English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
area search U کاوش منطقه با دیدبانی بصری کاوش منطقهای
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
exploration U کاوش
digs U کاوش
probe U کاوش
searched U کاوش
search U کاوش
surveillance U کاوش
perquisition U کاوش
probing U کاوش
excavation U کاوش
probes U کاوش
probed U کاوش
searchingly U کاوش
dig U کاوش
analysis U کاوش
penetration U کاوش
searches U کاوش
scan U کاوش کردن
probes U کاوش کردن
prying U کاوش کننده
pries U کاوش کردن
inexplorable U کاوش ناپذیر
pried U کاوش کردن
delved U کاوش کردن
scans U کاوش کردن
linear probing U کاوش خطی
unsearchable U کاوش ناپذیر
unsought U کاوش نشده
surveillance U کاوش کردن
researches U کاوش پژوهیدن
scanned U کاوش کردن
random number seed U کاوش تصادفی
prog U کاوش کردن
prober U کاوش کننده
delve U کاوش کردن
probed U کاوش کردن
delves U کاوش کردن
delving U کاوش کردن
exploration U کاوش اکتشاف
sector of search U منطقه کاوش
to search after U کاوش کردن
geophysical prospecting U کاوش ژئوفیزیکی
to browse through U کاوش کردن
exploratory drive U سائق کاوش
to rummage U کاوش کردن
analysis U تحلیل کاوش
probe U کاوش کردن
researched U کاوش پژوهیدن
antisubmarine search U کاوش ضد زیردریایی
area search U کاوش منطقه
research U کاوش پژوهیدن
pry U کاوش کردن
researching U کاوش پژوهیدن
searched U کاوش کردن زمین
ferrets U کنجکاوی کردن کاوش
search U کاوش کردن زمین
scavenge U در اشغال کاوش کردن
rummaged U کاوش بازرس کشتی
ferret U کنجکاوی کردن کاوش
rummages U کاوش بازرس کشتی
scavenged U در اشغال کاوش کردن
scavenges U در اشغال کاوش کردن
ransacked U زیاد کاوش کردن
rummaging U کاوش بازرس کشتی
ransack U زیاد کاوش کردن
survey U بررسی کاوش منطقه
ransacks U زیاد کاوش کردن
ransacking U زیاد کاوش کردن
rummage U کاوش بازرس کشتی
searches U کاوش کردن زمین
scavenge U در آشغال کاوش کردن
surveys U بررسی کاوش منطقه
manage grab U در آشغال کاوش کردن
surveyed U بررسی کاوش منطقه
searchingly U کاوش کردن زمین
forage U پی علف گشتن کاوش کردن
foraged U پی علف گشتن کاوش کردن
foraging U پی علف گشتن کاوش کردن
forages U پی علف گشتن کاوش کردن
nose around [about] <idiom> چیزی را سری نگه داشتن کاوش کردن
infrared resolution U تجزیه و تحلیل و کاوش هدف با عکاسی مادون قرمز
intercepting search U کاوش برای رهگیری هوایی تجسس با رادار به منظوررهگیری
inserted grouping U میدان دید مخلوط رادار منطقه کاوش مختلط
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
sector scan U کاوش منطقهای با رادار تجسس منطقهای
electric U الکتریکی
electrical U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electrified U الکتریکی کردن
electrical degree U درجه الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
capacitance U فرفیت الکتریکی
electrify U الکتریکی کردن
electrifies U الکتریکی کردن
electrical insulator U عایق الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
conduction U رسانایی الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
isolate U به صورت الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electroplating U ابکاری الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
electric potential U پتانسیل الکتریکی
all electric U تماما" الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
charges U بار الکتریکی
charge U بار الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
circuit U اتصال الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com