English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
windsor tie U کراوات گره بزرگ و بقچهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
windsor knot U گره بزرگ کراوات
ties U کراوات
overlay U کراوات
cravat U کراوات
cravats U کراوات
necktie U کراوات
neckties U کراوات
tie U کراوات
ascot tie U کراوات
overlaying U کراوات
overlays U کراوات
scarfpin U سنجاق کراوات
broaches U سنجاق کراوات
broaching U سنجاق کراوات
sailor's knot U گره کراوات
tiepin U سنجاق کراوات
stickpin U سنجاق کراوات
string tie U کراوات باریک
breast pin U سنجاق کراوات
broach U سنجاق کراوات
broached U سنجاق کراوات
scarf pin U سنجاق یا گیره کراوات
wears U عینک یا کراوات زدن فرسودن
wear U عینک یا کراوات زدن فرسودن
old school tie U کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
neck wear U کراوات و یقه و مانند انها گردن پوش
My grandparents are six feet under. <idiom> U پدر بزرگ و مادر بزرگ من فوت و به خاک سپرده شده اند.
megalomania U مرض بزرگ پنداری خویش جنون انجام کارهای بزرگ
museum piece U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
fossil U آدم پیر [پدر بزرگ ] [مادر بزرگ]
big game U صید ماهیهای بزرگ حیوانات بزرگ شکاری
macropterous U دارای بالهای دراز یا بزرگ بزرگ بال
so large U چندان بزرگ بقدری بزرگ
grandparents U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
grandam U مادر بزرگ ننه بزرگ
grandparent U پدر بزرگ یا مادر بزرگ
cray U نوعی کامپیوتر بسیار بزرگ شرکت سازنده کامپیوترهای بسیار بزرگ
gates U در بزرگ
megapod U بزرگ پا
majuscule U بزرگ
majuscular U بزرگ
biggest U بزرگ
vast U بزرگ
grossing U بزرگ
small U بزرگ نه
nonus U بزرگ
extra- U بزرگ
extras U بزرگ
smallest U بزرگ نه
gate U در بزرگ
smaller U بزرگ نه
voluminous U بزرگ
extra U بزرگ
paternal grandmother U نه نه بزرگ
considerably large U بس بزرگ
canis majoris U سگ بزرگ
bulky U بزرگ
bulkiest U بزرگ
bulkier U بزرگ
adult U بزرگ
hugeous U بزرگ
dignified U بزرگ
adults U بزرگ
canis major U سگ بزرگ
mighty U بزرگ
mightiest U بزرگ
mightier U بزرگ
decuman U بزرگ
egregious U بزرگ
full bottomed U بزرگ
bandog U سگ بزرگ
immane U بزرگ
headmen U بزرگ
headman U بزرگ
great- U بزرگ
great U بزرگ
long ton U تن بزرگ
macro U بزرگ
macrocephalic U بزرگ سر
magacephalic U بزرگ سر
big U بزرگ
of a large size U بزرگ
large sized a U بزرگ
majestic U بزرگ
greatest U بزرگ
king size U بزرگ
large sized U بزرگ
massively U بزرگ
massive U بزرگ
bigger U بزرگ
propylon U در بزرگ
spankings U بزرگ
jumbo U بزرگ
jumbos U بزرگ
vasty U بزرگ
eminent U بزرگ
majoring U بزرگ
majored U بزرگ
major U بزرگ
highs U بزرگ
highest U بزرگ
high U بزرگ
spanking U بزرگ
extensive U بزرگ
grave U بزرگ
graves U بزرگ
gravest U بزرگ
walloping U بزرگ
swingeing U بزرگ
wallopings U بزرگ
grosses U بزرگ
grosser U بزرگ
grossed U بزرگ
swith U بزرگ
doyennes U زن بزرگ
gross U بزرگ
stour U بزرگ
doyenne U زن بزرگ
grossest U بزرگ
enormous U بزرگ
large U بزرگ
larger U بزرگ
largest U بزرگ
arch fiend U دیو بزرگ
archfiend U دیو بزرگ
aggrandise U بزرگ کردن
archbshop U اسقف بزرگ
archduchess U دوشس بزرگ
case knife U چاقوی بزرگ
zooms U بزرگ کردن
arch enemy U دشمن بزرگ
distends U بزرگ کردن
swelled U بزرگ شدن
aggrandise U بزرگ شدن
aggrandize U بزرگ کردن
antrum U غار بزرگ
distend U بزرگ کردن
mausoleums U ارامگاه بزرگ
mausoleum U ارامگاه بزرگ
swells U بزرگ شدن
distending U بزرگ کردن
archduke U دوک بزرگ
swell U بزرگ شدن
maximizing U بزرگ کردن
maximises U بزرگ کردن
bonefire U اتش بزرگ
capital letter U حرف بزرگ
magnifying U بزرگ کردن
grandmother U مادر بزرگ
caldron U کتری بزرگ
maximised U بزرگ کردن
dilating U بزرگ کردن
dilates U بزرگ کردن
bronchocele U بزرگ شدگی
dilate U بزرگ کردن
big league U لیگ بزرگ
big bang U انفجار بزرگ
archenemy U دشمن بزرگ
archpriest U کشیش بزرگ
argosy U کشتی بزرگ
maximizes U بزرگ کردن
maximized U بزرگ کردن
maximize U بزرگ کردن
grand father U پدر بزرگ
maximising U بزرگ کردن
bass drum U طبل بزرگ
bass fiddle U ویلن سل بزرگ
grandmothers U مادر بزرگ
magnum opus U کار بزرگ
hunk U تکه بزرگ
tankards U ابخوری بزرگ
heaved U بزرگ کردن
longbow U کمان بزرگ
longbows U کمان بزرگ
tankard U ابخوری بزرگ
emporia U بازار بزرگ
emporium U بازار بزرگ
emporiums U بازار بزرگ
grand U بزرگ مهم
grander U بزرگ مهم
viola U ویولن بزرگ
bollards U موت بزرگ
lofty U بلند بزرگ
bollard U موت بزرگ
bonfires U اتش بزرگ
lump U بزرگ شدن
lumped U بزرگ شدن
lumps U بزرگ شدن
bonfire U اتش بزرگ
grandest U بزرگ مهم
heave U بزرگ کردن
cataclysm U سیل بزرگ
billows U موج بزرگ اب
billowing U موج بزرگ اب
platter U بشقاب بزرگ
platters U بشقاب بزرگ
billowed U موج بزرگ اب
billow U موج بزرگ اب
paterfamilias U بزرگ خانواده
magnification U بزرگ نمایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com