English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
mass book U کتاب نماز سالیانه
miaasl U کتاب نماز سالیانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
prayer book U کتاب نماز
mass book U کتاب نماز
prayer books U کتاب نماز
miaasl U کتاب نماز
missal U کتاب نماز
formulary U کتاب نماز
rubrician U کتاب نماز دارد
capitulary U کتاب راهنمای کلمات کتاب مقدس کتاب دعا
deuteronomic U وابسته به کتاب تثنیه که دومین کتاب تورات است
book of reference U کتاب برای مراجعه گاهگاهی کتاب راهنما
readers U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
reader U مصصح چاپخانه کتاب قرائت کتاب خواندنی
caxton U کتاب کاکستون نخستین کتاب چاپ کن انگلیسی
invisible hand U منشاء این اصطلاح کتاب "ثروت ملل "ادام اسمیت است . بر اساس این کتاب
annual U سالیانه
annuals U سالیانه
yearly U سالیانه
annually U سالیانه
annum U سالیانه
d. service U نماز
nocturnal prayer U نماز شب
prayers U نماز
rrayer U نماز
prayer U نماز
divine service U نماز
devotions U نماز
year to year fluctuation U نوسانات سالیانه
yearly instalmernts U اقساط سالیانه
p.a U مخفف سالیانه
anniversaries U سوگواری سالیانه
yearly allowance U مقرری سالیانه
anniversary U سوگواری سالیانه
annuity U مستمری سالیانه
growth ring U دایره سالیانه
annual training U اموزش سالیانه
annual report U گزارش سالیانه
per annum U هر سالی سالیانه
annuallyy U هر ساله سالیانه
annual precipitation U بارندگی سالیانه
annual payment U قسط سالیانه
annual payment U پرداخت سالیانه
evening pragen U نماز مغرب
peayer U نماز گزار
vespers U نماز مغرب
To rinse the prayer carpet . <proverb> U جا نماز آب کشیدن .
requiems U نماز میت
matins U نماز صبح
requiems U نماز وحشت
nocturnal prayer U نماز شبانه
requiem U نماز میت
requiem U نماز وحشت
morning prayer U نماز بامداد
prayer in congregation U نماز جماعت
prayerful U نماز خوان
prayerless U نماز نخوان
liturgy U اداب نماز
liturgy U ایین نماز
funeral prayer U نماز میت
friday prayer U نماز جمعه
evening pragen U نماز شامه
fear prayer U نماز وحشت
menstruating U بی نماز شونده
liturgies U اداب نماز
requiescat U نماز میت
liturgies U ایین نماز
sext U نماز ساعت شش
eclipse prayer U نماز ایات
archpriest U پیش نماز
prayer book U نماز نامه
evensong U نماز شام
prayer books U نماز نامه
quinquagenary U پنجاهمین جشن سالیانه
annuality factor U ضریب مستمر سالیانه
annual payment factor U ضریب بازپرداخت سالیانه
annuitant U گیرنده مستمری سالیانه
annual general meeting U مجمع عمومی سالیانه
octingentenary or octocen U هشتصدمین جشن سالیانه
annual general inspection U بازدید عمومی سالیانه
annual food plan U برنامه غذایی سالیانه
anniversaries U جشن سالیانه عروسی
annals U وقایع سالیانه سالنامه
anniversary U جشن سالیانه عروسی
call to prayer U اقامه قبل از نماز
officiating priest U کشیش پیش نماز
prayerfulness U عادت نماز خوانی
hours of worship ساعات پرستش یا نماز
vesperal U شامگاهی نماز مغرب
mystagogy U نماز عشاء ربانی
liturgist U عالم در ایین نماز
annuity U حقوق یا مقرری سالیانه گذراند
canonical hours ساعات رسمی نماز یا عقد
service U اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
serviced U اطاعت و فرمانبرداری عبادت و نماز
little office U نماز مخصوص حضرت مریم
peter pence U زکات سالیانه که پیشتربه پاپ میداند
peter penny U زکات سالیانه که بیشتر به پاپ میداند
parentalia U جشن سالیانه بافتخار نیاکان و مردگان
annual average score U میانگین نمره سالیانه تعرفه خدمتی
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
quater cent nary U جشن سالیانه چهارصدمین سال گردش
to take inventory U صورت سالیانه از کالای موجودی برداشتن
to settle an a U برای کسی مقر ری سالیانه معین کردن
wet year U سالی که میزان بارندگی از حد معمول سالیانه بیشتراست
encaenia U جشن سالیانه تاسیس شهر یاتقدیر کلیسا یا معبدی
prays U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
pray U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
praying U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
prayed U نماز خواندن بدرگاه خدا استغاثه کردن خواستارشدن
isothermal line U خطی که بوسیله ان جاهایی که گرمای متوسط سالیانه انهایکی است
national educational computing conferenc U جلسه سالیانه فارغ التحصیلان علاقمند به استفاده کامپیوتر در اموزش
galilee U نماز خانه کوچک نزدیک کلیسا شهرستان جلیل در فلسطین
withholding taxes U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
withholding tax U مالیاتی که هر ماه بابت مالیات سالیانه از حقوق کسی کسر میشود
isotherm U خطی که نقاط دارای گرمای متوسط سالیانه مساوی رانشان میدهد
special degration U نابودی ویژه که عبارتست ازوزن خاک فرسایش یافته سالیانه در واحد سطح
anniversaries U مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
anniversary U مجلس یادبود یا جشن سالیانه جشن یادگاری
quingentenary U پانصدمین سال گردش پانصدمین جشن سالیانه
wedding day U روز عروسی جشن سالیانه عروسی
almanacs U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanac U تقویم سالیانه تقویم نجومی
almanacks U تقویم سالیانه تقویم نجومی
booked U کتاب
books U کتاب
hexateuch U شش کتاب
i sold the book for rials 0 U کتاب را
bokk U کتاب
letter writer U کتاب
book U کتاب
that book U ان کتاب
texts U کتاب
text U کتاب
ecclesiastes U کتاب واعظ
ecclesiastes U کتاب جامعه
deuteronomy U کتاب تثنیه
enchiridion U کتاب کوچک
class book U کتاب کلاسی
f. of books U عاشق کتاب
textbooks U کتاب درسی
encyclopaedia U کتاب حاوی
fortunebook U کتاب فالگیری
corrigenda U غلطهای کتاب
catalog U کتاب فهرست
bibliographer U کتاب شناس
bibliograph U کتاب شناس
nautical U خلبان کتاب
bibiliography U کتاب شناسی
biblioklept U کتاب دزد
bibliophil U کتاب دوست
by the book U ازروی کتاب
boookbinder U کتاب ساز
bookplate U برچسب کتاب
booker U کتاب دار
book review U انتقاد از کتاب
book one U کتاب نخست
book og kings U کتاب پادشاهان
blue book U کتاب ابی
black book U کتاب سیاه
bibliophile U دوستدار کتاب
purview of a book U ویعت کتاب
word book U کتاب لغت
paper stainer U کتاب نویس
p. album U کتاب عکس
wordbook U کتاب لغت
your book U کتاب شما
octateuch U هشت کتاب
book plate U برچسب کتاب
book plates U برچسب کتاب
casebook U کتاب موارد
casebook U کتاب زایه
casebooks U کتاب موارد
missal U کتاب دعا
casebooks U کتاب زایه
comic book U کتاب کاریکاتور
comic books U کتاب کاریکاتور
white book U کتاب سفید
pepole of the book U اهل کتاب
vademecum U کتاب موردمراجعه
pseudograph U کتاب جعلی
pseudograph U کتاب دغلی
pseudograph U کتاب قلب
psalter U کتاب سرود
pressmark U شماره کتاب
red book U کتاب سرخ
songbook U کتاب سرود
speller U کتاب املاء
text book U کتاب درسی
philobiblic U عاشق کتاب
philobiblic U کتاب دوست
that book U این کتاب
that is my book U کتاب من است
the holy U کتاب مقدس
vademecum U کتاب درسی
storybook U کتاب داستان
margent U حاشیه کتاب
here is my book U کتاب من اینها
here is my book U اینست کتاب من
policy book U کتاب روشها
many books U چندین کتاب
dictionary U کتاب لغت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com