cl
U
مخفف یک ماشین پر
carload
U
بقدرفرفیت یک ماشین
pinball machine
U
ماشین پینبال
comptometer
U
ماشین حساب
typing
U
ماشین نویسی
knitting machine
U
ماشین کش بافی
pinball machines
U
ماشین پینبال
acyclic machine
U
ماشین تک قطب
unipolar machine
U
ماشین تک قطب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com