Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rummage
U
کاوش بازرس کشتی
rummaged
U
کاوش بازرس کشتی
rummages
U
کاوش بازرس کشتی
rummaging
U
کاوش بازرس کشتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
area search
U
کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
topgallant
U
سکوب بالای دکل کشتی بالاترین شکوب دکل کشتی وسایل بی مصرف کشتی
inspector general
U
بازرس کل
line man
U
بازرس
keeper
U
بازرس
keepers
U
بازرس
examinator
U
بازرس
scrutineer
U
بازرس
inspectors
U
بازرس
visitator
U
بازرس
controller
U
بازرس
controllers
U
بازرس
inspector
U
بازرس
auditor general
U
بازرس کل سر حسابرس کل
works inspector
U
بازرس کارخانه
proctor
U
بازرس دانشجویان
lineman
U
بازرس خط اهن
gasman
U
بازرس معدن
gasmen
U
بازرس معدن
linemen
U
بازرس خط اهن
auditors
U
بازرس دفاترمحاسباتی
scrutineer
U
بازرس ارا
inspectoral
U
وابسته به بازرس ها
scrutineer
U
بازرس اراء
comptroller
U
بازرس حسابداری
works inspector
U
بازرس کارگاه
warden
U
نافر بازرس
g man
U
بازرس مخصوص
auditor
U
بازرس دفاترمحاسباتی
wardens
U
نافر بازرس
inspectorship
U
سمت بازرس رسدبانی
censored
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
inspectorial
U
وابسته بوفیفه بازرس
umpire
U
داوری عملیات بازرس
umpiring
U
داوری عملیات بازرس
censor
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
censors
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
umpired
U
داوری عملیات بازرس
umpires
U
داوری عملیات بازرس
censoring
U
بازرس مطبوعات و نمایشها
scuppering
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scupper
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppers
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
scuppered
U
سوراخ زهکشی دیواره کشتی مجرای فاضل اب روی عرشه کشتی
respondentia
U
وامی که به صاحب کشتی داده و کشتی او به رهن گرفته میشود
ship's manifest
U
صورت محمولههای کشتی فهرست کالاهای در حال حمل در کشتی
load line
U
خطی در اطراف کشتی که نمودار حداکثر فرفیت کشتی میباشد
test protectors
U
بازرس ازمایشات کارایی شغلی
hawse
U
سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
carry ship
U
کشتی حامل زندانیان جنگی کشتی غیر مسلحی که تضمین عبور داشته باشد
dan runner
U
کشتی رهاکننده علایم شناور در اب کشتی تعیین مسیر
keel
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
lazar housek
U
عمارت یا کشتی برای قرنطینه 8 انبار عقب کشتی
embarkation
U
بارگیری کشتی یا خودرو سوار شدن در کشتی یاخودرو
keels
U
حمال کشتی صفحات اهن ته کشتی وارونه کردن
supercargo
U
نماینده مالک محمولات کشتی که با کشتی به سفر می رود
gunroom
U
مخزن مهمات کشتی سفره خانه افسران کشتی
waterline
U
خط بار گیری کشتی خط میزان و تراز کشتی باسطح اب
bill of health
U
گواهی نامهای که هنگام حرکت کشتی پس ازمعاینه کشتی از لحاظ بیماریهای مسری به ناخداداده میشود
floorwalker
U
بازرس فروشگاه بزرگ خرده فروشی
auditors
U
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
auditor
U
حسابرس مفتش یا بازرس در شرکتهای سهامی
trackwalker
U
بازرس ریل گذاری راه اهن
usura maritima
U
دادن وام با بهره سنگین به مالک کشتی که در صورت سالم برگشتن کشتی قابل وصول است
the vessel was put a bout
U
جهت کشتی را تغییر دادند کشتی را برگردانند
probing
U
کاوش
search
U
کاوش
perquisition
U
کاوش
searchingly
U
کاوش
excavation
U
کاوش
dig
U
کاوش
exploration
U
کاوش
searches
U
کاوش
probe
U
کاوش
probed
U
کاوش
searched
U
کاوش
digs
U
کاوش
analysis
U
کاوش
probes
U
کاوش
surveillance
U
کاوش
penetration
U
کاوش
windjammer
U
یکی از کارکنان کشتی کشتی بادبانی
visitor
U
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
visitors
U
بازرس و نافر شرکتها مامور بررسی وضع مجانین
scans
U
کاوش کردن
to browse through
U
کاوش کردن
linear probing
U
کاوش خطی
exploratory drive
U
سائق کاوش
geophysical prospecting
U
کاوش ژئوفیزیکی
prog
U
کاوش کردن
exploration
U
کاوش اکتشاف
antisubmarine search
U
کاوش ضد زیردریایی
unsought
U
کاوش نشده
delve
U
کاوش کردن
researches
U
کاوش پژوهیدن
probed
U
کاوش کردن
probe
U
کاوش کردن
electrical prospecting
U
کاوش الکتریکی
probes
U
کاوش کردن
to search after
U
کاوش کردن
researching
U
کاوش پژوهیدن
delving
U
کاوش کردن
delves
U
کاوش کردن
delved
U
کاوش کردن
to rummage
U
کاوش کردن
random number seed
U
کاوش تصادفی
unsearchable
U
کاوش ناپذیر
area search
U
کاوش منطقه
pries
U
کاوش کردن
sector of search
U
منطقه کاوش
pry
U
کاوش کردن
inexplorable
U
کاوش ناپذیر
analysis
U
تحلیل کاوش
prober
U
کاوش کننده
surveillance
U
کاوش کردن
researched
U
کاوش پژوهیدن
scanned
U
کاوش کردن
pried
U
کاوش کردن
scan
U
کاوش کردن
prying
U
کاوش کننده
research
U
کاوش پژوهیدن
scavenges
U
در اشغال کاوش کردن
ferret
U
کنجکاوی کردن کاوش
surveyed
U
بررسی کاوش منطقه
ferrets
U
کنجکاوی کردن کاوش
searches
U
کاوش کردن زمین
surveys
U
بررسی کاوش منطقه
search
U
کاوش کردن زمین
survey
U
بررسی کاوش منطقه
scavenged
U
در اشغال کاوش کردن
scavenge
U
در اشغال کاوش کردن
ransacking
U
زیاد کاوش کردن
ransacked
U
زیاد کاوش کردن
manage grab
U
در آشغال کاوش کردن
scavenge
U
در آشغال کاوش کردن
searched
U
کاوش کردن زمین
ransack
U
زیاد کاوش کردن
searchingly
U
کاوش کردن زمین
ransacks
U
زیاد کاوش کردن
foraging
U
پی علف گشتن کاوش کردن
foraged
U
پی علف گشتن کاوش کردن
forage
U
پی علف گشتن کاوش کردن
forages
U
پی علف گشتن کاوش کردن
quarterdecks
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
quarterdeck
U
عرشه کوچک عقب کشتی قسمتی از عرشه کشتی جنگی مخصوص انجام تشریفات نظامی و غیره
yaw
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
yawed
U
انحراف کشتی از مسیر خود خط انحراف کشتی چرخش افقی هواپیما دور محور قائم ان
overboard
U
از کشتی بدریا روی کشتی
sailboat
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
sailboats
U
کشتی بادبانی کشتی بادی
technical observer
U
بازرس یا نافر فنی کارخانه در یکانهای رزمی که نافربه طرز استفاده از وسیله میباشد
nose around
[about]
<idiom>
چیزی را سری نگه داشتن کاوش کردن
piracy
U
هرعملی که کارگران یا سرنشینان کشتی علیه کشتی خود انجام دهند استفاده غیر قانونی از تالیف دیگری برای تالیف کتاب یارساله و غیره
cartel ship
U
کشتی مخصوص مبادله اسیران جنگی کشتی محل مذاکرات جنگی
intercepting search
U
کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
infrared resolution
U
تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
inserted grouping
U
میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
free on boand
U
تحویل روی کشتی قیمت کالای تحویلی روی کشتی
semi naufragium
U
نیمه غرق شده گی کشتی نیمه کشتی شکستگی
orthodromy
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
orthodromics
U
کشتی رانی در دایره بزرگ درست کشتی رانی
prows
U
کشتی عرشه کشتی
prow
U
کشتی عرشه کشتی
spot map
U
کروکی تصادف یا کروکی مشاهدات بازرس
keelage
U
حق ورود کشتی به بندر ورودیه کشتی به بندر
sector scan
U
کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
light ship
U
کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
dock receipt
U
قبض رسید ورود کشتی برای تعمیر اعلام ورود کشتی برای تعمیر
exploring
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
explores
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
digs
U
کاوش کردن فرو کردن
dig
U
کاوش کردن فرو کردن
explored
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
explore
U
اکتشاف کردن کاوش کردن
skeg
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
skag
U
قسمت عقب کشتی قسمت عقب انبار یا ته کشتی
vessel
U
کشتی
puppis
U
کشتی دم
flattest
U
پل کشتی
sail ho!
U
کشتی !کشتی !
wrestling
U
کشتی
flat
U
پل کشتی
vessels
U
کشتی
decked
U
پل کشتی
ark
U
کشتی
foreship
U
سر کشتی
argo
U
کشتی
catch
U
کشتی کج
hulks
U
کشتی
aft
U
در پس کشتی
boarded
U
کشتی
board
U
کشتی
afloat
U
در کشتی
bilge
U
اب ته کشتی
deck
U
پل کشتی
decks
U
پل کشتی
carina
U
کشتی
carinae
U
کشتی
by water
U
با کشتی
ship haven
U
یک کش کشتی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com